کلمه جو
صفحه اصلی

thermos


معنی : قمقمه، فلاسک، ترمس، محفظه یاظرف عایق حرارت
معانی دیگر : فلاسک (thermos bottle و thermos flask و thermos jug هم می گویند)، محفظه یاظرف عهایق حرارت

انگلیسی به فارسی

فلاسک، ترمس، قمقمه، محفظه یا ظرف عایق حرارت


ترموس، فلاسک، قمقمه، ترمس، محفظه یاظرف عایق حرارت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: trademark for a container using an inside vacuum holder to keep beverages or foods at their original temperature.

(2) تعریف: (l.c.) any similar container.

• insulating container for maintaining the temperature of a liquid, vacuum bottle
a thermos or a thermos flask is a container used to keep drinks at a constant temperature; thermos is a trademark.

مترادف و متضاد

قمقمه (اسم)
canteen, thermos, flask

فلاسک (اسم)
thermos, flask

ترمس (اسم)
thermos

محفظه یا ظرف عایق حرارت (اسم)
thermos

جملات نمونه

1. The glass tube shattering in a Thermos bottle?
[ترجمه ترگمان]لوله شیشه توی بطری Thermos خرد میشه؟
[ترجمه گوگل]لوله شیشه ای که در یک بطری حرارتی فرو می ریزد؟

2. A second thermos was passed with hot camels' milk, yellow with saffron and heavily sweet.
[ترجمه ترگمان]یک فلاسک دیگر با شیر و شیر و شیر فراوان از کنارش گذشت
[ترجمه گوگل]ترموس دوم با شیر شتر گرم، زردآلو با زعفران و بسیار شیرین منتقل شد

3. They screwed the caps back on to their thermos flasks, and jammed down the lids of their now empty plastic sandwich containers.
[ترجمه ترگمان]آن ها کلاه های the را روی flasks their گذاشتند و در زیر پلک های خالی their که اکنون خالی بودند، فرو رفتند
[ترجمه گوگل]آنها کلاه ها را به فلاسک های ترموس خود باز کردند و با چشمان بسته های ساندویچ پلاستیکی خود را خالی کردند

4. Hot soup, stew or casserole in a thermos flask, plus a roll - but no butter or margarine.
[ترجمه ترگمان]سوپ داغ، سوپ یا خوراک در قمقمه براندی، به اضافه یک رول، اما نه کره و مارگارین
[ترجمه گوگل]سوپ داغ، خورش یا کاسه یخ در یک فلاسک ترموس، به علاوه رول - اما هیچ کره یا مارگارین

5. I would also have managed to acquire a Thermos flask.
[ترجمه ترگمان]همچنین برای بدست آوردن یک فلاسک Thermos موفق خواهم شد
[ترجمه گوگل]من نیز موفق به گرفتن یک فلاسک Thermos

6. I've put the Thermos of water in your pack - use it sparingly.
[ترجمه ترگمان]من the آب را در گروه شما قرار دادم - از آن به مقدار کم استفاده کنید
[ترجمه گوگل]من Thermos آب را در بسته شما قرار داده ام - از آن صرفه جویی کنید

7. They pulled out a book and a thermos flask, and settled in for the long night ahead.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک کتاب و یک قمقمه بخور را بیرون کشیدند و برای شب طولانی پیش روی آن نشستند
[ترجمه گوگل]آنها یک کتاب و یک فلاسک ترموس را کشیدند و برای مدت طولانی در پیش رو ایستادند

8. We brought tea in a thermos flask.
[ترجمه ترگمان] ما توی یه قمقمه آب قمقمه چای آوردیم
[ترجمه گوگل]ما چای را در فلاسک ترموس آوردیم

9. A thermos jug was useful for carrying off spare liquids.
[ترجمه ترگمان]پارچ فلاسک برای حمل مایعات اضافی مفید بود
[ترجمه گوگل]کوزه ی ترموس برای حمل مایعات یخبندان مفید بود

10. You see, the indemnity for a thermos bottle is 30 yuan.
[ترجمه ترگمان]می دانید، جبران خسارت یک قمقمه thermos سی یو است
[ترجمه گوگل]می بینید، بازپرداخت یک بطری حرارتی 30 یوان است

11. When I came back a thermos bottle, I found that she had fallena sound sleep.
[ترجمه ترگمان]وقتی که یک قمقمه براندی آوردم، متوجه شدم که خواب عمیقی در او دیده می شود
[ترجمه گوگل]وقتی که من یک بطری فریزر برداشتم، متوجه شدم که او دارای صدای بلند خواب است

12. It's handy to have the thermos here.
[ترجمه ترگمان]خیلی خو به که قمقمه را اینجا داشته باشی
[ترجمه گوگل]این ترموس در اینجا مناسب است

13. Father carries a thermos bottle of hot soup with his lunch.
[ترجمه ترگمان]پدر یک قمقمه سوپ داغ با ناهارش را حمل می کند
[ترجمه گوگل]پدر با یک ناهار خوری یک بطری حرارتی سوپ داغ را حمل می کند

14. This time, also mentioning a thermos bottle, land being added to the water room to water.
[ترجمه ترگمان]این بار نیز از فلاسک thermos که در آب به اتاق آب اضافه می شود اشاره کرد
[ترجمه گوگل]این بار، همچنین ذکر یک بطری حرارتی، زمین را به آب به آب اضافه شده است


کلمات دیگر: