1. he could not withstand psychological pressure
او تاب تحمل فشار روانی را نداشت.
2. no man could withstand his sword stroke
هیچکس یارای تحمل ضربت شمشیر او را نداشت.
3. What sort of substance could withstand those temperatures?
[ترجمه ترگمان]چه ماده ای میتونه در برابر این دمای هوا مقاومت کنه؟
[ترجمه گوگل]چه نوع ماده ای می تواند در برابر این درجه حرارت مقاومت کند؟
4. The wooden boat was built to withstand just about every weather condition at sea.
[ترجمه ترگمان]قایق چوبی در برابر همه شرایط آب دریا تاب مقاومت داشت
[ترجمه گوگل]قایق چوبی برای مقاومت در برابر هر شرایط آب و هوایی در دریا ساخته شده است
5. Their arguments do not withstand the most superficial scrutiny.
[ترجمه ترگمان]استدلالات آن ها در برابر شدیدترین موشکافی سطحی ایستادگی نمی کنند
[ترجمه گوگل]استدلالهای آنها از نظر دقیق تر به نظر نمی رسند
6. It is unlikely that his forces could withstand an allied onslaught for very long.
[ترجمه ترگمان]بعید به نظر می رسد که نیروهای او در برابر حمله نیروهای متفق برای مدت بسیار طولانی ایستادگی کنند
[ترجمه گوگل]بعید است که نیروهایش بتوانند به مدت طولانی در برابر یورش متحدان مقاومت کنند
7. The vehicle is sturdy enough to withstand rough terrain.
[ترجمه ترگمان]این وسیله به اندازه کافی محکم است که بتواند در برابر زمین سخت مقاومت کند
[ترجمه گوگل]وسیله نقلیه به اندازه کافی محکم برای مقاومت در برابر زمین های خشن است
8. The flimsy structure of the vehicle could not withstand even mild impacts.
[ترجمه ترگمان]ساختار سست وسیله نقلیه نمی تواند در برابر تاثیرات ملایم مقاومت کند
[ترجمه گوگل]ساختار شاداب کننده خودرو نمیتواند حتی اثرات خفیف را تحمل کند
9. This fabric can withstand steam and high temperatures.
[ترجمه ترگمان]این پارچه می تواند در برابر بخار و دماهای بالا مقاومت کند
[ترجمه گوگل]این پارچه می تواند بخار و درجه حرارت بالا را حفظ کند
10. The same can not withstand the ravages of time, emotion, to the time it will cool.
[ترجمه ترگمان]مثل این نیست که در برابر حملات زمان و احساس، مقاومت در برابر آن زمان مقاومت کند
[ترجمه گوگل]این همان چیزی است که می تواند در برابر زمان های عصبی، احساسات، زمان کافی، مقاومت کند
11. The bacteria can withstand extremes of heat and cold.
[ترجمه ترگمان]باکتری ها می توانند مقاومت در برابر گرما و سرما را تحمل کنند
[ترجمه گوگل]باکتری ها می توانند به شدت از گرما و سرما برخوردار باشند
12. The materials used have to be able to withstand high temperatures.
[ترجمه ترگمان]مواد مورد استفاده باید قادر به تحمل دماهای بالا باشند
[ترجمه گوگل]مواد مورد استفاده باید قادر به مقاومت در برابر درجه حرارت بالا باشند
13. This flooring can withstand years of hard wear.
[ترجمه ترگمان]این کفپوش می تواند در برابر سال ها فرسایش سخت مقاومت کند
[ترجمه گوگل]این کفپوش می تواند سال ها سخت پوشانده شود
14. I couldn't withstand the murderous heat.
[ترجمه ترگمان]نمی توانستم در برابر گرمای کشنده مقاومت کنم
[ترجمه گوگل]من نمیتوانستم قهرمان مرگبار را تحمل کنم
15. They can withstand extremes of temperature and weather without fading or cracking.
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند مقاومت در برابر دما و آب و هوا را بدون از بین رفتن یا ترک کردن تحمل کنند
[ترجمه گوگل]آنها می توانند به شدت از درجه حرارت و آب و هوا بدون محو شدن یا ترک خوردن مقاومت کنند