کلمه جو
صفحه اصلی

unsocial


معنی : غیر اجتماعی
معانی دیگر : متنفر از معاشرت، مردم ترس، اجتماع ترس، بد معاشرت، غیر معاشرتی، منزوی، مردم گریز

انگلیسی به فارسی

غیر اجتماعی، مردم گریز


غیر اجتماعی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: unsocially (adv.)
• : تعریف: characterized by dislike for the society of others; unsociable.
متضاد: sociable, social

• not social, not desiring or encouraging interaction with people
if you have to work unsocial hours, you work at times when most people do not, such as in the evenings or at weekends.

مترادف و متضاد

غیر اجتماعی (صفت)
asocial, unsociable, unsocial, dissocial, dissociable

جملات نمونه

1. Many hospital staff have to work unsocial hours .
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کارکنان بیمارستان باید ساعات غیر اجتماعی کار کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کارکنان بیمارستان باید ساعت های غیر اجتماعی داشته باشند

2. She's a nurse so she often works unsocial hours.
[ترجمه ترگمان]او یک پرستاره، بنابراین چند ساعتی بیشتر کار می کند
[ترجمه گوگل]او یک پرستار است، بنابراین او اغلب ساعت های غیر اجتماعی کار می کند

3. I don't want to work unsocial hours.
[ترجمه ترگمان]تا چند ساعت دیگر نمی خواهم کار کنم
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم ساعت های غیر اجتماعی را انجام دهم

4. I work long and unsocial hours, so I don't get out much.
[ترجمه ترگمان]ساعت های طولانی و غیر معمول کار می کنم، برای همین زیاد از اینجا بیرون نمی روم
[ترجمه گوگل]من ساعت های طولانی و غیر اجتماعی کار می کنم، بنابراین خیلی زیاد نمی روم

5. Summer is a season for unsocial people, only summer can light them up!
[ترجمه ترگمان]تابستان فصلی برای مردم غیر معاشرتی است، تنها تابستان می تواند آن ها را روشن کند!
[ترجمه گوگل]تابستان یک فصل برای افراد غیر اجتماعی است، تنها تابستان می تواند آنها را روشن کند!

6. She is more shy than unsocial.
[ترجمه ترگمان]She از غیر معاشرتی است
[ترجمه گوگل]او خجالتی تر از غیر اجتماعی است

7. As a policeman you often have to work unsocial hours.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک مامور پلیس، اغلب باید ساعات غیر اجتماعی کار کنید
[ترجمه گوگل]به عنوان یک پلیس، شما اغلب مجبور به انجام ساعت های غیر اجتماعی هستید

8. I work long and unsocial hours.
[ترجمه ترگمان]ساعت های طولانی و غیر معمول کار می کنم
[ترجمه گوگل]من ساعت های طولانی و غیر اجتماعی کار می کنم

9. He is more shy than unsocial.
[ترجمه ترگمان]او more از غیر معاشرتی است
[ترجمه گوگل]او خجالتی تر از غیر اجتماعی است

10. We are each of an unsocial, taciturn disposition, unwilling to speak, unless we expect to say something that will amaze the whole room, and be handed down to posterity with all the eclat of a proverb.
[ترجمه ترگمان]ما هر دو خلق و خوی غیر معاشرتی داریم، کم حرف هستیم، و میل نداریم حرف بزنیم، مگر این که انتظار داشته باشیم یک چیزی بگوییم که کل اتاق را متحیر خواهد کرد، و مثل یک ضرب المثل به اخلاف منتقل خواهد شد
[ترجمه گوگل]ما هر یک از موقعیت های غیر اجتماعی و تلخ داریم، نمی خواهیم حرف بزنیم، مگر اینکه انتظار داشته باشیم که چیزی را که کل اتاق را تحسین می کنیم، بفرستیم و با اطمینان از یک ضرب المثل، به نسل دیگر برسیم

11. Personal disorganization resulting in unsocial behavior.
[ترجمه ترگمان]disorganization شخصی منجر به رفتار غیر اجتماعی می شود
[ترجمه گوگل]بی نظمی شخصی، منجر به رفتار غیر اجتماعی می شود

12. The nurses have to work unsocial hours.
[ترجمه ترگمان]پرستاران باید در ساعات غیر اجتماعی کار کنند
[ترجمه گوگل]پرستاران باید ساعت های غیر اجتماعی را بگذرانند

13. Eg : Working unsocial hours is just one of the stresses and strains of the job.
[ترجمه ترگمان]E [ g ]: ساعات غیر اجتماعی کار فقط یکی از تنش ها و فشارهای شغلی است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال ساعت های غیر اجتماعی کار فقط یکی از تنش ها و مشکلات کار است

14. Adults lose special rates for specific jobs, shift pay[sentence dictionary], holiday pay and unsocial hours pay.
[ترجمه ترگمان]بزرگسالان نرخ ویژه ای را برای مشاغل خاص از دست می دهند، به فرهنگ لغت مراجعه می کنند، حقوق تعطیلات و ساعت های اجتماعی غیر اجتماعی می پردازند
[ترجمه گوگل]بزرگسالان نرخ ویژه ای را برای مشاغلی خاص، تغییر شغل [فرهنگ لغت جمله]، پرداخت تعطیلات و پرداخت حقوق غیر اجتماعی به دست می آورند

15. He would learn morality by observing people's reactions when he performed unsocial actions; but he would never be punished.
[ترجمه ترگمان]او اخلاق را با مشاهده واکنش های مردم، هنگامی که رفتار غیر اجتماعی را انجام می داد، یاد می گرفت؛ ولی هرگز مجازات نمی شد
[ترجمه گوگل]او با رعایت واکنش مردم هنگام انجام اقدامات غیر انسانی، اخلاق را می آموخت؛ اما او هرگز مجازات نخواهد شد


کلمات دیگر: