کلمه جو
صفحه اصلی

unvalued


معنی : بی ارزش، بدون ارج، بی پاداش
معانی دیگر : بدون ارج، بی پاداش، بی ارزش

انگلیسی به فارسی

بدون ارج، بی پاداش، بی ارزش


بی ارزش است، بی ارزش، بدون ارج، بی پاداش


انگلیسی به انگلیسی

• not appreciated, not esteemed

مترادف و متضاد

بی ارزش (صفت)
naught, null, trifling, trashy, brummagem, worthless, valueless, junky, worm-eaten, raffish, punk, fustian, no-par, picayune, picayunish, rubbishy, unvalued, waff

بدون ارج (صفت)
unvalued

بی پاداش (صفت)
unvalued

جملات نمونه

1. If the policy be an unvalued policy, the measure of indemnity is the insurable value of the subject-matter insured.
[ترجمه ترگمان]اگر سیاست یک سیاست unvalued باشد، معیار جبران خسارت، ارزش insurable موضوع بیمه است
[ترجمه گوگل]اگر سیاست یک سیاست غیر ارزش باشد، معیار بازپرداخت ارزش بیمه ای از موضوع بیمه شده است

2. An unvalued policy is one where the value of the property is not stated.
[ترجمه ترگمان]سیاست unvalued موردی است که در آن ارزش دارایی بیان نمی شود
[ترجمه گوگل]یک سیاست غیرقابل ارزشی است که ارزش مالکیت آن مشخص نشده است

3. Chapter 4 proposes improvement scheme to the unvalued and unreasonable step based on the analysis for production and value.
[ترجمه ترگمان]فصل ۴ طرح بهبود را برای گام منطقی و غیر منطقی براساس تجزیه و تحلیل برای تولید و ارزش پیشنهاد می دهد
[ترجمه گوگل]فصل چهارم طرح بهبود را به گام بی ارزش و غیر منطقی ارائه می دهد که بر اساس تجزیه و تحلیل برای تولید و ارزش است

4. Fire insurance policies can be valued or unvalued.
[ترجمه ترگمان]سیاست های بیمه آتش نشانی را می توان با ارزش یا unvalued ارزیابی کرد
[ترجمه گوگل]سیاست های بیمه آتش نشانی می تواند ارزشمند یا غیر ارزشمند باشد

5. It proposes to get rid of unvalued—added process, realize CAX and practicable ERP/CRM based on network.
[ترجمه ترگمان]همچنین پیشنهاد می شود که از فرآیند unvalued - added خلاص شوید، به CAX و ERP عملی \/ CRM مبتنی بر شبکه پی ببرید
[ترجمه گوگل]پیشنهاد می کند خلاص شدن از فرآیند ارزش افزوده، تحقق CAX و ERP / CRM قابل اجرا بر اساس شبکه باشد

6. They will feel unvalued.
[ترجمه marjan] آن ها احساس بی ارزشی خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]آن ها احساس unvalued خواهند کرد
[ترجمه گوگل]آنها احساس ارزشمندی خواهند داشت

7. The criminal second instance is a weak link. Not only the current legislation ordered very coarsely, but also it is unvalued in the heart of the people.
[ترجمه ترگمان]دومین مورد جنایی یک پیوند ضعیف است نه تنها قانون کنونی، خیلی خشن دستور داد، بلکه در قلب مردم نیز صادق است
[ترجمه گوگل]نمونه دوم جنایی یک لینک ضعیف است نه تنها قوانین فعلی به شدت اعمال می شود، بلکه در قلب مردم نیز ارزشمند نیست

8. If the trend forecast is missed, a model will be unvalued.
[ترجمه ترگمان]اگر پیش بینی روند نادیده گرفته شود، یک مدل unvalued خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر پیش بینی روند از دست رفته باشد، یک مدل غیر ارزش خواهد بود

9. Women ' s labor contribution to the economic development of the country remains unvalued .
[ترجمه ترگمان]مشارکت نیروی کار زنان در توسعه اقتصادی این کشور همچنان مبهم است
[ترجمه گوگل]سهم کار زنان در توسعه اقتصادی کشور همچنان بی ارزش است

10. Youth is fortune. But, without struggle it is just unvalued.
[ترجمه ترگمان]جوانی ثروت است ولی بدون تلاش، بدون این که ارزش آن را داشته باشد، ارزش آن را ندارد
[ترجمه گوگل]جوانان خوش شانسی است اما بدون مبارزه فقط ارزش ندارد

11. And he is a writer of merely exploring humans of what is unknown, what is unnatural, what is unvalued, what is unintended and what is uncharted, to sing for their lives and silence of their souls.
[ترجمه ترگمان]و او نویسنده ای است که تنها انسان را از چیزهای ناشناخته، غیر طبیعی، چه چیزی ناخواسته، چه چیزی ناخواسته و چه چیزی ناشناخته است، برای زندگی و سکوت روح آن ها، بررسی می کند
[ترجمه گوگل]و او نویسنده ای است که صرفا کاوش انسان ها از آنچه ناشناخته است، غیر طبیعی است، چیزی که ارزش ندارد، چه چیزی ناخواسته و چه چیزی مشخص نیست، برای آواز خواندن و سکوت روح خود

12. tell you I have nearly attained my heaven; and that of others is altogether unvalued and uncovered by me.
[ترجمه ترگمان]به شما خواهم گفت که تقریبا به بهشت خود رسیده ام و بقیه هم در مقایسه با من کم تر حرف می زنند
[ترجمه گوگل]به شما بگویم که تقریبا به بهشت ​​من رسیدید؛ و دیگران به طور کلی ارزشش را ندارند و توسط من کشف شده اند


کلمات دیگر: