کلمه جو
صفحه اصلی

unscrew


معنی : باز کردن، شل کردن، واپیچاندن
معانی دیگر : (پیچ و مهره یا در بطری و غیره را) باز کردن، واپیچیدن، باز کردن پیچ، شل کردن پیچ

انگلیسی به فارسی

باز کردن پیچ، شل کردن پیچ، واپیچاندن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: unscrews, unscrewing, unscrewed
(1) تعریف: to remove or loosen the screws of.

- Unscrew the shelf from the wall.
[ترجمه ترگمان] قفسه را از روی دیوار برداشت
[ترجمه گوگل] قفسه را از دیوار جدا کنید

(2) تعریف: to undo or unfasten by turning.

- Can you unscrew this lid?
[ترجمه ترگمان] می شه این در رو باز کنی؟
[ترجمه گوگل] آیا می توانید این درب را باز کنید؟
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to become or be able to become unscrewed.
مشابه: spring

• remove a screw; unfasten by taking out screws
if you unscrew something, you remove it by turning it, or by removing the screws that fasten it to something else.

مترادف و متضاد

باز کردن (فعل)
undo, open, unfold, disclose, pick, solve, untie, unfix, unscrew, unpack, unwind, unwrap, disengage, disentangle, splay, unbend, unroll, unbolt, unclasp, unclose, unfasten, unhinge, unhitch, unknit, untwist

شل کردن (فعل)
slack, unbrace, unscrew, loosen, relax, jellify, unbend, unbind, unhitch, unhook, unloose, unstring

واپیچاندن (فعل)
unscrew, unmuffle

جملات نمونه

1. I can't unscrew the top of this jar - it's really tight.
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم بالای این ظرف رو باز کنم - خیلی تنگه
[ترجمه گوگل]من نمی توانم بالای این شیشه را باز کنم - این واقعا محکم است

2. You'll have to unscrew the handles to paint the door.
[ترجمه ترگمان]تو مجبوری که دستگیره را باز کنی تا در را نقاشی کنی
[ترجمه گوگل]شما باید دسته را باز کنید تا درب را رنگ کنید

3. The lid of this jam pot won't unscrew.
[ترجمه ترگمان]در قوطی مربا را باز نمی کند
[ترجمه گوگل]درب این ظرف قوری شل نخواهد شد

4. Catch it before it falls in the water Unscrew the end cap using pliers and remove the washer.
[ترجمه ترگمان]قبل از افتادن در آب با استفاده از انبردست سوزنی و برداشتن واشر، آن را بگیرید
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه در آب فرو بریزید، آن را بکشید با استفاده از انبردست، کلاه پایان را از بین ببرید و واشر را بردارید

5. Tie up the valve, unscrew the float, and buy a matching replacement.
[ترجمه ترگمان]شیر را ببندید، the را باز کنید و یک تعویض کامل را بخرید
[ترجمه گوگل]سوار کردن شیر، سوار کردن شناور و خرید یک جایگزین مناسب

6. You can now unscrew the nut and let it slide down the pipe as you don't need it now.
[ترجمه ترگمان]حالا میتونی مهره رو باز کنی و بذاری همون طور که الان بهش احتیاج نداری
[ترجمه گوگل]شما هم اکنون می توانید مهره را باز کنید و اجازه دهید آن را به پایین کشویی لوله به عنوان شما به آن نیاز ندارید

7. Then unscrew all opening sash hinges of old windows.
[ترجمه ترگمان]سپس باز شد و باز همه دره ای باز شده پنجره های کهنه را باز کرد
[ترجمه گوگل]سپس تمام لولاهای باز پنجره های پنجره را باز کنید

8. I can't unscrew the top of this bottle.
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم بالای این بطری رو باز کنم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم بالای این بطری را باز کنم

9. Unscrew the nut that connects the drain to the flange using an adjustable wrench if you are replacing the pop-up drain. Then remove the drain flange from the T-connector.
[ترجمه ترگمان]Unscrew را باز کنید که فاضلاب را با استفاده از آچار فرانسه به سمت flange متصل می کند اگر در حال جایگزین کردن تخلیه بالا باشد سپس کیسه drain را از اتصال دهنده خارج کنید
[ترجمه گوگل]اگر شما جایگزین تخلیه پاپ آپ می شوید، مهره ای که جریان تخلیه را به فلنج متصل می کند با استفاده از آچار قابل تنظیم باز کنید سپس فلنج تخلیه را از T-connector بردارید

10. Unscrew the Allen screw in the middle of valve cap and lift up the cap just enough to pick up the old diaphragm.
[ترجمه ترگمان]خانم الن وسط کلاه سرپوش گذاشته بود و کلاهش را تا حد کافی بلند کرده بود تا پرده کهنه را بردارد
[ترجمه گوگل]اسلایس آلن را در وسط کلاهک سوپاپ را باز کنید و کلاهک را به اندازه کافی بلند کنید تا دیافراگم قدیمی را انتخاب کنید

11. I can't unscrew the lid of this jar.
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم در جعبه رو باز کنم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم درب این شیشه را باز کنم

12. When connection is broken, unlatch tongs and unscrew the pipe using chain tongs or pipe spinner.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که اتصال شکسته می شود، انبر unlatch را باز می کند و لوله را با استفاده از انبر یا spinner لوله باز می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که اتصال قطع می شود، انشعابات را از بین ببرید و لوله را با استفاده از پیچ و مهره های زنجیری یا پیچ اپیلاتور جدا کنید

13. Simply unscrew the battery caps or remove the covers to check the level.
[ترجمه ترگمان]به سادگی درپوش باتری را باز کنید و یا پوشش ها را بردارید و سطح را چک کنید
[ترجمه گوگل]به سادگی سرپوش باتری را شل کنید یا پوشش را برای بررسی سطح بردارید

14. Unscrew the jar and cover with lid fitted over it.
[ترجمه ترگمان]در را باز کنید و درپوش را روی آن بگذارید
[ترجمه گوگل]شیشه را باز کنید و روی آن قرار دهید

پیشنهاد کاربران

سر گشادن . [ س َ گ ُ دَ ] ( مص مرکب ) گشودن سر. || باز کردن سر شیشه و دیگ و مانند آن :
توانی مهر یخ بر زر نهادن
فقاعی را توانی سر گشادن .
نظامی .


کلمات دیگر: