کلمه جو
صفحه اصلی

scot


معنی : اسکاتلندی، مالیات، باج، مالیات بستن بر
معانی دیگر : عوارض، مخفف:، با حرف بزرگ اسکاتلندی

انگلیسی به فارسی

باج، مالیات، مالیات بستن بر، (با حرف بزرگ)اسکاتلندی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a native or inhabitant of Scotland, or a descendant thereof; Scotsman or Scotswoman.

(2) تعریف: a member of the Gaelic people that migrated from Ireland to the northern part of Great Britain in the early Middle Ages.

• citizen or inhabitant of scotland
tax, surcharge, assessment
a scot is a person who comes from scotland.
scots is a dialect of the english language that is spoken in scotland.
scots also means the same as scottish.

مترادف و متضاد

اسکاتلندی (اسم)
scot, erse, scots, scotch, scotsman, scotchman

مالیات (اسم)
tax, levy, imposition, scot, taxation, scat, gild, impost

باج (اسم)
tribute, tax, imposition, scot, toll, impost

مالیات بستن بر (فعل)
levy, assess, excise, impose, scot

جملات نمونه

1. scot and lot
(انگلیس - سابقا) مالیات محلی (که طبق استطاعت شخص برآورد می شد)

2. pay scot and lot
کاملا پرداختن،تا شاهی آخر پرداخت کردن

3. His accent proclaimed him a Scot [ that he'was a Scot ].
[ترجمه ترگمان]لهجه او او را اسکاتلندی اعلام کرد که اسکاتلندی بود
[ترجمه گوگل]لهجه او اسکاتلندی را اعلام کرد که او اسکاتلندی بود

4. The accused got off / escaped scot - free because of lack of evidence.
[ترجمه ترگمان]متهمان اخراج شدند و به دلیل فقدان شواهد آزاد نشدند
[ترجمه گوگل]متهم به علت فقدان شواهد، آزاد شد

5. His accent proclaimed him a Scot.
[ترجمه ترگمان]لهجه اش اسکاتلندی بود
[ترجمه گوگل]لهجه او اسکاتلندی را به او اعلام کرد

6. The Scot like to ring out the Old Year.
[ترجمه ترگمان]این اسکاتلندی دوست دارد سال قدیمی را به نمایش بگذارد
[ترجمه گوگل]اسکاتلندی می خواند سال قدیمی را بیرون بکشد

7. His accent proclaimed him to be a Scot.
[ترجمه ترگمان]لهجه اش اعلام کرد اسکاتلندی است
[ترجمه گوگل]لهجه او او را اسکاتلندی اعلام کرد

8. I am a hardy and a vigourous Scot.
[ترجمه ترگمان]من یک اسکاتلندی سخت و قوی هستم
[ترجمه گوگل]من سختگوش و اسکاتلندی قوی هستم

9. The Scot is currently in Kuala Lumpur with the team having flown straight out after Liverpool's 4-3 victory over Guangdong Sunray Cave in China.
[ترجمه ترگمان]این اسکاتلندی در حال حاضر در کوالالامپور می باشد و این تیم پس از پیروزی ۴ بر ۳ لیورپول در غار sunray Guangdong در چین، یک راست به سمت خارج پرواز کرده است
[ترجمه گوگل]اسکات در حال حاضر در کوالالامپور است و این تیم پس از پیروزی 4-3 پیروزی لیورپول در غار گوانگدونگ Sunray در چین به طور مستقیم پرواز کرد

10. They can basically ride off into the sunset scot - free.
[ترجمه ترگمان]آن ها اساسا می توانند سوار بر غروب آفتاب بدون مجازات شوند
[ترجمه گوگل]آنها اساسا می توانند به غروب آفتاب بیفتند

11. Scot Faulkner worked for former President Ronald Reagan and former House Speaker Newt Gingrich.
[ترجمه ترگمان]Scott Faulkner برای رئیس جمهور سابق رونالد ریگان و سخنگوی سابق مجلس، نیوت گینگریچ کار کرده است
[ترجمه گوگل]اسکات فاکنر برای رییس جمهور پیشین رونالد ریگان و نیوت گینگریچ، رئیس پارلمان سابق، کار می کرد

12. The 42-year-old Scot has guided the team to victory in three of their last five games.
[ترجمه ترگمان]این اسکاتلندی ۴۲ ساله این تیم را برای پیروزی در سه بازی قبلی خود هدایت کرده است
[ترجمه گوگل]اسکات 42 ساله تیم را به پیروزی در سه بازی اخیر خود هدایت کرده است

13. Flying Scot ? and the FS logo are registered trademarks of Flying Scot?
[ترجمه ترگمان]- Scott پرواز؟ و the های FS علامت تجاری Scott پرواز هستند؟
[ترجمه گوگل]پرواز اسکات؟ و آرم FS علائم تجاری ثبت شده Flying Scot هستند؟

14. The thief got off scot - free because he had a good lawyer.
[ترجمه ترگمان]دزد خیلی راحت فرار کرد چون یه وکیل خوب داشت
[ترجمه گوگل]دزد آزاد شد زیرا او یک وکیل خوب داشت

15. The Scot has warned teams travelling to Anfield to expect to be under the cosh right from kick-off.
[ترجمه ترگمان]این اسکاتلندی به تیم هایی که در حال سفر به Anfield هستند هشدار داده است تا انتظار داشته باشند که این تیم حق داشته باشد که از دور خارج شود
[ترجمه گوگل]اسکات به تیم هایی که به آنفیلد سفر می کنند هشدار داده است تا انتظار داشته باشند که از شروع بازی تحت فشار قرار بگیرند

اصطلاحات

pay scot and lot

کاملاً پرداختن، تا شاهی آخر پرداخت کردن


scot and lot

(انگلیس - سابقاً) مالیات محلی (که طبق استطاعت شخص برآورد می‌شد)


scot-free, adj.

1- بی‌مالیات، معاف از مالیات 2- بی‌آسیب، درامان 3- معاف از جریمه یا تنبیه



کلمات دیگر: