1. incident rays
اشعه ی تابشی
2. a tragic incident
حادثه ی جانسوز
3. the cares incident to parenthood
توجهاتی که جزو وظایف والدین است
4. we reported the incident to the police
آن رویداد را به پلیس گزارش کردیم.
5. an alimony agreement may be an incident of a divorce proceeding
توافق نسبت به نفقه می تواند از دادخواست طلاق ناشی گردد.
6. she tried to forget that distasteful incident
او سعی کرد آن رویداد ناگوار را فراموش کند.
7. The incident provided the pretext for war.
[ترجمه ترگمان]این حادثه به بهانه جنگ بود
[ترجمه گوگل]حادثه بهانه ای برای جنگ فراهم کرد
8. His bad behaviour was just an isolated incident.
[ترجمه ترگمان]رفتار بد او تنها یک حادثه مجزا بود
[ترجمه گوگل]رفتار بد او فقط یک حادثه جداگانه بود
9. The incident caused discussion among the public.
[ترجمه ترگمان]این حادثه موجب بحث در میان مردم شد
[ترجمه گوگل]این حادثه موجب بحث در میان مردم شد
10. This unpleasant incident detracted from our enjoyment of the evening.
[ترجمه ترگمان]این حادثه ناگوار بود که از لذت عصر ما ایراد می گرفت
[ترجمه گوگل]این حادثه ناخوشایند از لذت لذت بردن از شبانه روز منحرف شد
11. The movie is based on a real-life incident.
[ترجمه ترگمان]این فیلم براساس یک حادثه زندگی واقعی ساخته شده است
[ترجمه گوگل]فیلم بر اساس حادثه واقعی زندگی است
12. I pondered the incident, asking myself again and again how it could have happened.
[ترجمه ترگمان]در این باره فکر کردم و دوباره و دوباره از خودم می پرسم که چگونه ممکن است چنین اتفاقی بیافتد
[ترجمه گوگل]من این حادثه را درک کردم، خودم دوباره و دوباره پرسیدم چگونه این اتفاق افتاد
13. The incident left me with a sense of helplessness.
[ترجمه ترگمان]این حادثه با احساس عجز و درماندگی مرا تنها گذاشت
[ترجمه گوگل]این حادثه با احساس بی نظمی به من چسبیده بود
14. He could remember every trivial incident in great detail.
[ترجمه ترگمان]او هر حادثه ناچیز را با جزئیات فراوان به یاد می آورد
[ترجمه گوگل]او می تواند هر حادثه ناخوشایندی را در جزئیات زیاد به یاد بیاورد
15. She was a witness of the incident.
[ترجمه ترگمان]اون شاهد این حادثه بوده
[ترجمه گوگل]او شاهد حادثه بود
16. The incident on the frontier touched off a major war.
[ترجمه ترگمان]این حادثه در مرز، یک جنگ بزرگ را به پایان رساند
[ترجمه گوگل]این حادثه در مرز با یک جنگ بزرگ روبرو شد
17. The incident brought her over to my side.
[ترجمه ترگمان]این حادثه او را به طرف من کشاند
[ترجمه گوگل]این حادثه او را به طرف من آورد
18. The article embodied all his opinions on the incident.
[ترجمه ترگمان]این مقاله همه نظرات خود را در مورد این حادثه بیان کرد
[ترجمه گوگل]این مقاله تمام نظرات خود را در مورد حادثه به تصویر کشیده است