کلمه جو
صفحه اصلی

springer


معنی : کمند انداز، فنر نصب کن، گاو ابستن، صیدی که در کمند میافتد
معانی دیگر : (شخص یا چیز) جهنده، جهشگر (رجوع شود به: spring)، رجوع شود به: springer spaniel، جوجه

انگلیسی به فارسی

سگ اسپرینگر


springer، کمند انداز، فنر نصب کن، گاو ابستن، صیدی که در کمند میافتد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: someone or something that springs.

(2) تعریف: a springer spaniel.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] سنگ پای کار

مترادف و متضاد

کمند انداز (اسم)
springer

فنر نصب کن (اسم)
springer

گاو ابستن (اسم)
springer

صیدی که در کمند میافتد (اسم)
springer

جملات نمونه

1. These are the shows that Springer would never dare to make.
[ترجمه ترگمان]این ها نشان می دهند که اسپرینگر هرگز جرات نخواهد داشت
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که Springer هرگز جرأت نمی کند

2. Springer said the foundation hopes to return to both commissions later this year for approval of preliminary plans.
[ترجمه ترگمان]اسپرینگر می گوید که این بنیاد امیدوار است در اواخر سال جاری برای تصویب برنامه های اولیه به هر دو کمیسیون برگردد
[ترجمه گوگل]اسپرینگر گفت که این بنیاد امیدوار است پس از امسال برای تصویب برنامه های مقدماتی، به هر دو کمیسیون بازگردد

3. Springer says the exhibition area will not include a museum, theater or gift shop.
[ترجمه ترگمان]اسپرینگر می گوید که این نمایشگاه شامل یک موزه، تئاتر و یا یک مغازه هدیه نخواهد بود
[ترجمه گوگل]اسپرینگر می گوید که منطقه نمایشگاه شامل موزه، تئاتر یا فروشگاه هدیه نخواهد بود

4. Springer was held in jail overnight and was charged yesterday with assaulting a Secret Service officer.
[ترجمه ترگمان]در طول شب، اسپرینگر در زندان برگزار شد و دیروز متهم به حمله به یک افسر خدمات مخفی شد
[ترجمه گوگل]اسپرینگر در یک شب در زندان برگزار شد و روز گذشته با حمله به یک افسر سرویس مخفی، روز به روز مرتکب شد

5. Not that Springer is evil, though he is certainly banal.
[ترجمه ترگمان]نه به این شکل که اسپرینگر شیطان است، هر چند که او خیلی پیش پاافتاده و پیش پاافتاده است
[ترجمه گوگل]نه که Springer شر است، هر چند او قطعا ظالمانه است

6. Springer was unavailable to comment on the meeting.
[ترجمه ترگمان]در این جلسه اظهار نظر در این جلسه در دسترس نبود
[ترجمه گوگل]Springer برای نظر دادن در جلسه در دسترس نبود

7. The little springer spaniel mix is house-broken, and she walks alongside you if you put her on a leash.
[ترجمه ترگمان]سگ springer کوچک خانه خرابه، خانه خرابه، و اگر قلاده را به گردن او بگذاری، در کنار تو راه می رود
[ترجمه گوگل]مخلوط اسپانایین اسپیندر کوچک بر روی خانه خراب است و او در کنار شما پیاده می شود، اگر شما او را در یک دسته کمربند قرار دهید

8. Springer says she doesn't feel intimidated by coaching a boys' team.
[ترجمه ترگمان]اسپرینگر می گوید که با مربیگری یک تیم پسران احساس ترس نمی کند
[ترجمه گوگل]اسپرینگر می گوید که با آموزش یک تیم پسران از ارعاب احساس نمی شود

9. But Springer, the former mayor of Cincinnati, insists on offering a self-righteous lecture at the end of each program.
[ترجمه ترگمان]اما اسپرینگر، شهردار سابق سینسیناتی، اصرار دارد که در پایان هر برنامه یک سخنرانی درست و درست ارائه دهد
[ترجمه گوگل]اما Springer، شهردار سابق سینسیناتی، اصرار دارد که در پایان هر برنامه سخنرانی خود را درست انجام دهد

10. The Welsh Springer Spaniel gives the impression of length due to obliquely angled forequarters and well developed hindquarters.
[ترجمه ترگمان]انتشارات اسپرینگر ولز به خاطر شکلی که به طور غیر مستقیم زاویه دار شده و نیم تنه عقبی خود را بخوبی توسعه داده است، طول این فیلم را به تصویر می کشد
[ترجمه گوگل]اسپانیل اسپرینگز ویلز به قدری به چشم می خورد که به وسیله ی جلو و عقب زاویه ی زاویه دار و قسمت عقب به خوبی توسعه یافته است

11. But surely Miss Springer would never accepted blackmail money?
[ترجمه ترگمان]ولی مطمئنا خانم باس هرگز پول حق السکوت رو قبول نکرد؟
[ترجمه گوگل]اما مطمئنا خانم اسرینگر هرگز پول جریمه را قبول نکرد؟

12. In nineteen ninety, first lady Barbara Bush's Springer spaniel Millie told about her life in the White House in "Millie's Book. "
[ترجمه ترگمان]در هزار و نهصد و نود، اولین خانم باربارا بوش، از زندگی خود در کاخ سفید در \"کتاب مینی\" تعریف کرد
[ترجمه گوگل]در دهه نود و نود، اسپانیل اسپینیل، نخست وزیر باربارا بوش، 'اسپرینگر' میللی درباره زندگی اش در کاخ سفید در کتاب 'میللی' گفت '

13. My dad had bought a springer spaniel named Boots for my mom for a Christmas present a few years ago.
[ترجمه ترگمان]پدرم یک سگ پاکوتاه مخصوص کریسمس را برای هدیه کریسمس به عنوان هدیه کریسمس خریده بود
[ترجمه گوگل]پدرم چند سال پیش یک اسپانیل اسپیدنیل به نام Boots برای مادرش برای یک کریسمس خریداری کرده بود

14. Miss Springer was a bIt'sharp in her manner.
[ترجمه ترگمان]طرز رفتار خانم اسپرینگر به طرز عجیبی تند و تیز بود
[ترجمه گوگل]دوشیزه اسپرینگر به شیوه ای شگفت انگیز بود

پیشنهاد کاربران

springer ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: بادکردگی پرشی
تعریف: تورم قوطی‏کنسرو که در یک سر آن رخ می‏دهد و با فشار دادن آن به داخل، بادکردگی به سر دیگر منتقل می‏شود


کلمات دیگر: