کلمه جو
صفحه اصلی

rectifiable


قابل تصحیح یا جبران

انگلیسی به فارسی

قابل تصحیح یا جبران


قابل اصلاح، قابل تصحیح یا جبران


انگلیسی به انگلیسی

• can be corrected, fixable, reparable; can be adjusted, can be calibrated

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] با درازای متناهی، راستی پذیر، راست شدنی، راستا شدنی، مستقیم شدنی، اندازه پذیر

جملات نمونه

1. Based on history control data, and defined new rectifiable norm parameter on control parameter, a fuzzy increment controller is designed.
[ترجمه ترگمان]براساس داده های کنترل تاریخ و تعریف پارامتر نرم rectifiable جدید بر پارامتر کنترل، یک کنترل کننده افزایش فازی طراحی شده است
[ترجمه گوگل]بر اساس داده های کنترل تاریخی و تعیین پارامتر هنجاری قابل اصلاح در پارامتر کنترل، یک کنترل کننده افزایش فازی طراحی شده است

2. This machine kind has rectifiable architecture; you can choose tabular knife or circular knife according to the wire's outside diameter, it makes wire stripping more perfect.
[ترجمه ترگمان]این نوع ماشین دارای معماری rectifiable است؛ شما می توانید چاقوی جیبی یا چاقو مدور را با توجه به قطر خارجی سیم انتخاب کنید، باعث می شود سیم بهتر شود
[ترجمه گوگل]این نوع ماشین دارای معماری قابل اصلاح است؛ شما می توانید چاقو جدولی و یا چاقو دایره ای با توجه به قطر در خارج از سیم را انتخاب کنید، آن را می سازد سیم سلب کامل تر

3. This leaves the many more mundane but less rectifiable vulnerabilities in American society.
[ترجمه ترگمان]این باعث می شود که بسیاری از آسیب پذیری های more اما کم تر در جامعه آمریکایی باقی بمانند
[ترجمه گوگل]این مسئله آسیب پذیری های جسمی و روحی کمتری را در جامعه آمریکا به وجود می آورد

4. I think that online shopping is the establishment of trust among the people in between, a trust will be beneficial to either side Rectifiable.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که خرید آنلاین، ایجاد اعتماد میان افراد بین دو طرف است، یک اعتماد به نفع هر دو طرف مفید خواهد بود
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم که خرید آنلاین ایجاد اعتماد در میان مردم بین، اعتماد به نفع هر دو طرف استثنایی است

5. Innocence are the most valuable things in the human world, is it our rectifiable .
[ترجمه ترگمان]بی گناهی ارزشمندترین چیزها در دنیای انسان است، بلکه rectifiable ما است
[ترجمه گوگل]بی قید و شرط، ارزشمند ترین چیزها در دنیای بشر است، آیا ما قابل انطباق است

6. Innocence are the most valuable things in the human world, we rectifiable is it.
[ترجمه ترگمان]بی گناهی ارزشمندترین چیزها در دنیای انسان هستند، ما rectifiable
[ترجمه گوگل]بی قید و شرط، ارزشمند ترین چیزها در دنیای انسانی است، ما قابل تصحیح آن است

7. Perhaps this is also speaking of their forces to bring my education, my parents are the first to bring me to life rectifiable, then the second unit was brought to my parents the true meaning of life!
[ترجمه ترگمان]شاید این صحبت از نیروهای آن ها برای آوردن تحصیلاتم هم باشد، والدین من اولین کسانی هستند که مرا به حبس ابد بردند، سپس واحد دوم به والدین من معنی واقعی زندگی را داد!
[ترجمه گوگل]شاید این نیز از نیروهای خود صحبت کند تا تحصیلات من را بدهد، والدین من برای اولین بار من را به زندگی ثابت می کنند، سپس واحد دوم به پدر و مادر من معنی واقعی زندگی به ارمغان آورد!

8. Analysts estimated that if the merger failed, Austrian Airlines will be required to obtain a substantial capital management rectifiable deposit.
[ترجمه ترگمان]تحلیلگران تخمین می زنند که در صورت عدم موفقیت این ادغام، خطوط هوایی اتریش ملزم خواهد بود تا یک سپرده قابل توجه مدیریت سرمایه را به دست آورند
[ترجمه گوگل]تحلیلگران برآورد کرده اند که اگر ادغام نتواند، شرکت های اتریشی نیاز به سرمایه گذاری قابل توجهی برای مدیریت سرمایه را دارند

9. On the university to know, a lot of things can be met without Rectifiable, a lot of things you can only have one.
[ترجمه ترگمان]در دانشگاه، چیزهای زیادی را می توان بدون rectifiable، که بسیاری از چیزها را تنها می توانید داشته باشید، برآورده کنید
[ترجمه گوگل]در دانشگاه به دانستن، بسیاری از چیزها را می توان بدون تصحیح پذیری، بسیاری از چیزهایی که شما فقط می توانید آن را داشته باشد


کلمات دیگر: