کلمه جو
صفحه اصلی

windswept


معنی : بر باد رفته، بادزده، بوسیله باد جارو شده
معانی دیگر : بر باد رفته، بوسیله باد جارو شده، بادزده، در معرض بادهای شدید، بادزده، پربوران، بادخور، باد رفته

انگلیسی به فارسی

بر باد رفته، بوسیله باد جارو شده، بادزده


بادبادک، بر باد رفته، بوسیله باد جارو شده، بادزده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: exposed or subjected to the wind; windy or windblown.

- a windswept coast
[ترجمه ترگمان] یک ساحل شنی
[ترجمه گوگل] ساحل بادزن

• exposed to winds, tousled from the wind
a windswept place is exposed to strong winds.
someone who looks windswept has untidy hair because they have been out in the wind.

مترادف و متضاد

بر باد رفته (صفت)
lorn, windswept

بادزده (صفت)
windswept, windblown

بوسیله باد جارو شده (صفت)
windswept

جملات نمونه

1. We stood on the windswept ridge and looked down at the valley below.
[ترجمه ترگمان]به سمت دره سرازیر شدیم و به دره پایین نگاه کردیم
[ترجمه گوگل]ما بر روی ریل بادزن ایستاده بودیم و در پایین دره پایین نگاه کردیم

2. The house stands on a bleak, windswept moor.
[ترجمه ترگمان]خانه در آن خلنگ زار، آشفته و دلگیر، می ایستد
[ترجمه گوگل]خانه بر روی یک تپه ای خفیف و باد خیز قرار دارد

3. We drove down to the windswept Atlantic coast of Portugal.
[ترجمه ترگمان]ما به ساحل آتلانتیک windswept در پرتغال رفتیم
[ترجمه گوگل]ما به سواحل اقیانوس آرام پرتغال رفتیم

4. The surrounding countryside is windswept and rocky.
[ترجمه ترگمان]حومه اطراف آن، آشفته و ناهموار است
[ترجمه گوگل]حومه اطراف آن بادبند و سنگی است

5. Strange, windswept cliffs of sandstone break through rolling hills of soft, powdery soil.
[ترجمه ترگمان]صخره های عجیبی که در صخره های شنی ایجاد شده بود از میان تپه های شنی نرم و گرد و خاک عبور می کرد
[ترجمه گوگل]عجیب و غریب، صخره های بادگیر از ماسه سنگ از طریق تپه های نازک از خاک نرم و خاکستری شکستن

6. Hasty rides at midnight along windswept cliffs, a King falling into darkness, prophecies of doom.
[ترجمه ترگمان]در نیمه شب به سرعت حرکت می کند، و یک پادشاه در تاریکی سقوط می کند و پیشگویی مرگ می کند
[ترجمه گوگل]سوار شتابزده در نیمه شب در امتداد صخره های صخره ای، یک پادشاه سقوط به تاریکی، پیشگویی از عذاب است

7. The surrounding countryside is windswept and rocky, moss-bedecked flints sticking out of the ground like primitive blades.
[ترجمه ترگمان]گرد و خاک اطراف آن ناهموار و ناهموار و پوشیده از خزه است و مثل تیغه های اولیه از زمین بیرون زده است
[ترجمه گوگل]حومه های اطراف آن ها دارای سیلندرهای سنگی و سنگی و پهن است که از زمین مانند پره های اولیه می چسبانند

8. Light a candle there on a windswept night, and you might just catch a glimpse of him.
[ترجمه ترگمان]یک شمع روشن در شب ناپدید می شود و ممکن است فقط یک نظر او را جلب کنی
[ترجمه گوگل]یک شب شمشیری را در یک شب باد برف زده، و شما ممکن است فقط یک نگاه اجمالی به او داشته باشید

9. A story of indiscretion and retribution set in windswept Cornwall.
[ترجمه ترگمان]یک داستان of و مجازات در کورنوال را به وجود می آورد
[ترجمه گوگل]داستان نادری و مجازاتی که در کورنوال بادزن قرار دارد

10. There, on a dusty windswept plain, a small wooden statue of a man in robes teeters upon a short pole.
[ترجمه ترگمان]در آنجا، روی یک حرکت سریع و خاکی، مجسمه چوبی کوچکی از یک مرد با ردای کوتاه بر سر یک میله کوتاه قرار داشت
[ترجمه گوگل]در آنجا، در یک دشت بادنجان گرد و خاک، یک مجسمه چوبی کوچک از یک مرد در لباس پوشیدن بر یک قطب کوتاه است

11. Colours echo with overtures of country lane rambles, windswept beaches and wild flower-filled meadows.
[ترجمه ترگمان]رنگ ها بازتاب شده با overtures از lane، rambles، سواحل آشفته، و چمنزارهای پر شده از گل است
[ترجمه گوگل]رنگها با انفجار خطوط ریل کشور، سواحل بادکش و مراتع پر از گل وحشی است

12. Rain - washed and windswept, sumac brightens as it nears peak season.
[ترجمه ترگمان]باران شسته شده و باد، با نزدیک شدن به فصل اوج، برق می زند
[ترجمه گوگل]باران - شستشو و بادبندها، ابجو کم رنگ به عنوان آن را نزدیک به اوج فصل

13. We stand on a lonely, windswept point on the northern shore of France.
[ترجمه ترگمان]ما بر روی یک نقطه تنها در ساحل شمالی فرانسه ایستاده ایم
[ترجمه گوگل]ما در نقطه ای با تنهایی تنها در ساحل شمالی فرانسه ایستاده ایم

14. The western shore of the windswept Isle of Lewis in the Outer Hebrides is dominated by jagged, rocky cliffs and roiling Atlantic waves.
[ترجمه ترگمان]ساحل غربی جزیره windswept در the بیرونی توسط صخره های دندانه دار، صخره ای و امواج اقیانوس اطلس احاطه شده است
[ترجمه گوگل]ساحل غربی اقیانوس لوییس بادی در جزیره هیبرید خارج از غارها، صخره های سنگی و امواج اقیانوس اطلس است

15. The Shetland Islands'rolling green hills, treeless and windswept, have a tranquillity that can't be explained.
[ترجمه ترگمان]جزایر شتلند، تپه های سبز، بی درخت و windswept، آرامشی دارند که نمی توانند توضیح داده شوند
[ترجمه گوگل]تپه های سبز جزیره ای شتلند، بی نظیر و باد اندام، دارای آرامشی است که نمی توان توضیح داد

پیشنهاد کاربران

باد خورده،
در معرض باد

در معرض باد

در معرض باد شدید و با حفاظت کم در برابر آنها

بادخیز


کلمات دیگر: