کلمه جو
صفحه اصلی

whites


معنی : لباس های سفید
معانی دیگر : سوزنک مزمن غیر مسری زنان

انگلیسی به فارسی

سفیدپوستان، لباس های سفید


مترادف و متضاد

لباس های سفید (اسم)
whites

جملات نمونه

1. beat egg whites until stiff
سفیده ی تخم مرغ را بزن تا غلیظ بشود.

2. whipped egg whites
سفیده ی تخم مرغ زده شده

3. fold the egg whites into the dough
سفیده های تخم مرغ را آهسته با خمیر مخلوط کنید.

4. naval officers in summer whites
افسران نیروی دریایی در انیفورم های سفید تابستانی

5. the blacks and the whites mix freely bearing each other no despite
سیاهپوستان و سفیدپوستان با هم می آمیزند و نسبت به هم کینه ندارند.

6. in south africa blacks outnumber whites
در افریقای جنوبی شمار سیاهان از سفیدان بیشتر است.

پیشنهاد کاربران

سفیده، در توصیف و یا جمله به کار میرود که اشاره به قسمتی از شی یا جسم دارد. ماننده سفیده ی چشم یا سفیده تخم مرغ و . . .

سفیدپوستان


کلمات دیگر: