کلمه جو
صفحه اصلی

unschooled


معنی : تعلیم نگرفته، مدرسهنرفته، کاراموزی نکرده
معانی دیگر : تحصیل نکرده، نافرهیخته، ناآموخته

انگلیسی به فارسی

مدرسه نرفته، تعلیم نگرفته، کار اموزی نکرده


بی نظیر، تعلیم نگرفته، مدرسهنرفته، کاراموزی نکرده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: not educated; untaught or untrained.
مشابه: ignorant, raw

(2) تعریف: not acquired through schooling or training; natural.
مشابه: raw

- her unschooled grace as a dancer
[ترجمه ترگمان] her grace به عنوان یک رقاص
[ترجمه گوگل] فریاد ناتوان خود را به عنوان یک رقاص

• not having formal education; natural, not trained

مترادف و متضاد

تعلیم نگرفته (صفت)
unschooled

مدرسه نرفته (صفت)
unschooled

کاراموزی نکرده (صفت)
unschooled

جملات نمونه

1. Unschooled himself, Tulliver wants to educate his son Tom, although his daughter Maggie is more acute.
[ترجمه ترگمان]او خودش می خواهد پسرش تام را تربیت کند، هرچند که دخترش مگی خیلی حاد است
[ترجمه گوگل]تلویور می خواهد پسرش تام را تربیت کند، اگر چه دختر او مگگی حادتر است

2. Nature alone can not influence an unschooled yokel.
[ترجمه ترگمان]طبیعت به تنهایی نمی تواند نفوذ unschooled را تحت تاثیر قرار دهد
[ترجمه گوگل]طبیعت به تنهایی نمیتواند بر یک یکل ناپیوسته تأثیر بگذارد

3. He was almost completely unschooled.
[ترجمه ترگمان]او تقریبا unschooled بود
[ترجمه گوگل]او تقریبا به طور کامل نابود شده بود

4. She is unschooled in the way of the world.
[ترجمه ترگمان]او در راه جهان unschooled است
[ترجمه گوگل]او در راه جهان بی نظیر است

5. Unschooled meant they had not gone to Training School to become a Priest.
[ترجمه ترگمان]unschooled معنایش این بود که آن ها به مدرسه نرفته بودند تا کشیش بشود
[ترجمه گوگل]Unschooled به این معنی بود که آنها به دانشکده ی آموزش نرسیده بودند تا تبدیل به یک کشیش شوند

6. Novelistic vivacity, the great unteachable, the unschooled enigma, has a way of making questions of form appear scholastic.
[ترجمه ترگمان]با نشاط و نشاط، unteachable بزرگ، معمای unschooled، روشی برای مطرح کردن سوالات آموزشی در نظر گرفته شده است
[ترجمه گوگل]زرق و برق ناخوشایند، غیر قابل دسترس بودن و غیرقابل انکار، یک راه برای ایجاد سوالاتی از فرم، به نظر می رسد

7. He is completely unschooled in politics.
[ترجمه ترگمان]او کاملا در سیاست اشتباه می کند
[ترجمه گوگل]او به طور کامل در سیاست نابود شده است

8. The period you so fondly remember was dominated by activist and economically unschooled regulators and judges.
[ترجمه ترگمان]دوره ای که شما با علاقه به یاد می آورید، تحت تسلط فعالان حقوق و قانون گذاران و قضات بود
[ترجمه گوگل]دوره ای که شما آنقدر نجیبانه یاد می گیرید تحت سلطه فعالان و رژیم ها و قضات ناکام بود

9. Her tests for the relation between grammatical structure and context formation similarly show the unschooled Wolof children in a poor light.
[ترجمه ترگمان]آزمون های او برای ارتباط بین ساختار گرامری و تشکیل بافت به طور مشابه the children Wolof را در یک نور ضعیف نشان می دهد
[ترجمه گوگل]تست های او برای ارتباط ساختار دستوری و شکل گیری زمینه به طور مشابه، کودکان نابینا وولف را در نور کم نشان می دهد

10. Women still comprise the majority of the world's poor, unfed, and unschooled.
[ترجمه ترگمان]زنان هنوز اکثریت فقرا، unfed و unschooled را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]زنان هنوز هم شامل اکثریت فقرا، ناتوانی و ناتوانی هستند

11. When Ms. Hassan went into labor, she was looked after by two traditional birth attendants, both of them unschooled, untrained and unequipped.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که خانم حسن به کار خود رفت، دو نفر از کارکنان سنتی زایمان، که هر دوی آن ها unschooled، آموزش ندیده و مجهز به تجهیزات بودند، تحت مراقبت قرار گرفت
[ترجمه گوگل]هنگامی که خانم حسن به کار رفت، دو تن از متولدین سنتی مراقبت می کردند، هر دو آنها بی نظیر، بی تدبیر و بی نظیر بودند

12. Women have long comprised the majority of the world's unhealthy, unschooled, and underfed.
[ترجمه ترگمان]زنان مدتهاست که اکثریت جمعیت ناسالم، unschooled، و underfed را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]زنان مدتهاست که اکثریت ناسالم، ناسالم و ناقص دنیا را تشکیل می دهند

13. An evangelist, abolitionist, and feminist, Sojourner Truth (c. 1797-188 is remembered for her unschooled but remarkable voice raised in support of abolitionism, the freedmen, and women's rights.
[ترجمه ترگمان]یک انجیل، abolitionist، و فمینیستی، حقیقت محض (c ۱۷۹۷ تا ۱۸۸ به خاطر unschooled، اما صدای قابل توجهی که در حمایت از abolitionism، آزاد شدگان، و حقوق زنان پرورش داده می شود، به خاطر می آید
[ترجمه گوگل]صدراعظم، فرمانبردار و فمینیست، حقیقت سوجورنر (صلیبهای 1797 تا 1888 به خاطر صدای بی نظیر، اما قابل توجه او که در حمایت از انحصارطلبی، آزادیخواهان و حقوق زنان است، به یاد میآید

14. Women comprise the majority of the world's poor, unfed and unschooled.
[ترجمه ترگمان]زنان اکثریت فقرا، unfed و unschooled را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]زنان شامل اکثریت فقرا، ناتوانی و غیرقابل انکار هستند


کلمات دیگر: