کلمه جو
صفحه اصلی

screech


معنی : جیغ، صدای بلند، فریاد شبیه جیغ، صدای گوشخراش، فریاد کردن، صدای ناهنجار ایجاد کردن، جیغ کشیدن
معانی دیگر : صدای زیر و گوشخراش (مانند صدای ترمز ماشین)، صفیر، غیژ، صدای گوشخراش ایجاد کردن، صفیر ممتد کشیدن، غیژ غیژ کردن، صدای ناهنجار مثل صدای ترمزماشین ایجاد کردن

انگلیسی به فارسی

صدای بلند، جیغ، فریاد شبیه جیغ، صدای گوشخراش،فریاد کردن، جیغ کشیدن، صدای ناهنجار(مثل صدای ترمزماشین) ایجاد کردن


گریه، جیغ، فریاد شبیه جیغ، صدای گوشخراش، صدای بلند، جیغ کشیدن، صدای ناهنجار ایجاد کردن، فریاد کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: screeches, screeching, screeched
• : تعریف: to make a harsh, shrill, grating cry or sound.
مشابه: scream, shrill, whine

- The car's brakes screeched.
[ترجمه ترگمان] ترمز ماشین جیغ کشید
[ترجمه گوگل] ترمزهای ماشین پیچید
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to express or utter with a harsh, shrill, grating cry or sound.
اسم ( noun )
مشتقات: screecher (n.)
• : تعریف: a screeching sound.
مشابه: scream, shriek

• high piercing cry, shriek, scream; (slang) strong rum from the bottom of a barrel (term originated in newfoundland, canada)
emit a high piercing cry, shriek, scream
when a person or an animal screeches, they make an unpleasant, loud, high-pitched cry. verb here but can also be used as a count noun. e.g. the parrot gave a loud screech.
if a vehicle screeches, its tyres make an unpleasant high-pitched noise on the road. verb here but can also be used as a singular noun. e.g. i heard a screech of tyres.

مترادف و متضاد

جیغ (اسم)
fret, catcall, shout, squawk, scream, squeal, shriek, screech, vociferation, skirl

صدای بلند (اسم)
screech, din, soprano, fortissimo

فریاد شبیه جیغ (اسم)
screech

صدای گوشخراش (اسم)
screech, stridulation

فریاد کردن (فعل)
shout, screech, whoop, holler

صدای ناهنجار ایجاد کردن (فعل)
screech

جیغ کشیدن (فعل)
shrill, zing, hoot, squeal, screech, caterwaul, ululate

جملات نمونه

1. the screech of fire sirens
صفیر آژیرهای آتش نشانی

2. the earsplitting screech of brakes
صدای گوشخراش ترمز

3. The car pulled up with a screech of brakes and a grinding of gears.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل با صدای گوش خراش ترمز و دنده ها حرکت کرد
[ترجمه گوگل]ماشین با پیچ و خم های ترمز و چرخ دنده ها کشیده شد

4. She stopped with a squeal / screech of the brakes.
[ترجمه ترگمان]او با صدای جیغ و جیغ ترمز ماشین را قطع کرد
[ترجمه گوگل]او با صدای جیغ و گریه ترمز متوقف شد

5. He drove off with a screech of tyres.
[ترجمه ترگمان]با صدای گوش خراش لاستیک ماشین را خاموش کرد
[ترجمه گوگل]او با گریختن لاستیکها فرار کرد

6. He roared up the drive with a screech of tyres.
[ترجمه ترگمان]با صدای گوش خراش لاستیک اتومبیل ها را بلند کرد
[ترجمه گوگل]او رانندگی با پیچ و تاب تایرها را ریش کرد

7. He let out a loud screech.
[ترجمه ترگمان]او جیغ بلندی کشید
[ترجمه گوگل]او با صدای بلند گریه می کند

8. Suddenly we heard a screech of brakes and saw the car swerve to miss the cyclist.
[ترجمه ترگمان]ناگهان صدای گوش خراش ترمز شنیدیم و ماشین را دیدیم که اتومبیل دوچرخه سوار را از دست داده بود
[ترجمه گوگل]ناگهان یک صدایی از ترمزها شنیدیم و ماشین را به سمت دوچرخه سواری بردیم

9. The truck stopped with a screech of brakes.
[ترجمه ترگمان]کامیون با صدای ترمز قطع شد
[ترجمه گوگل]کامیون با تکان دادن ترمز متوقف شد

10. She suddenly let out a screech.
[ترجمه ترگمان]ناگهان فریادی کشید
[ترجمه گوگل]او به طور ناگهانی پشیمان شد

11. From the trees there came a warning screech and the whole flock took to the air.
[ترجمه ترگمان]از میان درختان صدای بلندی به گوش رسید و همه گله به هوا رفتند
[ترجمه گوگل]از درختان یک اخطار هشدار آمد و تمام گله به هوا رسید

12. Surface, and the sky is blue and seagulls screech.
[ترجمه ترگمان]سطح زمین و آسمان آبی و مرغان دریایی است
[ترجمه گوگل]سطح، و آسمان آبی و دریایی چرک است

13. So, to a screech of whistles the band plunge into a set full of jangling guitars and thrashing drums.
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب، با صدای screech و گوش خراش دسته موزیک، گیتار را پر کرد و طبل ها را به صدا درآورد
[ترجمه گوگل]بنابراین، به صدای سوت زدن گروه به یک مجموعه ای پر از گیتار jangling و درام های thrashing

14. With earache children may screech out, can not keep still with the pain and may be violently excited by it.
[ترجمه ترگمان]با توجه به اینکه کودکان earache ممکن است جیغ بکشند، هنوز هم نمی توانند درد را تحمل کنند و ممکن است به شدت از آن به هیجان بیایند
[ترجمه گوگل]کودکان مبتلا به آسیب شنوایی ممکن است از خواب بیدار شوند، هنوز نمی توانند درد را حفظ کنند و ممکن است از نظر آنها خشونت آمیز باشد

the earsplitting screech of brakes

صدای گوش‌خراش ترمز


the screech of fire sirens

صفیر آژیرهای آتش‌نشانی


The driver applied the brakes and the car screeched.

راننده ترمز گرفت و ماشین صدای گوش‌خراشی کرد.


The chalk made a screeching sound on the blackboard.

گچ روی تخته‌سیاه صدای ناهنجاری کرد.


پیشنهاد کاربران

گریه کردن با صدای بلند همراه با جیغ و داد

yell

《 پارسی را پاس بِداریم》
screech
این واژه هَم ریشه با واژه یِ پارسیِ :
قِرِچ ، قِرِچ وُ قوروچ : به ویژه هِنگامِ به هَم مالیدَن دَندان ها رویِ هَم
screech : s - creech
creech = qeretch = قِرِچ یا غِرِ چ
- s : پیش وَند دَر این جا سِدایِ غِرِچ را به بیرون دادَن.

صدای بلند و ( آزاردهنده، ناخوشایند )

چریکه
جیغ ترسناک و زیر


کلمات دیگر: