کلمه جو
صفحه اصلی

theist


معنی : خدا پرست، خدا شناس، موحد، یزدان گرای، معتقد بخدا
معانی دیگر : یزدان گرای، معتقد بخدا، خدا شناس، موحد، خدا پرست

انگلیسی به فارسی

یزدان گرای، معتقد بخدا، خدا شناس، موحد، خدا پرست


خدا پرست، موحد، یزدان گرای، معتقد بخدا، خدا شناس


انگلیسی به انگلیسی

• one who believes in one or more gods, deist

مترادف و متضاد

خدا پرست (اسم)
deist, theist

خدا شناس (اسم)
theist, theologian

موحد (اسم)
theist, unitarian

یزدان گرای (اسم)
theist

معتقد بخدا (اسم)
theist

جملات نمونه

1. The theist does not see this as a chance consequence of the working out of blind laws of physics.
[ترجمه ترگمان]فرد theist این را به عنوان یک پیامد تصادفی از کار کردن قوانین کور در فیزیک نمی بیند
[ترجمه گوگل]Theist این را به عنوان یک نتیجه احتمالی کار از قوانین کور فیزیک نمی بیند

2. The theist thereby comes to justify as a paradox what the atheist is wont to dismiss as a confusion.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، \"theist\" به عنوان پارادوکس توجیه می شود که the آن را به عنوان یک سردرگمی رد می کند
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، تئیست به عنوان یک پارادوکس توجیه می شود که ملحد بودن آن را به عنوان یک سردرگمی رد می کند

3. The theist can not deny that DNA replication could have come about by an exceedingly improbable chance.
[ترجمه ترگمان]The نمی تواند انکار کند که تکثیر DNA می تواند با یک شانس بسیار غیر محتمل به وجود آید
[ترجمه گوگل]Theist نمی تواند انکار کند که تکرار DNA ممکن است با یک شانس غیرممکن به نظر برسد

4. This purpose, for the theist, is real and rooted in an objective cosmic mind.
[ترجمه ترگمان]این هدف، به طور ایده آل، واقعی است و در یک ذهن کیهانی عینی ریشه دارد
[ترجمه گوگل]این هدف، برای مؤلف، واقعی و ریشه در یک ذهن کیهانی عینی است

5. I am neither antitheist nor theist.
[ترجمه ترگمان]من نه antitheist هستم و نه خدایی گرای
[ترجمه گوگل]من نه ضد دینی هستم و نه مسیحی

6. In the third part, the theist pointedly points out the 40-word countermeasure to prevent the corruption of political power in the transforming period.
[ترجمه ترگمان]در بخش سوم، theist به pointedly اشاره می کند تا از فساد قدرت سیاسی در دوره تبدیل جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]در بخش سوم، تئیست به طور مشخص اشاره کرد که اقدام علیه 40 کلمه برای جلوگیری از فساد قدرت سیاسی در دوره تبدیل

7. The research in this theist is all based on device physical, is reliable, which can be made important reference to new ESD protection devices design.
[ترجمه ترگمان]تحقیق در این نوع theist تماما مبتنی بر وسایل فیزیکی دستگاه است، قابل اعتماد است، که می تواند مرجعی مهم برای طراحی وسایل حفاظت ESD جدید باشد
[ترجمه گوگل]تحقیق در این تئیست همه بر اساس فیزیکی دستگاه است، قابل اعتماد است، که می تواند مرجع مهم طراحی جدید حفاظت از ESD باشد

8. It is, therefore, claimed that the desire of the theist to make a necessarily true statement of fact is impossible.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ادعا می شود که تمایل فرد متعصب برای بیان لزوما واقعیت غیر ممکن است
[ترجمه گوگل]بنابراین، ادعا شده است که تمایل مسیحیان به بیان یک واقعیت لزوما درست از واقعیت غیرممکن است

9. The key to prevent such phenomena is to dissolve these exclusive or hostile theist elements in religions and to base their doctrines on a universal humanist idea.
[ترجمه ترگمان]کلید جلوگیری از چنین پدیده هایی، منحل کردن این عناصر منحصر به فرد یا متخاصم در ادیان و ارایه اصول آن ها به یک ایده humanist جهانی است
[ترجمه گوگل]کلید جلوگیری از چنین پدیده ها این است که این عناصر الهی منحصر به فرد و خصمانه را در ادیان انحلال داده و آموزه های خود را بر مبنای یک ایده انسانی جهانی قرار دهند

10. He is at once a hedonist who preaches prudence and temperance, a theist who rejects divine intervention and the survival of the soul, and an atomist who upholds both mechanism and free will.
[ترجمه ترگمان]او در حال حاضر a است که احتیاط و میانه روی را موعظه می کند، و theist است که مداخله الهی و بقای روح را رد می کند، و an که هر دو مکانیسم و اراده آزاد را تایید می کند
[ترجمه گوگل]او همواره یک هودنیست است که از احتیاط و محبت سخن می گوید، یک افسون که مداخله الهی و بقای روح را رد می کند و یک اتومیست که مکانیسم و ​​اراده آزاد را حفظ می کند

11. What does he mean when he complains that the theist without evidence displays a cognitive defect of some sort?
[ترجمه ترگمان]او چه معنی می دهد وقتی شکایت می کند که فرد متعصب بدون مدرک، یک نقص شناختی از نوعی را نشان می دهد؟
[ترجمه گوگل]او چه معنی می دهد وقتی که او شکایت می کند که تئیست بدون شواهد نقص شناختی از نوع خاصی را نشان می دهد؟

12. I find it possible to remember English words faster in theist way.
[ترجمه ترگمان]به طور مطلق می توانم کلمات انگلیسی را به طور کامل به یاد بیاورم
[ترجمه گوگل]من می توانم واژه های انگلیسی را سریع تر به روش های ذهنی به یاد بیاورم

13. Therefore, it was not entirely impossible for a materialist to become a theist .
[ترجمه ترگمان]بنابراین، آن کاملا غیر ممکن نبود که یک ماده materialist شود
[ترجمه گوگل]بنابراین، یک ماتریالیست به طور کامل غیر ممکن بود که یک مؤمن باشد


کلمات دیگر: