کلمه جو
صفحه اصلی

wisdom tooth


معنی : دندان عقل
معانی دیگر : دندان عقل

انگلیسی به فارسی

دندان عقل


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
عبارات: cut one's wisdom teeth
• : تعریف: the third and rearmost molar on each side of both the upper and lower jaws of humans that is the last tooth to erupt and one that sometimes causes problems, esp. when there is insufficient room for it to grow.

• grinding most internal tooth which grows during adolescence and usually has to be removed for the teeth to grow straight
your wisdom teeth are the four teeth at the back of your mouth which usually grow much later than your other teeth.

مترادف و متضاد

دندان عقل (اسم)
wisdom tooth

جملات نمونه

1. The dentist extracted her wisdom tooth.
[ترجمه ترگمان]دندان پزشک دندان خرد شده اش را بیرون کشید
[ترجمه گوگل]دندانپزشک دندان عقل او را استخراج کرد

2. The dentist may decide that the wisdom teeth need to be extracted.
[ترجمه ترگمان]دندان پزشک می تواند تصمیم بگیرد که دندان های خرد باید استخراج شوند
[ترجمه گوگل]دندانپزشک ممکن است تصمیم بگیرد که دندان عقل باید استخراج شود

3. I had/was given gas when I got my wisdom teeth out.
[ترجمه ترگمان]وقتی دندان های عقلم را بیرون آوردم، گاز گرفته بودم
[ترجمه گوگل]وقتی دندان های عقلم را از دست دادم گاز را گاز گرفتم

4. She's having her wisdom teeth out.
[ترجمه ترگمان]با عقل جور در میاد
[ترجمه گوگل]او دندان های عقل خود را از دست می دهد

5. And you don't get your wisdom teeth until you're eighteen, at least.
[ترجمه ترگمان]و تا ۱۸ سالگی دندان wisdom به دست نخواهی آورد
[ترجمه گوگل]و شما دندان عقل خود را تا زمانی که شما حداقل هجده نفر نیستید

6. The opportunity soon came in the form of James's impacted wisdom teeth.
[ترجمه ترگمان]این فرصت به زودی به شکل دندان های خرد شده جیمز پدید آمد
[ترجمه گوگل]این فرصت به زودی در قالب دندان های عقلانی تحت تاثیر جیمز قرار گرفت

7. Of course, it was more than wisdom teeth they were going to be forced to cover.
[ترجمه ترگمان]البته بیشتر از دندان های عقل جور در می امد که مجبور بودند به زور پناه بگیرند
[ترجمه گوگل]مطمئنا، بیشتر از دندانهای عقلانی بود که آنها مجبور بودند جلوی آنها را بگیرند

8. And carrots which looked like impacted wisdom teeth crossed with a fantasy of Edgar Allan Poe's.
[ترجمه ترگمان]و هویج که شبیه به دندان های خرد شده بود با خیال پردازی از ادگار آلن پو مقایسه می شد
[ترجمه گوگل]و هویجی که به نظر می رسید دندان های عقلانی تحت تأثیر قرار می گرفت، با فانتزی ادگار آلن پو فرق داشت

9. She's going to have her wisdom teeth pulled.
[ترجمه ترگمان]او می خواهد دندان های خرد و خرد او را بیرون بکشد
[ترجمه گوگل]او می خواهد دندان های عقل خود را بکشد

10. I'm having my wisdom teeth extracted.
[ترجمه ترگمان]دندون wisdom رو بیرون کشیدم
[ترجمه گوگل]من دندان های عقلم را استخراج کردم

11. The remedial method wisdom tooth the most effective pericoronitis?
[ترجمه ترگمان]روش درمانی موثر، موثرترین روش درمان است؟
[ترجمه گوگل]شیوه اصلاح روش دفاعی موثرترین پریکورونیت چیست؟

12. The application of turbine in extraction of impacted wisdom tooth and other alveoplasty surgeries is summarized.
[ترجمه ترگمان]کاربرد توربین در استخراج دندان خرد شده و سایر جراحی های alveoplasty به طور خلاصه ارائه شده است
[ترجمه گوگل]استفاده از توربین در استخراج دندان عقلانی تحت تاثیر قرار گرفته و سایر اعمال جراحی آلوئوللاستی خلاصه می شود

13. Can be intelligence affected after wisdom tooth unplugs?
[ترجمه ترگمان]پس از دندان عقل می تواند هوش و ذکاوت داشته باشد؟
[ترجمه گوگل]آیا می توان هوش پس از انفجار دندان عقل را تحت تاثیر قرار داد؟

14. The remedial method with wisdom tooth the most effective pericoronitis?
[ترجمه ترگمان]روش درمانی با دندان مصنوعی، موثرترین روش درمانی است؟
[ترجمه گوگل]روش جراحی با عقل دندان موثرترین پریکونیت است؟

اصطلاحات

cut one's wisdom teeth

به عقل رسیدن، عاقل شدن


پیشنهاد کاربران

wisdom tooth ( پزشکی - دندان پزشکی )
واژه مصوب: دندان عقل
تعریف: ← آسیای سوم


کلمات دیگر: