کلمه جو
صفحه اصلی

windbag


معنی : سخنران پرگو، نطاق رودهدراز، کیسه باد
معانی دیگر : (عامیانه) آدم پرحرف، حراف، وراج، پر چونه، سخنران پرگو، نطاق، روده دراز، کیسه باد، سینه

انگلیسی به فارسی

کیسه باد، سخنران پرگو، نطاق روده دراز


بادباد، سخنران پرگو، نطاق رودهدراز، کیسه باد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one who talks lengthily or pretentiously.

• arrogant person who talks excessively about meaningless things; bag from which air flows in the pipes of a bagpipe to make sound
if you describe someone as a windbag, you mean that they talk a great deal in a boring way; an informal word.

مترادف و متضاد

سخنران پرگو (اسم)
windbag

نطاق روده دراز (اسم)
windbag

کیسه باد (اسم)
windbag

bigmouth, chatterer


Synonyms: bag of wind, big talker, blabberer, blowhard, boaster, braggart, bragger, gasbag, gascon, jabberer, know-it-all, motor-mouth


جملات نمونه

1. This is the windbag of the world talking.
[ترجمه ترگمان]این windbag جهان است که صحبت می کند
[ترجمه گوگل]این بادگیر جهان صحبت می کند

2. She called him rabble-rouser, windbag, fraud.
[ترجمه ترگمان] اون بهش می گفت اراذل و اوباش، کلاه بردار، کلاه بردار
[ترجمه گوگل]او به نام او خرگوش rouser، windbag، تقلب است

3. After all, they don't call you old windbag for nothing!
[ترجمه ترگمان]به هر حال، آن ها تو را به خاطر هیچ چیز پیر صدا نمی کنند
[ترجمه گوگل]پس از همه، آنها شما را برای هیچ چیز به بادبان قدیمی تبدیل نمی کنند!

4. You poor guy! Everyone knows he's a real windbag.
[ترجمه ترگمان]! مرتیکه بیچاره همه می دونن که اون یه آدم windbag
[ترجمه گوگل]شما مرد ضعیف هستید همه می دانند او یک بادبزن واقعی است

5. Everyone knows he's a real windbag.
[ترجمه ترگمان]همه می دونن که اون یه آدم windbag
[ترجمه گوگل]همه می دانند او یک بادبزن واقعی است

6. John is such a windbag . He can talk for hours at a time without saying anything.
[ترجمه ترگمان]جان خیلی windbag او می تواند ساعت ها بدون این که چیزی بگوید، ساعت ها حرف بزند
[ترجمه گوگل]جان چنین بادبگی است او می تواند ساعت ها صحبت کند بدون اینکه چیزی بگوید

7. He's only one of half a dozen committee members, and anyway he's just a windbag!
[ترجمه ترگمان]اون فقط یکی از نیم دوجین عضو کمیته هست، و در هر حال اون فقط یه windbag
[ترجمه گوگل]او تنها یکی از نیمی از ده عضو کمیته است و به هر حال او فقط یک بادگیر است!

8. B : You poor guy! Everyone knows he's a real windbag.
[ترجمه ترگمان]! مرتیکه بیچاره همه می دونن که اون یه آدم windbag
[ترجمه گوگل]ب شما مرد فقیر هستید همه می دانند او یک بادبزن واقعی است

پیشنهاد کاربران

ورّاج - پرحرف

پوچ توخالی

Gasbag

پُر حرف
ورّاج
پُرچانه
کسی که زیاد حرف میزند.


کلمات دیگر: