کلمه جو
صفحه اصلی

scupper


معنی : راه آب، سوراخ زهکشی دیواره کشتی، مجاری فاضل اب، مجرای ناودان، مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی، کمین کردن
معانی دیگر : (عامیانه) تباه کردن یا شدن، مختل کردن، به هم زدن، ناودان کشتی، سوراخ زهکشی عرشه، (در کف آشپزخانه یا بام و غیره) راه آب، سوراخ فاضلاب، زیرآب، (انگلیس) (کشتی خود را) عمدا غرق کردن، سورا  زهکشی دیواره کشتی، راه اب

انگلیسی به فارسی

سوراخ زه کشی دیواره کشتی، مجرای فاضل آب روی عرشه کشتی، مجاری فاضل اب، راه اب، مجرای ناودان، کمین کردن


ناگهان، سوراخ زهکشی دیواره کشتی، مجاری فاضل اب، راه آب، مجرای ناودان، مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی، کمین کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an opening for draining excess water, as on a ship's deck or the floor or side of a building.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: scuppers, scuppering, scuppered
(1) تعریف: to sink (a ship) intentionally.

- They scuppered the ship to keep it from falling into the hands of the enemy.
[ترجمه ترگمان] آن ها کشتی را رها کردند تا از افتادن در دست دشمن جلوگیری کنند
[ترجمه گوگل] آنها کشتی را محاصره کردند تا از دست رفتن دشمن جلوگیری شود

(2) تعریف: to undermine; ruin.
مترادف: ruin, undermine
مشابه: destroy, end

- The incoming storm scuppered the plans for the invasion.
[ترجمه ترگمان] طوفان ورودی طرح ها را برای هجوم آغاز کرد
[ترجمه گوگل] طوفان ورودی برنامه های این حمله را به خطر انداخت

• opening for draining water from the deck of a ship (nautical)
(british) destroy, annihilate; strike suddenly, make a surprise assault
to scupper a plan or an attempt means to completely spoil it.
a scupper is an opening in the side of a boat that allows water to flow off the deck into the sea.

مترادف و متضاد

راه آب (اسم)
lead, scupper, gully, ditch, gargoyle

سوراخ زهکشی دیواره کشتی (اسم)
scupper

مجاری فاضل اب (اسم)
scupper

مجرای ناودان (اسم)
scupper

مجرای فاضلاب روی عرشه کشتی (اسم)
scupper

کمین کردن (فعل)
stalk, ambush, lurk, scupper, waylay

جملات نمونه

1. These are men whose aim is less to scupper the peace process than to exist politically within it.
[ترجمه ترگمان]اینها مردانی هستند که هدف آن ها کم تر از رسیدن به روند صلح است تا اینکه از لحاظ سیاسی در درون آن وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]اینها مردانی هستند که هدفشان کمتر برای فرار از روند صلح است تا اینکه در داخل آن از لحاظ سیاسی وجود داشته باشد

2. And I won't have the Apostate scupper all my efforts by giving Rainbow the glad eye.
[ترجمه ترگمان]و من تمام تلاشم رو با بخشیدن به یه رنگین کمان با کمال میل انجام نمی دم
[ترجمه گوگل]و من تمام این تلاش ها را به من آموختن چشم انداز رنگین کمان را نمی دهم

3. Subconsciously, they scupper their own efforts to gain a little comfort.
[ترجمه ترگمان]با این حال، آن ها تلاش های خود را برای به دست آوردن رفاه کمی انجام دادند
[ترجمه گوگل]ناخودآگاه، آنها تلاش خود را برای به دست آوردن آرامش کمتری انجام می دهند

4. They worry it could be used to scupper merger and acquisition deals.
[ترجمه ترگمان]آن ها نگرانند که این کار می تواند برای ادغام و معاملات مالکیت به کار رود
[ترجمه گوگل]آنها نگران این هستند که بتوانند به خرید و فروش سهام کمک کنند

5. Tom goes home to scupper up every evening.
[ترجمه ترگمان]تام هر شب به خانه برمی گردد
[ترجمه گوگل]تام می رود به خانه هر روز به scupper

6. The scupper and outlet pipes are made of steel.
[ترجمه ترگمان]لوله های خروجی و خروجی از فولاد ساخته شده اند
[ترجمه گوگل]لوله های فاضلاب و خروجی از فولاد ساخته شده اند

7. GM's concerns over intellectual property could also scupper a bid by BAIC.
[ترجمه ترگمان]نگرانی های GM نسبت به اموال معنوی نیز می تواند با BAIC پیشنهاد شود
[ترجمه گوگل]نگرانی های GM در مورد مالکیت معنوی نیز می تواند پیشنهاد BAIC را از بین ببرد

8. This could scupper Kohlberg Kravis Roberts's hopes of following Blackstone to the stockmarket.
[ترجمه ترگمان]این امر ممکن بود با امید رابرتس به دنبال Blackstone به the باشد
[ترجمه گوگل]این ممکن است امری کلربرگ کراویز رابرتز را در پی یافتن Blackstone به بازار سهام به دست آورد

9. Now Russia is raising new demands that could scupper the whole treaty.
[ترجمه ترگمان]اکنون روسیه خواسته های جدیدی را مطرح می کند که می تواند کل پیمان را به پایان برساند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر روسیه خواسته های جدیدی را به وجود می آورد که می تواند کل پیمان را از بین ببرد

10. That, in turn, would scupper the decision of ten other states to adopt the same standard.
[ترجمه ترگمان]این امر به نوبه خود، تصمیم ده ایالت دیگر را برای اتخاذ همان استاندارد تعیین می کند
[ترجمه گوگل]این، به نوبه خود، تصمیم 10 کشور دیگر را برای اتخاذ یک استاندارد مشابه نیز خواهد کشید

11. The Scupper Pump failed in the afternoon.
[ترجمه ترگمان]پمپ scupper در بعد از ظهر شکست خورد
[ترجمه گوگل]پمپ Scupper در بعد از ظهر شکست خورد

12. Avast! Belay the port jib, and scupper the mains'l on the poop deck!
[ترجمه ترگمان]ایست! بادبان را بزن، بادبان را بزن، و the را روی عرشه poop پهن کن!
[ترجمه گوگل]آواست! Belay بندر jib، و scapper mains'l در عرشه خلال!

13. He admits, however, that insurance difficulties might scupper that idea.
[ترجمه ترگمان]با این حال، او اقرار می کند که مشکلات بیمه ممکن است این ایده را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]با این حال، او اعتراف می کند که مشکلات بیمه می تواند این ایده را از بین ببرد

14. Republican leaders have moved to scupper Obama's healthcare plans by inflaming myths and lies about the system.
[ترجمه ترگمان]رهبران جمهوری خواه با دامن زدن به افسانه ها و دروغ های مربوط به سیستم، به برنامه های بهداشتی scupper اوباما نقل مکان کرده اند
[ترجمه گوگل]رهبران جمهوریخواه، با فروپاشی اسطوره ها و دروغ در مورد سیستم، به برنامه های بهداشتی اوباما حرکت می کنند

15. Officials blamed a Western conspiracy to scupper the deal.
[ترجمه ترگمان]مقامات یک توطئه غربی را برای مقابله با این معامله مقصر دانستند
[ترجمه گوگل]مقامات توطئه غرب را متهم کردند که این معامله را جبران کند

Our plans were scuppered.

نقشه‌های ما نقش بر آب شد.


پیشنهاد کاربران

تباه کردن، مختل کردن، به هم زدن

World powers resumed high - level talks in Vienna on Tuesday focused on bringing the United States back into the nuclear deal with Iran, in their first session since comments surfaced from the Iranian foreign minister alleging that Russia once tried to scupper the pact


کلمات دیگر: