کلمه جو
صفحه اصلی

wicker


معنی : بید سبدی، ترکه یا چوب کوتاه، ترکهای
معانی دیگر : ترکه، شاخه ی بید، حصیر، ترکه ی بافته، رجوع شود به: wickerwork

انگلیسی به فارسی

ترکه یا چوب کوتاه، بید سبدی، ترکه ای


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a flexible twig or shoot of willow or other long, woody strip.
مشابه: cane

(2) تعریف: a basket or piece of furniture made of such twigs or strips woven together; wickerwork.
صفت ( adjective )
• : تعریف: made of wicker, as a basket or piece of furniture.

• objects made of plaited or woven twigs; small pliant twig or branch
made of small pliant twigs interwoven together
a wicker object is made of wickerwork.

مترادف و متضاد

بید سبدی (اسم)
osier, wicker

ترکه یا چوب کوتاه (اسم)
wicker

ترکهای (صفت)
wicker

جملات نمونه

1. Sitting in his wicker chair, he gazed reflectively at the fire.
[ترجمه ترگمان]در حالی که در صندلی حصیری خود نشسته بود اندیشمندانه به آتش خیره شد
[ترجمه گوگل]او در صندلی پشمالو خود نشسته و به آتش کشانده نگاه کرد

2. We sat side by side on two wicker seats.
[ترجمه ترگمان]کنار دو صندلی حصیری نشسته بودیم
[ترجمه گوگل]ما دو صندلی کنار صندلی کنار صندلی نشسته ایم

3. The living room is furnished simply with wicker furniture.
[ترجمه ترگمان]اتاق پذیرایی فقط اسباب اثاثیه حصیری است
[ترجمه گوگل]اتاق نشیمن به راحتی با مبلمان پشمالو تهیه شده است

4. Inside the aircraft passengers sat on wicker chairs, often surrounded by mail bags.
[ترجمه ترگمان]در داخل هواپیما، مسافران بر روی صندلی های حصیری می نشستند و اغلب با کیسه های پست احاطه شده بودند
[ترجمه گوگل]در داخل مسافران هواپیما نشسته بر روی صندلی های پشمالو، اغلب با کیسه های پستی احاطه شده است

5. It was a wicker chair, the kind people use in summer country houses.
[ترجمه ترگمان]این صندلی حصیری بود که مردم در خانه های ییلاقی در تابستان استفاده می کردند
[ترجمه گوگل]صندلی پشمالو بود، نوعی که مردم در خانه های تابستانی استفاده می کردند

6. Wicker waste paper baskets and bathroom sponges are guaranteed to be disintegrated at an alarming rate if left in the open.
[ترجمه ترگمان]Wicker سبدهای کاغذ باطله Wicker و اسفنج های حمام تضمین می شوند که اگر در فضای باز گذاشته شود از هم پاشید
[ترجمه گوگل]سبد های کاغذی ضخیم تر و اسفنج های حمام تضمین می شود که اگر در سمت چپ باز باشد، با نرخ هشدار دهنده تجزیه می شود

7. The maid crept under a wicker sofa.
[ترجمه ترگمان]خدمتکار به زیر نیمکت راحتی کشیده شد
[ترجمه گوگل]دوشیزه یا زنانه زیر یک مبل راحتی دراز کشیده است

8. Yes B: Nude tramp carrying wicker basket 5 V: More information on the hover mower.
[ترجمه ترگمان]بله، مرد ولگرد لختی سبد پنجم: اطلاعات بیشتری روی ماشین چمن زنی
[ترجمه گوگل]بله B برهنه برهنه حمل سبد ترمه 5 وات اطلاعات بیشتر در مورد موشک شناور شناور

9. She sat in the wicker chair beside the bed and began, after a little, to feel comfortable and sleepy.
[ترجمه ترگمان]در صندلی حصیری کنار تخت نشست و بعد از کمی استراحت، احساس راحتی و خواب آلودگی کرد
[ترجمه گوگل]او در صندلی ترکه ای کنار تخت نشست و کمی بعد احساس راحتی و خواب آلودگی کرد

10. This wicker hamper is packed with delicious goodies and costs £6 9 inclusive of nationwide delivery.
[ترجمه ترگمان]این سبد حصیری مملو از شیرینی های خوش مزه است و ۶ میلیارد پوند برای تحویل در سراسر کشور هزینه دارد
[ترجمه گوگل]این مانع از wicker با غذاهای خوشمزه و هزینه � 6 9 شامل تحویل در سراسر کشور بسته بندی شده است

11. It had a wicker, flower-girl basket of pinks and daisies in its mouth.
[ترجمه ترگمان]یک زنبیل حصیری، گل سرخ و گل میخک در دهانش داشت
[ترجمه گوگل]این یک سبد گلدان گلدان گلدار و گلابی در دهانش بود

12. Perhaps nothing can bring about racial equality, Wicker notes grimly.
[ترجمه ترگمان]Wicker grimly عبوسانه می گوید: شاید هیچ چیز نمی تواند برابری نژادی را به ارمغان بیاورد
[ترجمه گوگل]شاید هیچ چیز نمی تواند برابری نژادی را به ارمغان بیاورد

13. She opened a wicker sewing box, looked inside, shook her head and closed the box again.
[ترجمه ترگمان]جعبه خیاطی را باز کرد، به داخل نگاه کرد، سرش را تکان داد و جعبه را بست
[ترجمه گوگل]او جعبه دوختنی را باز کرد، در داخل نگاه کرد، سرش را تکان داد و جعبه را دوباره بسته کرد

14. Present-day medicine men use wicker baskets and reed arrows.
[ترجمه ترگمان]مردان امروزی از سبدهای حصیری و تیره ای چوبی استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]مردان معاصر امروزه از سبدهای تر و تمیز تر استفاده می کنند

15. Then she picked up the wicker bird cage and took it to the sill.
[ترجمه ترگمان]سپس قفس پرنده حصیری را برداشت و آن را به درگاه پنجره برد
[ترجمه گوگل]سپس او قفس پرنده ترشیده را برداشت و آن را به آستانه برد

wicked basket

سبد ترکه‌ای، نوپان


پیشنهاد کاربران

حصیری
wicker is the style and method of weaving
Wicker furniture


کلمات دیگر: