کلمه جو
صفحه اصلی

importable


وارد کردنی، کالای قابل وارد کردن

انگلیسی به فارسی

وارداتی، وارد کردنی، کالای قابل وارد کردن


وارد کردنی، کالای قابل وارد کردن


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of import.

• capable of being imported, may be brought in

جملات نمونه

1. Goods are importable under the following H.
[ترجمه ترگمان]محصولات در زیر H زیر به طور قابل واردات قابل واردات هستند
[ترجمه گوگل]محصولات تحت H زیر وارد می شوند

2. My thoughts go out to you, my importable beloved.
[ترجمه ترگمان]افکار من با تو در میان است، عزیزان من!
[ترجمه گوگل]افکار من برای شما عزیزان عزیزم است

3. Adopted importable and military IC, controlled CMOS chip of switch power is of stability, reliability and long operative life.
[ترجمه ترگمان]importable Adopted و IC های نظامی، یک چیپ CMOS کنترل توان را کنترل می کنند که دارای ثبات، قابلیت اطمینان و زندگی کاری طولانی است
[ترجمه گوگل]تراشه CMOS کنترل شده قدرت سوئیچ قابل قبول و ارتشی آی سی است که پایداری، قابلیت اطمینان و عمر طولانی دارد

4. The fluctuation of stress-strain behaviors of importable materials are relatively small, which may be helpful for their processing properties.
[ترجمه ترگمان]نوسان رفتار کشش - کرنش مواد قابل واردات نسبتا کوچک است که ممکن است برای خواص پردازش آن ها مفید باشد
[ترجمه گوگل]نوسان رفتار تنش-تنش مواد وارداتی نسبتا کوچک است، که ممکن است برای خواص پردازش آنها مفید باشد

5. Barriers that make importable goods more costly in the domestic market raise the cost of producing for export .
[ترجمه ترگمان]موانعی که کالاهای قابل واردات را وارد بازار داخلی می کنند هزینه تولید برای صادرات را بالا می برند
[ترجمه گوگل]موانعی که کالاهای وارداتی را در بازار داخلی افزایش می دهند هزینه تولید را برای صادرات افزایش می دهد

6. How to lead to the interest of the undergraduates is an importable issue in teaching of College Chinese Language Course.
[ترجمه ترگمان]نحوه هدایت دانشجویان دوره لیسانس یک مساله قابل واردات برای تدریس درس زبان چینی است
[ترجمه گوگل]چگونه می توان منجر به علاقه دانشجویان مقطع کارشناسی شد؟

7. Most travelers will find these difficulties be well worth the rewards as India remains an importable travel experience.
[ترجمه ترگمان]اغلب مسافران خواهند دید که این مشکلات به خوبی ارزش پاداش را دارد، چرا که هند همچنان یک تجربه سفر قابل واردات است
[ترجمه گوگل]اکثر مسافرین این مشکلات را به خوبی به ارزش پاداش خواهند یافت زیرا هند همچنان یک تجربه سفر قابل توجه است

8. Most colleges and universities are probing into a reasonable model, but it is importable to have this or that kind of problems.
[ترجمه ترگمان]اکثر دانشگاه ها و دانشگاه ها در حال تحقیق در یک مدل منطقی هستند، اما قابل واردات نیستند یا این نوع مشکلات
[ترجمه گوگل]اکثر کالج ها و دانشگاه ها به یک مدل معقول رسیده اند، اما مشکلی برای این مشکل وجود دارد

9. Therefore the other aim of our study is to discover SNPs of HCN4 exon including the regulatory sequence and exon-intron boundary of it, which plays an importable role of channel function.
[ترجمه ترگمان]بنابراین هدف دیگر مطالعه ما کشف SNPs of از جمله توالی تنظیمی و مرز exon - intron آن است که نقش قابل واردات را ایفا می کند
[ترجمه گوگل]بنابراین هدف دیگر مطالعه ما کشف SNPs از اکسون HCN4 شامل توالی قانونی و مرز اگزون اینترنال است که نقش قابل توجهی از عملکرد کانال ایفا می کند


کلمات دیگر: