کلمه جو
صفحه اصلی

ink


معنی : جوهر، مرکب زدن
معانی دیگر : مرکب، جوهر چاپ، مرکب چاپ، (خودمانی) تبلیغات (به ویژه در روزنامه)، (ماده ی سیاهی که برخی جانوران دریایی مانند اختاپوس برای دفاع از خود می تراوند) سیه تراوه، سپیا (sepia)، سیاه آب، مرکب پاشیدن (روی چیزی)، مرکب (یا جوهر) مالیدن بر، با جوهر رسم کردن یا کشیدن، مرکبی کردن

انگلیسی به فارسی

مرکب، جوهر، مرکب زدن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a fluid or paste, usu. in a visible color, that is used in writing or printing.

(2) تعریف: a dark fluid secreted by squids and similar animals to conceal themselves from possible enemies.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: inks, inking, inked
مشتقات: inkless (adj.), inklike (adj.)
(1) تعریف: to mark, stain, or color with ink.

(2) تعریف: to write or draw (something) with or as with ink.

• colored fluid contained in pens and other printing devices
mark with ink; stain with ink
ink is the coloured liquid used for writing or printing.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] جوهر
[نساجی] جوهر

مترادف و متضاد

جوهر (اسم)
heart, matter, substance, acid, ink, quintessence, being, juice, marrow, quiddity

مرکب زدن (فعل)
ink

جملات نمونه

1. ink blots on the paper
لکه های جوهر بر روی کاغذ

2. ink had stained her fingers and her sleeves
جوهر انگشتان و آستین های او را لک کرده بود.

3. ink permeates blotting paper
جوهر در کاغذ خشک کن پخش می شود.

4. an ink cartridge for a pen
فشنگ جوهر قلم خودنویس (استوانه ای که در آن جوهر است)

5. indelible ink
جوهر زایل نشدنی

6. tacky ink
مرکب تر و چسبان

7. the ink has soiled the tablecloth
جوهر،رومیزی را لک انداخته است.

8. little globs of ink
لکه های کوچک جوهر

9. we used to blot the ink with a blottor
با جوهر خشک کن (کاغذ خشک کن) جوهر را خشک می کردیم.

10. we used to write our homework in (black) ink
ما مشق هایمان را با مرکب می نوشتیم.

11. The boy put the ink bottle back where it came from.
[ترجمه هقاقت هالا اعل] نفب ابودبدزهخلاها ااهبهخه
[ترجمه ترگمان]پسر بطری مرکب را از جایی که از آن امده بود برداشت
[ترجمه گوگل]پسر، بطری جوهر را از جایی که از آن آمده است

12. Be careful. The ink is still wet.
[ترجمه ترگمان] مراقب باش جوهر هنوز خیسه
[ترجمه گوگل]مراقب باش جوهر هنوز مرطوب است

13. I changed the ink cartridges in my ballpoint pen.
[ترجمه ترگمان]با خودکار خودکار مرکب را عوض کردم
[ترجمه گوگل]من کارتریج های جوهر را در قلم توپ من تغییر دادم

14. What would you recommend for removing ink stains?
[ترجمه ترگمان]واسه برداشتن جوهر جوهر چی توصیه می کنی؟
[ترجمه گوگل]برای حذف لکه های جوهر چه توصیه ای می کنید؟

15. The paper was blotted with ink spots.
[ترجمه ترگمان]کاغذ با لکه های جوهر روی کاغذ مچاله شده بود
[ترجمه گوگل]کاغذ با لکه های قهوه ای پر شده بود

16. The ink spilt all over the desk.
[ترجمه ترگمان]جوهر روی میز ریخت
[ترجمه گوگل]جوهر در سراسر میز ریخت

17. This letter just no ink, between the lines for busy, night lights and star, I hope the undercurrent drips, happy New Year good time, total heart feelings surging, wish you happy new year without sorrow, happy new year!
[ترجمه ترگمان]این نامه فقط مرکب نیست، بین خطوط برای ساعات شلوغ، چراغ های شب و ستاره، امیدوارم که جریان پنهانی، سال خوب نو، احساس کل قلب، آرزو کنید که سال نو بدون غم و اندوه، سال نو شادی کنید!
[ترجمه گوگل]این نامه فقط هیچ جوهر بین خطوط برای مشغول، چراغ شب و ستاره، من امیدوارم تخلیه تحت فشار، سال نو مبارک سال نو، احساسات قلب کامل، سال نو مبارک، بدون غم و اندوه، سال نو مبارک!

18. Who spilt ink on my book?
[ترجمه ترگمان]کی جوهر روی کتابم ریخته؟
[ترجمه گوگل]چه کسی روی کتاب من ریخت؟

We used to write our homework in (black) ink.

ما مشق‌هایمان را با مرکب می‌نوشتیم.


پیشنهاد کاربران

خالکوبی

غیر از دوات و جوهر و مرکب معنی امضا کردن هم میده

نشان

لکه


کلمات دیگر: