کلمه جو
صفحه اصلی

leah


اسم خاص مونث

انگلیسی به فارسی

اسم خاص مونث


(انجیل) لیه


لیام


انگلیسی به انگلیسی

• female first name; first wife of jacob (biblical)

جملات نمونه

1. Leah and I were going to go to Morocco together, but at the last moment she cried off.
[ترجمه ترگمان]من و لیا قصد داشتیم با هم به مراکش بریم، اما در آخرین لحظه اون گریه کرد
[ترجمه گوگل]لی و من قصد رفتن به مراکش را داشتند، اما در آخرین لحظه او گریه کرد

2. Leah showed me round on my first day at the office.
[ترجمه ترگمان]لی اولین روزم را در دفتر به من نشان داد
[ترجمه گوگل]لی اولین روز من را در دفتر به من نشان داد

3. He sounded so upset that Leah started to take pity on him.
[ترجمه ترگمان]اون خیلی ناراحت به نظر می رسید که لیا به او رحم کرد
[ترجمه گوگل]او چنان ناراحت بود که لای شروع به تاسف کرد

4. He had learned to let Leah have the last word.
[ترجمه ترگمان]اون یاد گرفته بود که اجازه بده لیا حرف آخر رو بزنه
[ترجمه گوگل]او آموخته بود که لی را آخرین حرف بداند

5. Leah started to shiver in her nightgown.
[ترجمه ترگمان]لیا با لباس خواب لرزید
[ترجمه گوگل]لی شروع به تکان دادن لباس شبانه اش کرد

6. I think Leah lives here, but I'm not sure.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم لیا اینجا زندگی می کنه، اما مطمئن نیستم
[ترجمه گوگل]فکر می کنم لی اینجا زندگی می کند، اما مطمئن نیستم

7. Leah stuck her head into the kitchen.
[ترجمه ترگمان]لی سرش را به آشپزخانه برد
[ترجمه گوگل]لی سرش را به آشپزخانه گرفت

8. Ben thinks Leah is just being coy.
[ترجمه ترگمان]بن فکر می کنه لیا داره خجالتی می شه
[ترجمه گوگل]بن فکر می کند لی فقط دلسوز است

9. Mother of two Leah Timms, 2 who has two boys, said she breast-fed them to give them the best start in life emotionally,(sentence dictionary) mentally and physically.
[ترجمه ترگمان]مادر دو لیا Timms ۲ که دو پسر دارد گفت که او آن ها را تغذیه می کند تا بهترین شروع را در رابطه عاطفی و فیزیکی (جمله فرهنگ لغت)به آن ها بدهد
[ترجمه گوگل]مادر دو Leah Timms، 2 که دارای دو پسر است، گفت که او تغذیه با آنها را تغذیه می کند تا از لحاظ ذهنی و جسمی بهتر از حیوانات زندگی کنند

10. Local media reported that Chilean patrol boat "lautaro" has rushed to join "Leah Klein II" number.
[ترجمه ترگمان]رسانه های محلی گزارش دادند که قایق گشتی شیلی \"lautaro\" به سرعت به \"لیا کلاین II\" ملحق شده است
[ترجمه گوگل]رسانه های محلی گزارش دادند که قایق گشت زنی شیلی 'لوتارو' عجله برای پیوستن به شماره 'لی کلاین دوم' است

11. Leah conceived again and bore a sixth son to Jacob.
[ترجمه ترگمان]لیا دوباره فکر کرد و یه پسر ششمین رو به جیکوب داد
[ترجمه گوگل]لی دوباره تصدیق کرد و شش پسر را به یعقوب آورد

12. And Leah said, How fortunate ! So she called his name Gad.
[ترجمه ترگمان]و لی گفت: چه خوب! به این ترتیب نامش را خوانده بود
[ترجمه گوگل]و لی گفت: چقدر خوش شانس! بنابراین او نام او را گاد نامید

13. Miya has her father's black skin and Leah is white like her mother.
[ترجمه ترگمان]او پوست سیاه پدرش را دارد و لی هم مثل مادرش سفید است
[ترجمه گوگل]میاا پوست سیاه پوست پدرش است و لی سفید است مانند مادرش

14. Leah said, " God has given me my hire, because I gave my handmaid to my husband. "
[ترجمه ترگمان]لی گفت: \" خداوند hire را به من داده است، چون من handmaid را به شوهرم دادم \"
[ترجمه گوگل]لی گفت: «خدا استخدام من کرده است، زیرا من به شوهرم دادم '

15. And Leah said, A troop cometh: and she called his name Gad.
[ترجمه ترگمان]و لی گفت: یک گروه در حال آمدن است؛ و او نام خود را به کمال رساند
[ترجمه گوگل]لی گفت: نیرویی میآید و نام او را گاد میشناخت


کلمات دیگر: