کلمه جو
صفحه اصلی

wintertide


معنی : فصل زمستان
معانی دیگر : فصل زمستان

انگلیسی به فارسی

فصل زمستان


wintertide، فصل زمستان


مترادف و متضاد

فصل زمستان (اسم)
winter, wintertide

پیشنهاد کاربران

زَمگاه
به روش wintertide:
From Middle English wintertid, wyntertyde, from Old English winter tid ( “time” ) ; comparable to winter ‎ tide.
زَم ( زمستان ) گاه ( مکان، زمان ) .


کلمات دیگر: