کلمه جو
صفحه اصلی

widget


معنی : چیز
معانی دیگر : هر وسیله یا اسباب کوچک (به ویژه ابزار فرضی)، توشه، چیزک، فلان چیز

انگلیسی به فارسی

هر وسیله یا اسباب کوچک(ابزارک)، چیزک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: any small manufactured item or device; gadget.
مشابه: gadget

• hypothetical object; name for an item whose name has been forgotten; graphic symbol that enables interaction between the user and computer (scroll bar, button, etc.); small computer program that defines the action of graphic symbols

مترادف و متضاد

چیز (اسم)
article, matter, object, thing, stuff, work, effects, res, nip, odds and ends, thingummy, widget

gadget


Synonyms: apparatus, appliance, contraption, contrivance, device, doodad, doohickey, gizmo, invention, object, thing, thingamabob, thingamajig, tool, whatchamacallit


جملات نمونه

1. The secret is a little widget in the can.
[ترجمه ترگمان]راز یک بسته کوچک در قوطی است
[ترجمه گوگل]راز یک ویجت کوچک در can است

2. Its cost price per widget is $ and inventory carrying costs are 20 percent of average inventory level.
[ترجمه ترگمان]قیمت تمام شده آن به ازای هر ویجت، ۲۰ درصد از میانگین تراز موجودی است
[ترجمه گوگل]قیمت آن در هر ویجت $ است و هزینه های نگهداری موجودی 20 درصد از میزان موجودی متوسط ​​است

3. He calls the widget a mainframe-compatible palmtop and hand-warmer in one.
[ترجمه ترگمان]او ویجت یک palmtop سازگار با پردازنده را فراخوانی می کند و در یکی از آن ها گرم تر است
[ترجمه گوگل]او ویجت را به عنوان پانل متصل به رایانه و دستی گرم در یکی می خواند

4. Suppose Joe worked as an operator in a widget assembly plant. Sentence dictionary
[ترجمه ترگمان]فرض کنید که جو به عنوان یک اپراتور در یک کارخانه مونتاژ کار می کرد فرهنگ لغت
[ترجمه گوگل]فرض کنید جو به عنوان اپراتور در یک کارخانه مونتاژ ویدجت کار می کرد فرهنگ لغت جمله

5. They can't go on making the same widget day after day.
[ترجمه ترگمان]آن ها نمی توانند روز بعد از روز به صورت یک ویجت به کار روند
[ترجمه گوگل]آنها نمی توانند یک روز یک روز یک ویجت ایجاد کنند

6. A factory-made widget once followed a linear path from design to manufacturing and delivery.
[ترجمه ترگمان]یک ویجت که زمانی یک مسیر خطی را از طراحی به تولید و تحویل دنبال می کرد
[ترجمه گوگل]یک ویجت کارخانه یک بار به دنبال مسیر خطی از طراحی تا تولید و تحویل بود

7. Widget Wholesalers, Inc., sells 240, 000 widgets per year.
[ترجمه ترگمان]Widget Wholesalers شرکت ۲۴۰ widgets را در سال می فروشد
[ترجمه گوگل]ویجت Wholesalers، Inc, 240،000 ویدجت سالانه را به فروش می رساند

8. A new text widget should support a range of colour and typefaces.
[ترجمه ترگمان]ویجت متن جدید باید از طیف وسیعی از رنگ ها و typefaces پشتیبانی کند
[ترجمه گوگل]یک ویجت متن جدید باید طیفی از رنگ و تایپ را پشتیبانی کند

9. Dengan Widget World Service, anda bisa mengambil berita terbaru dari seluruh dunia untuk pengunjung situs anda.
[ترجمه ترگمان]خدمات جهانی Widget، anda bisa mengambil berita dari seluruh untuk pengunjung situs situs anda
[ترجمه گوگل]سرویس دنیای ویجت دنیای جهانی، دایانا مگامبلی berita terbaru dari seluruh dunia untuk pengunjung situs anda

10. Enable Widget: Enable form widgets like a drop list or text field.
[ترجمه ترگمان]به کار انداختن Widget: به کار انداختن widgets شکل و یا زمینه متنی
[ترجمه گوگل]فعال کردن ویجت فعال کردن ویدجت های فرم مانند یک لیست قطره یا فیلد متن

11. The parameter to this widget is a boolean variable, which in this case is called noReviews.
[ترجمه ترگمان]پارامتر این ویجت، یک متغیر بولی است، که در این حالت noReviews نامیده می شود
[ترجمه گوگل]پارامتر این ویجت یک متغیر بولین است که در این مورد به نام noReviews نامیده می شود

12. Notice that the application structure, or widget hierarchy, is declared in XML (. xwt), which will save you a lot of layout work that initially will be written in a Java class.
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید که ساختار برنامه، یا سلسله مراتب ویجت، در XML اعلام شده است ( این کار باعث صرفه جویی در کار کلی شما خواهد شد که در ابتدا در یک کلاس جاوا نوشته خواهند شد
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید که ساختار برنامه یا سلسله مراتب ویجت در XML ( xwt) اعلام شده است، که شما را از کارهای زیادی که در ابتدا در یک کلاس جاوا نوشته شده است ذخیره خواهد کرد

13. Now select a size for your brand new widget!
[ترجمه ترگمان]حالا یک اندازه برای ویجت brand انتخاب کنید!
[ترجمه گوگل]اکنون یک اندازه برای ویجت با نام تجاری جدید خود انتخاب کنید!

14. The core widget used to display the view data is a TreeView widget, which is embedded in a window object.
[ترجمه ترگمان]ویجت اصلی مورد استفاده برای نمایش داده های نمایش یک ویجت treeview است که در یک شی پنجره تعبیه شده است
[ترجمه گوگل]ویجت اصلی مورد استفاده برای نمایش داده ها یک ویجت TreeView است که در شیء پنجره جاسازی شده است

15. The type sample. ScoreWidget is the custom dojo widget used for subscription and display purposes.
[ترجمه ترگمان]نمونه نوع ScoreWidget ویجت custom است که برای پذیره نویسی و نمایش استفاده می شود
[ترجمه گوگل]نوع نمونه ScoreWidget ویجت سفارشی سفارشی مورد استفاده برای عضویت و اهداف صفحه نمایش است

پیشنهاد کاربران

در نرم افزار و وب، تفاوتی است بین widget و gadget.
پیشنهاد می شود معادل کلمۀ widget را ابزاره و معادل کلمۀ gadget را ابزارک بگیریم.


کلمات دیگر: