کلمه جو
صفحه اصلی

wipe out


معنی : محو کردن، زدودن
معانی دیگر : 1- (نوشته و غیره) پاک کردن، محو کردن 2- کشتن، معدوم کردن، نابود کردن، از میان برداشتن، 3- (شدیدا) شکست خوردن، ناکام شدن، زمین خوردن، (خودمانی) شکست، ناکامی، سقوط، فروافتادن

انگلیسی به فارسی

پاک کردن، محو کردن، زدودن


انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: to demolish, destroy, or defeat utterly.
مشابه: abolish, blot out, destroy, efface, eradicate, exterminate, obliterate

(2) تعریف: (informal) to kill (someone).
مشابه: destroy, kill

• destroy; void; (slang) kill
massacre, annihilation; fall from a surfboard; (sports) convincing defeat; (slang) failure

مترادف و متضاد

محو کردن (فعل)
erase, eliminate, annihilate, expunge, obliterate, blur, wipe out, deface, blot out, disfeature, cause to disappear, raze, efface, rase

زدودن (فعل)
remove, wipe, clean, scrape, clear, purge, eliminate, obliterate, wipe out, scour, blot out, sweep, swab, scurf, deterge, efface, shuck

جملات نمونه

1. One dose of penicillin can wipe out the infection.
[ترجمه ترگمان]یک مقدار پنی سیلین میتونه عفونت رو از بین ببره
[ترجمه گوگل]یک دوز پنی سیلین می تواند عفونت را از بین ببرد

2. Wipe out the bath before you use it.
[ترجمه ترگمان] قبل از اینکه ازش استفاده کنی، حموم رو پاک کن
[ترجمه گوگل]قبل از استفاده از حمام را از بین ببرید

3. The spill could wipe out the Gulf's turtle population.
[ترجمه ترگمان]این نشت می تواند جمعیت لاک پشت خلیج را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]ریخته شدن می تواند جمعیت لاک پشت خلیج را از بین ببرد

4. They managed to wipe out the entire aboriginal population.
[ترجمه ترگمان]آن ها توانستند کل افراد بومی را از بین ببرند
[ترجمه گوگل]آنها موفق به از بین بردن کل جمعیت بومی شدند

5. One bad harvest could wipe out all of a grower's profits for the previous two years.
[ترجمه ترگمان]یک محصول بد، می توانست تمام سود a را برای دو سال قبل از بین ببرد
[ترجمه گوگل]یک برداشت بد می تواند تمام سود یک رشد را برای دو سال گذشته پاک کند

6. Nothing could wipe out his bitter memories of the past.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز نمی توانست خاطرات تلخ گذشته را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]هیچ چیز نمی تواند خاطرات تلخ خود را از گذشته پاک کند

7. The government is trying to wipe out drug trafficking.
[ترجمه ترگمان]دولت می کوشد تا قاچاق مواد مخدر را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]دولت در حال تلاش برای از بین بردن قاچاق مواد مخدر است

8. We are always ready to wipe out any enemy who dares to attack.
[ترجمه ترگمان]ما همیشه آماده هستیم که هر دشمنی را که جرات حمله به او را دارد از بین ببریم
[ترجمه گوگل]ما همیشه آماده هستیم که هر دشمنی را که جرأت می کند حمله کند را از بین ببریم

9. You can never wipe out the past.
[ترجمه ترگمان]تو هیچوقت نمیتونی گذشته رو نابود کنی
[ترجمه گوگل]شما هرگز نمیتوانید گذشته را پاک کنید

10. These stains won't easily wipe out.
[ترجمه ترگمان]این لکه ها به راحتی از بین نمیره
[ترجمه گوگل]این لکه ها به آسانی پاک نمی شوند

11. The plague once could wipe out a village.
[ترجمه ترگمان]طاعون یک بار می توانست دهکده ای را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]طاعون یک بار می تواند یک روستا را از بین ببرد

12. Only in this way can we wipe out the enemy troops.
[ترجمه ترگمان]فقط در این راه میتونیم سربازای دشمن رو از بین ببریم
[ترجمه گوگل]فقط به این ترتیب می توانیم نیروهای دشمن را از بین ببریم

13. This last payment will wipe out your debt to me.
[ترجمه ترگمان]این آخرین پرداخت به من بدهکاری را از بین خواهد برد
[ترجمه گوگل]این آخرین پرداخت، بدهی شما را برای من پاک می کند

14. We are determined to wipe out any enemy who dares invasion.
[ترجمه ترگمان]ما مصمم هستیم هر دشمنی را که جرات حمله داشته باشد از بین ببریم
[ترجمه گوگل]ما مصمم به از بین بردن هر دشمن که تمایل به حمله است

15. The disease threatens to wipe out the entire population.
[ترجمه ترگمان]این بیماری تهدید می کند کل جمعیت را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]این بیماری تهدید می کند که کل جمعیت را از بین ببرد

16. Why sack everything, why go for the total wipeout?
[ترجمه ترگمان]چرا همه چی رو ساک زدی چرا به خاطر یه سقوط کامل رفتی؟
[ترجمه گوگل]چرا همه چیز را کج می کنید، چرا برای کل کلاهبرداری می روید؟

17. In 200 California's wipeout economy attracted more venture capital than the rest of the nation combined.
[ترجمه ترگمان]در ۲۰۰ اقتصاد wipeout کالیفرنیا سرمایه گذاری بیشتری نسبت به بقیه کشور به خود جلب کرد
[ترجمه گوگل]در سال 200 اقتصاد کوبا کالیفرنیا، سرمایه ریسک بیشتری نسبت به بقیه ملتها به خود گرفت

18. Anytime you work online, you risk productivity wipeout.
[ترجمه ترگمان]هر زمانی که به صورت آنلاین کار می کنید، بازده بهره وری را به خطر می اندازید
[ترجمه گوگل]هر زمان که شما به صورت آنلاین کار می کنید، ریسک بهره وری را به خطر می اندازید

19. Still, it isn't the total wipeout many expected.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این تعداد مورد انتظار زیاد نیست
[ترجمه گوگل]با این حال، بسیاری از انتظارات از بین نمی رود

20. Just remember to wipeout every Anti- Infantry unit your opponent might have near the building you want to repair.
[ترجمه ترگمان]فقط به خاطر داشته باشید که هر واحد مبارزه با پیاده نظام شما ممکن است در نزدیکی ساختمانی که می خواهید تعمیر شود داشته باشید
[ترجمه گوگل]فقط به یاد داشته باشید که هر واحد ضدپهنی که ممکن است حریف شما در نزدیکی ساختمان مورد نظر شما را تعمیر کند را از بین ببرد

21. And the eventual wipeout of most of the life on earth.
[ترجمه ترگمان]و the نهایی بیشتر حیات روی زمین
[ترجمه گوگل]و نابودی اکثر زندگی بر روی زمین

22. Furthermore, his system had not a single wipeout in 20 years of back testing.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، سیستم او تنها در مدت ۲۰ سال از آزمایش ها پشت سر هم استفاده نکرده بود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، سیستم خود را در 20 سال آزمایش پشت سر گذاشت

23. The party faces virtual wipeout in the election.
[ترجمه ترگمان]این حزب با wipeout مجازی در انتخابات مواجه است
[ترجمه گوگل]این حزب در انتخابات مجبور به عقب نشینی مجدد می شود

24. While trying to load an episode of Wipeout on ABC's mobile site, he received an error message urging him to "try again later.
[ترجمه ترگمان]در حالی که سعی می کرد قسمتی از Wipeout را در سایت موبایل بی سی بار کند، او یک پیام اشتباه دریافت کرد و از او خواست تا بعدا دوباره امتحان کند
[ترجمه گوگل]در حالی که تلاش برای بارگذاری یک قسمت از Wipeout در سایت تلفن همراه ABC، او یک پیغام خطا را درخواست کرد که او را مجبور به �بعدا دوباره امتحان کنید�

25. The IMF does offer a bit of more heartening news: The global wipeout, finally seems to be receding .
[ترجمه ترگمان]صندوق بین المللی پول کمی از این خبر دلگرم کننده را ارائه می دهد: wipeout جهانی، در نهایت به نظر می رسد که در حال پسروی است
[ترجمه گوگل]صندوق بین المللی پول کمی بیشتر از اخبار خشنود می کند

26. And, if you can avoid the considerable hazard of the big wipeout, you will take home the big profits.
[ترجمه ترگمان]و اگر بتوانید از خطر قابل توجه of بزرگ اجتناب کنید، سود بزرگ را به خانه خواهید برد
[ترجمه گوگل]و اگر شما می توانید از خطر قابل توجهی از سرقت های بزرگ جلوگیری کنید، شما سود زیادی خواهید برد

27. The assembly drawing building module takes the design method of down-to-top to build the assembly drawing and use the wipeout technology to hide some parts.
[ترجمه ترگمان]طراحی مونتاژ بدنه از روش طراحی پایین تا بالا برای ساخت طراحی مونتاژ استفاده کرده و از تکنولوژی wipeout برای پنهان کردن برخی قسمت ها استفاده می کند
[ترجمه گوگل]ماژول مونتاژ طراحی ماژول روش طراحی پایین به بالا برای ساخت مونتاژ طراحی و استفاده از تکنولوژی wipeout برای مخفی کردن برخی از قطعات است

28. EXAMPLE: We hired a new salesman last month but he was a total wipeout who made no sales and even alienated old customers during his brief stay with us.
[ترجمه ترگمان]مثال: ما ماه گذشته یک فروشنده جدید استخدام کردیم، اما او فردی بود که فروش نداشت و در طی اقامت کوتاه خود با ما مشتریان قدیمی را دلسرد کرد
[ترجمه گوگل]مثال ما یک فروشنده جدید را در ماه گذشته استخدام کردیم، اما او کلاهبردار بود که هیچ فروشی نداشت و حتی مشتریان قدیمی را در طول مدت کوتاهی با ما کنار گذاشت

29. Shake them the wrong way and they could have a "head crash," a total wipeout that you don't want.
[ترجمه ترگمان]آن ها به روش اشتباه به آن ها دست بدهید و ممکن است یک تصادف \"سر\" داشته باشند در مجموع wipeout که شما نمی خواهید
[ترجمه گوگل]آنها راه اشتباهی را لرزاندند و می توانستند یک سقوط سر به دست بیاورند که شما آن را نمی خواهید

پیشنهاد کاربران

دور زدن، کنار گذاشتن

گرد گیری کردن

با خاک یکسان کردن

شکست، سقوط، ناکامی، فروافتادن

شکست سقوط

از بین بردن

Eradicate something
تخریب و یا از بین بردن چیزی ( بد ) بطور کامل
Destroy or get rid of something ( bad ) completely

از پا در آوردن

کشتار نژادی کردن

کشتار نژادی

خسته کردن

Some people think we can wipe out poverty with education.
بعضی ها عقیده دارن با درس خوندن میشه از فقر و بدبختی جلوگیری کرد

کاملا جارو کردن و بردن ( نابود کردن )

to destroy something completely that it is no longer exist
ریشه کن کردن

ریشه چیزی را خشکاندن
نابود کردن


منهدم کردن
کاملا - به کل خراب کردن /داغون کردن


And let them know they have succeeded in wiping out our engines.

از میدان به در کردن

کشتن، به قتل رساندن کسی.


کلمات دیگر: