تصادفی، تصادفی کردن، بصورت اتفاقی یا تصادفی در اوردن، بصورت امار تصادفی نشان دادن
randomized
انگلیسی به فارسی
دیکشنری تخصصی
[ریاضیات] تصادفی شده، تصادفی
[آمار] تصادفی شده
[آمار] تصادفی شده
کلمات دیگر:
تصادفی، تصادفی کردن، بصورت اتفاقی یا تصادفی در اوردن، بصورت امار تصادفی نشان دادن