1. He seemed to winkle something out from inside his shoe.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید چیزی از درون کفش به بیرون پرت می کند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید چیزی از داخل کفشش بیرون زده بود
2. It will not be easy to winkle out the old guard and train younger replacements.
[ترجمه ترگمان]آسان نیست که گارد قدیم را خاموش کنیم و جانشینان کمتری را آموزش دهیم
[ترجمه گوگل]جادوگری قدیمی را آسان نخواهد کرد و جایگزین های جوان تر را آموزش می دهد
3. The detective was trying to winkle information out of her.
[ترجمه ترگمان]بازرس سعی می کرد از او اطلاعاتی به دست بیاورد
[ترجمه گوگل]کارآگاه تلاش میکرد اطلاعات را از او بیرون بکشد
4. It's too difficult to winkle the truth out of him.
[ترجمه ترگمان]انقدر سخت است که حقیقت را از او پنهان کند
[ترجمه گوگل]دشوار است که حقیقت را از او بیرون بیاوریم
5. I managed to winkle the truth out of him eventually.
[ترجمه ترگمان]بالاخره موفق شدم حقیقت را به او بگویم
[ترجمه گوگل]در نهایت من توانستم حقیقت را از او دور کنم
6. He somehow managed to winkle Picard out of his room.
[ترجمه ترگمان]او به طریقی توانسته بود Picard را از اتاقش بیرون بکشد
[ترجمه گوگل]او به نوعی توانست پیکارد را از اتاقش بیرون بکشد
7. She always manages to winkle secrets out of people.
[ترجمه ترگمان]او همیشه موفق می شود رازهای مردم را از مردم پنهان کند
[ترجمه گوگل]او همیشه موفق به فرار از اسرار مردم شده است
8. Rip Van Winkle, a kindly, lazy, henpecked man, set out for a remote part of the Catskill Mountains.
[ترجمه ترگمان]بریدن ون Winkle، یک مرد مهربان، تنبل و تنبل، برای یک قسمت دور از کوهستان Catskill راه افتاد
[ترجمه گوگل]Rip Van Winkle، یک مرد مهربان، تنبل و متعصب، برای یک قسمت از دور از کوه های Catskill تنظیم شده است
9. D' you reckon they wear winkle pickers?
[ترجمه ترگمان]خیال می کنی آن ها رازک چینی می پوشند؟
[ترجمه گوگل]D شما فکر می کنید که آنها را جمع می شوند؟
10. Smaller than a snail's winkle.
[ترجمه ترگمان]کوچک تر از حلزون snail
[ترجمه گوگل]کوچکتر از چشمک زدن حلزون
11. Come on, Rip Van Winkle, wake up! It's nearly lunchtime.
[ترجمه ترگمان]! یالا، \"ریپ وینکل\"، بیدار شو تقریبا وقت ناهار است
[ترجمه گوگل]بیا، رپ وان Winkle، از خواب بیدار! تقریبا ناهار است
12. It took a week to winkle out the intruder. Nobody knows what, if any, damage was caused.
[ترجمه ترگمان]یه هفته طول کشید تا یه متجاوز رو رد و بدل کنه هیچ کس نمیدونه چی میشه، اگه آسیب ایجاد شده باشه
[ترجمه گوگل]یک هفته طول کشید تا مزاحم شود هیچ کس نمی داند که اگر چه خسارت ایجاد شده است
13. Anyway, Van Winkle had the next world to console him.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، ون وین کل دنیا را برای تسکین دادن به او داشت
[ترجمه گوگل]به هر حال، وان وینکل دنیای بعدی را برای کنسول کردنش داشت
14. But Rip Van Winkle never worried about that.
[ترجمه ترگمان]اما ریپ ون وینکل \"اصلا نگران این موضوع نبود\"
[ترجمه گوگل]اما Rip Van Winkle هرگز در مورد آن نگران نبود
15. I managed to winkle the news out of him.
[ترجمه ترگمان]موفق شدم اخبار را از او دور کنم
[ترجمه گوگل]من توانستم اخبار را از او پنهان کنم