1. the lord shall return thy wickedness upon thine own head
(انجیل) خداوند اعمال شیطانی تو را بر سر خودت خواهد آورد.
2. Wickedness does not go altogether unrequited.
[ترجمه ترگمان]Wickedness به هیچ وجه در یک طرفه نیست
[ترجمه گوگل]شرارت به طور کامل از بین نمی رود
3. Wickedness does no go altogether unrequited.
[ترجمه ترگمان]Wickedness به هیچ وجه یک طرفه نیست
[ترجمه گوگل]شرارت به هیچ وجه بدون رضایت کامل نیست
4. If thou wouldest live long,live well;for folly and wickedness shorten life.
[ترجمه ترگمان]اگر تو زنده بمانی، زندگی خوبی داشته باشی، به خاطر حماقت و زشتی زندگی کوتاه
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید زنده بمانید، به خوبی زندگی کنید؛ زیرا حماقت و شرارت زندگی را کوتاه می کند
5. Don't try to justify his wickedness.
[ترجمه ترگمان]سعی نکن شرارت خود را توجیه کنی
[ترجمه گوگل]سعی نکنید شرارت خود را توجیه کنید
6. This was a fiendish act of wickedness.
[ترجمه ترگمان]این کار شیطانی شیطانی بود
[ترجمه گوگل]این یک شیطانی ستمکارانه بود
7. What horrors and impurities and wickedness exist under convention's cloak.
[ترجمه ترگمان]چه وحشتی و impurities و شرارت در زیر شنل convention وجود دارد
[ترجمه گوگل]چه وحشت و ناخالصی و شرارت تحت پوشش مخفی است
8. Their wickedness was emphasised by several large posters detailing the dangers of both active and passive smoking.
[ترجمه ترگمان]همچنین چندین پوستر بزرگ بر روی خطرات سیگار کشیدن فعال و غیر فعال تاکید شده بود
[ترجمه گوگل]شرارت آنها توسط چندین پوستر بزرگ که خطرات هر دو سیگار کشیدن فعال و منفعل را مشخص می کند، تأکید شد
9. I class that as wickedness.
[ترجمه ترگمان]منظورم این است که من هم به زشتی آن عمل می کنم
[ترجمه گوگل]من کلاس را به عنوان شرارت
10. Janir was in an ecstasy of wickedness and transgression.
[ترجمه ترگمان]Janir در خلسه of و transgression بود
[ترجمه گوگل]Janir در معرض شرم و شرارت قرار گرفت
11. It was not wickedness that led him into crime but a cheerfully impulsive nature and an almost complete lack of reasoning power.
[ترجمه ترگمان]این کار بدی نبود که او را به جنایت سوق می داد، بلکه یک سرشت شاد و با نشاط بود و یک نیروی کامل منطقی
[ترجمه گوگل]این شرارت نیست که او را به جرم تبدیل کند، بلکه یک طبیعت پرشور و پرانرژی است و تقریبا کامل بودن قدرت استدلال
12. But what among all the streaks of wickedness in human nature are you going to write about?
[ترجمه ترگمان]اما در میان این همه the که در طبیعت بشری دارید چه می خواهید بنویسید؟
[ترجمه گوگل]اما در مورد تمام خطرات شرارت در طبیعت انسانی چه میگویید؟
13. A personification of wickedness and ungodliness alluded to in the Old and New Testaments.
[ترجمه ترگمان]مظهر فساد و پلیدی بود که در the قدیم و جدید به آن اشاره می کرد
[ترجمه گوگل]شخصیت شرارت و بی تفاوتی اشاره به عهد قدیم و جدید است
14. Not for any mortal sin, but the wickedness of my abhorrent face!
[ترجمه ترگمان]نه به خاطر هر گناه کبیره، بلکه زشتی صورت نفرت انگیز من!
[ترجمه گوگل]نه برای هر گناه فانی، بلکه به خاطر شرارت چهره بیچاره من!
15. V 150 after wickedness draw near; they are far from Thy law.
[ترجمه ترگمان]وی گفت: \" پس از آنکه wickedness نزدیک می شود، آن ها از قانون تو دور هستند
[ترجمه گوگل]V 150 بعد از شرارت نزدیک شدن؛ آنها دور از قانون تو هستند