کلمه جو
صفحه اصلی

whizz


معنی : غژغژ کردن

انگلیسی به انگلیسی

• low buzzing sound, hum
if something whizzes somewhere, it moves there very fast; an informal word.
if you are a whizz at something, you are very good at it; an informal word.

مترادف و متضاد

غژغژ کردن (فعل)
whir, creak, whiz, whirr, whizz

جملات نمونه

1. Stewart felt a bottle whizz past his head.
[ترجمه ترگمان]استوارت احساس کرد که بطری از سرش می گذرد
[ترجمه گوگل]استوارت یک سر و صدای بطری را پشت سر گذاشت

2. Trains whizz through the station by the village on their way to London every day.
[ترجمه ترگمان]قطارها هر روز از طریق دهکده به سوی لندن حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]هر شب از طریق ایستگاه توسط روستا به راه خود به لندن می روند

3. Let's just whizz through it one more time.
[ترجمه ترگمان]بذار یه بار دیگه تمومش کنیم
[ترجمه گوگل]اجازه دهید فقط یک بار دیگر از آن سوء استفاده کنیم

4. He is a whizz at football.
[ترجمه ترگمان]در فوتبال زوزه می کشد
[ترجمه گوگل]او عجله در فوتبال است

5. She's a whizz at crosswords.
[ترجمه ترگمان]او از حل مشکلات زوزه می کشد
[ترجمه گوگل]او در کلاسیک ها شگفت زده است

6. He's a whizz at poker.
[ترجمه ترگمان]از پوکر زوزه می کشد
[ترجمه گوگل]او در پوکر شگفت زده است

7. Whizz to a creamy green sauce.
[ترجمه ترگمان]Whizz به یک سس سبز رنگ
[ترجمه گوگل]به یک سس سبز خامه شگفت زده کنید

8. I felt I could whizz it round the country lanes on school runs and trips up to town.
[ترجمه ترگمان]حس می کردم که می توانستم آن را از جاده های کشور به طرف شهر پرتاب کنم و به شهر بروم
[ترجمه گوگل]احساس کردم که می توانم آن را به دور خطوط کشور در مدرسه اجرا کنم و سفر به شهر

9. Pound or whizz the whole mixture to a very smooth paste.
[ترجمه ترگمان]کل مخلوط را به خمیر بسیار نرم تبدیل می کند
[ترجمه گوگل]پوند و یا کلفت کردن کل مخلوط را به خمیر بسیار صاف

10. She's a whizz in the kitchen.
[ترجمه ترگمان]زوزه کشان از آشپزخانه می اید
[ترجمه گوگل]او آشپزخانه است

11. Jacks a whizz on the PC and just pressed all thecenterbuttons, Rachel Neal said.
[ترجمه ترگمان]جک نیل گفت: جک زوزه می کشد و همه thecenterbuttons را فشار می دهد
[ترجمه گوگل]راشل نیل گفت: 'جکهای جاسوسی بر روی رایانه و فقط همه تانک ها را فشار داده اند '

12. Simon's a whizz at card games.
[ترجمه ترگمان](سیمون)به بازی های کارت تبریک می گوید
[ترجمه گوگل]سیمون در بازی های کارتونی عجیب است

13. He heard whizz of a bullet near his ear.
[ترجمه ترگمان]صدای زوزه گلوله را نزدیک گوشش شنید
[ترجمه گوگل]او صدای یک گلوله را در گوش او شنیده بود

14. I saw many soldiers whizz past in a truck.
[ترجمه ترگمان]من چند نفر را دیدم که از کنار یک کامیون می گذشتند
[ترجمه گوگل]من چند سرباز را دیدم که در کامیون گذشته بودند

15. He's a whizz at tennis.
[ترجمه ترگمان]از تنیس زوزه می کشد
[ترجمه گوگل]او در تنیس عجیب است

پیشنهاد کاربران

غژغژ کردن

مهارت داشتن در کاری



کلمات دیگر: