1. Whist is my favourite card game.
[ترجمه ترگمان]حکم بازی مورد علاقه منه
[ترجمه گوگل]Whist بازی کارت مورد علاقه من است
2. Bridge, poker and whist are card - games.
[ترجمه ترگمان]پل، پوکر و ویست بازی ورق
[ترجمه گوگل]پل، پوکر و whist کارت - بازی ها
3. Are you in for this game of whist?
[ترجمه ترگمان]منتظر این بازی ویست هستید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما در این بازی از whist هستید؟
4. Consider the card games, whist and bridge.
[ترجمه ترگمان]بازی های کارت بازی، بازی ویست و پل را در نظر بگیر
[ترجمه گوگل]بازی های کارت، whist و bridge را در نظر بگیرید
5. Popular games normally are: whist, rummy, scrabble, draughts, dominoes or poker.
[ترجمه ترگمان]بازی های محبوبی در حالت عادی، بازی ویست، بازی شطرنج، بازی دومینو، بازی دومینو یا پوکر است
[ترجمه گوگل]بازی های رایج به طور معمول whist، rummy، scrabble، drafts، dominoes یا پوکر هستند
6. The whist drives for the school - you can take part in the preparations.
[ترجمه ترگمان]بازی ویست برای مدرسه - شما می توانید در تدارکات شرکت کنید
[ترجمه گوگل]این سوئیچ برای مدرسه رانندگی می کند - شما می توانید در آماده سازی شرکت کنید
7. Tunstall does have a village hall where whist drives and an annual coffee evening are held.
[ترجمه ترگمان]Tunstall یک سالن روستایی دارد که در آن ویست بازی می کنند و یک عصر قهوه سالانه برگزار می شود
[ترجمه گوگل]Tunstall دارای یک سالن روستایی است که در آن whist drive ها و یک قهوه سالانه برگزار می شود
8. They'd enjoyed a game of snap or whist or gin rummy.
[ترجمه ترگمان]آن ها از بازی قمار یا بازی ویست لذت می بردند
[ترجمه گوگل]آنها لذت بردن از بازی ضربه محکم و ناگهانی و یا whist یا gin rummy
9. Some played whist, but everyone danced.
[ترجمه ترگمان]بعضی ها ورق بازی می کردند، اما همه می رقصیدند
[ترجمه گوگل]بعضی از بازیگران سعی داشتند، اما همه رقصیدند
10. Action is the best remedy for treating fear whist reluctance and retardance are the least recommended.
[ترجمه ترگمان]این بهترین روش درمانی برای درمان ترس از حکم بازی است و retardance حداقل توصیه می شود
[ترجمه گوگل]اکشن بهترین درمان برای درمان وحشی است و کمترین توصیه برای کمال و عقب ماندگی است
11. Used for measuring number of whist cotton, wool, silk, twine and chemical fibre.
[ترجمه ترگمان]برای اندازه گیری تعداد زیادی پنبه، پشم، ابریشم، نخ و فیبر شیمیایی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]برای اندازه گیری تعداد پنبه، پشم، ابریشم، نخ و فیبر شیمیایی استفاده می شود
12. And when I'm gone -- Whist, darlin ', listen to me!
[ترجمه ترگمان]… و وقتی من رفتم - حکم کن، عزیزم، به من گوش کن -
[ترجمه گوگل]و زمانی که من رفته بودم - سوت، عزیزم، به من گوش کن!
13. Through the centuries whist evolved and grew steadily in popularity.
[ترجمه ترگمان]در طی قرن ها بازی ورق، محبوبیت فزاینده ای پیدا کرد
[ترجمه گوگل]از طریق قرن ها نجیب تکامل یافته و به طور پیوسته در محبوبیت رشد کرده است
14. There are six of us two too many for a game of whist.
[ترجمه ترگمان]ما شش نفر برای بازی ویست خیلی زیاد هستیم
[ترجمه گوگل]شش نفر از ما دو نفر بیش از حد برای بازی از whist وجود دارد