1. a windy day
یک روز پر باد
2. a windy desert
یک صحرای بادخیز
3. yesterday, the weather was calm but today it is windy
دیروز هوا آرام بود ولی امروز پر باد است.
4. It was so windy that the branches were scraping against the window panes.
[ترجمه ترگمان]چنان باد می وزید که شاخه ها به شیشه ها می خورد
[ترجمه گوگل]این خیلی بادآورده بود که شاخه ها در برابر پنجره های پنجره ها سقوط کردند
5. It is windy today,so it would be difficult to put the ferry boat across.
[ترجمه ترگمان]امروز باد می وزد، بنابراین قرار دادن قایق باری در آن سوی آن دشوار است
[ترجمه گوگل]امروز باد می آید، بنابراین قایق های کشتی در سراسر آن مشکل است
6. It was so windy the tent nearly blew away!
[ترجمه ترگمان]چادر چنان باد کرده بود که نزدیک بود منفجر شود!
[ترجمه گوگل]این خیلی باد خیمه بود که چادر تقریبا ناپدید شد!
7. It was so windy my umbrella turned inside out.
[ترجمه ترگمان]این قدر پر باد بود که چتر من از آن بیرون آمد
[ترجمه گوگل]این چتر من بادآور بود که از داخل خارج شده بود
8. It was wet and windy for most of the week.
[ترجمه ترگمان]بیشتر این هفته هوا بارانی بود و باد می وزید
[ترجمه گوگل]برای هفته ای بیشتر مرطوب و باد بود
9. The weather will be wet and windy in the south.
[ترجمه ترگمان]هوا در جنوب مرطوب و پر باد خواهد بود
[ترجمه گوگل]آب و هوای مرطوب و باد در جنوب است
10. It was windy and Jake felt cold.
[ترجمه ترگمان]هوا طوفانی بود و جیک احساس سرما می کرد
[ترجمه گوگل]باد شدید بود و جیک احساس سردی کرد
11. The windy and dusty weather coarsened her skin.
[ترجمه ترگمان]باد سرد و غبارآلود پوستش را پوشانده بود
[ترجمه گوگل]آب و هوای بادی و گرد و خاکی پوست او را کاهش داد
12. It can be quite windy on the hills.
[ترجمه ترگمان]از روی تپه ها معلوم است که هوا خیلی پر باد است
[ترجمه گوگل]این می تواند کاملا بر روی تپه باد
13. It was a rather windy day. I went out and dusted my feet.
[ترجمه ترگمان]روز پر باد بود بیرون رفتم و گردگیری کردم
[ترجمه گوگل]این یک روز باهوش بود من بیرون رفتم و پاهایم را خشک کردم
14. It's too windy to go out in the boat.
[ترجمه ترگمان]برای بیرون رفتن از قایق خیلی باد است
[ترجمه گوگل]بیش از حد بادی برای رفتن در قایق است
15. It's too windy for a picnic.
[ترجمه ترگمان]برای گردش هوا خیلی windy
[ترجمه گوگل]این برای یک پیک نیک بیش از حد باد است
16. It will become windy in the far north and west.
[ترجمه ترگمان]در شمال و غرب باد می وزد
[ترجمه گوگل]این در شمال و غرب دور کمر خواهد شد