کلمه جو
صفحه اصلی

limiter


معنی : محدود کننده
معانی دیگر : محدود کننده

انگلیسی به فارسی

محدود کننده


انگلیسی به انگلیسی

• one who limits, one who restricts, one who creates borders

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] محدود کننده مداری که دامنه ی سیگنال خروجی اش به سطح آستانه معینی محدود می شود و در نوسان مثبت یا منفی یا هر دو عمل می کند . این مدار در برخی گیرنده های ( اف ام ) بعد از تقویت کننده ی بسامد میانی ( ای اف ) قرار داده می شود تا هر گونه تغییرات دامنه را از سیگنال بسامد - مدوله شده حذف کند . در محدود کنندگی بی نهایت، سطح آستانه بسیار کوچک است و شکل موج خروجی اساساً مستطیلی خواهد بود . نامهای دیگر آن عبارت اند از محدود ساز دامنه، محدود ساز خودکار اوج، سرچین، سرچین اوج، محدود ساز اوج . - محدود کننده

مترادف و متضاد

محدود کننده (اسم)
cramp, limiter

جملات نمونه

1. diode limiter
محدود کننده ی دو قطبی

2. This is an example of a hard limiter function that produces binary output.
[ترجمه ترگمان]این مثالی از یک تابع کننده محدود کننده است که خروجی دوگانه را تولید می کند
[ترجمه گوگل]این یک مثال از یک تابع محدود کننده است که خروجی باینری را تولید می کند

3. Once set, the limiter makes Domi extremely safe.
[ترجمه ترگمان]ابتدا محدود کننده، Domi را به شدت ایمن می سازد
[ترجمه گوگل]پس از تنظیم، محدود کننده Domi را بسیار امن می کند

4. The latest SCL( surge current limiter) as KJH type makes the surge current to be only 1 or 2 times larger than the peak of the working current.
[ترجمه ترگمان]آخرین SCL (محدود کننده جریان موج)به عنوان نوع KJH جریان موج را تنها ۱ یا ۲ برابر بزرگ تر از پیک جریان کار می سازد
[ترجمه گوگل]آخرین SCL (محدود کننده فعلی جریان) به عنوان نوع KJH باعث می شود جریان جریان فقط 1 یا 2 برابر بزرگتر از اوج جریان کار باشد

5. A fault current limiter offers an alternative in such case.
[ترجمه ترگمان]محدود کننده جریان خطا، گزینه دیگری در این مورد ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]یک محدود کننده جریان خطا در این مورد جایگزین می دهد

6. He explained that he inadvertently hit the limiter button twice.
[ترجمه ترگمان]او توضیح داد که او سهوا دو بار دکمه limiter را فشار داده است
[ترجمه گوگل]او توضیح داد که او به طور سه گانه دکمه محدود کننده را دو بار ضربه زد

7. Hard X-ray generated at the limiter by runaway electrons has been observed on the HL-1 device during startup, plateau and decline phases of discharge.
[ترجمه ترگمان]پرتو ایکس سخت ایجاد شده در محدود کننده توسط الکترون های فراری بر روی دستگاه HL - ۱ در حین راه اندازی، فلات و کاهش فاز تخلیه مشاهده شده است
[ترجمه گوگل]X-Ray سخت تولید شده در محدود کننده توسط الکترون های فرار در دستگاه های HL-1 در هنگام راه اندازی، فلات و فاز تخلیه مشاهده شده است

8. The speed limiter is an indispensable auxiliary apparatus in the internal combustion engine used in a forklift.
[ترجمه ترگمان]محدود کننده سرعت یک دستگاه کمکی لازم در موتور احتراق داخلی است که در جرثقیل چنگک دار بکار می رود
[ترجمه گوگل]محدود کننده سرعت یک وسیله کمکی غیر ضروری در موتور احتراق داخلی مورد استفاده در لیفتراک است

9. Improved security due to load limiter in the platform.
[ترجمه ترگمان]بهبود امنیت به دلیل محدود کننده بار در سکو
[ترجمه گوگل]بهبود امنیت به دلیل محدودیت بار در پلت فرم

10. This paper introduces a novel circuit fault limiter applicable to the three - phase ungrounded power systems.
[ترجمه ترگمان]این مقاله معرف محدود کننده خطای مدار جدیدی است که برای سیستم های قدرت غیر مسطح سه فازی کاربرد دارد
[ترجمه گوگل]این مقاله یک محدودیت خطای مدار جدید ارائه می دهد که قابل اجرا به سیستم های قدرت بدون فاز سه فاز است

11. The limiter consists of a superconducting coil, a diode bridge and a bias voltage supply.
[ترجمه ترگمان]محدود کننده شامل یک سیم پیچ superconducting، یک پل دیودی و یک منبع ولتاژ بایاس است
[ترجمه گوگل]این محدود کننده شامل یک سیم پیچ ابررسانایی، یک پل دیود و یک منبع ولتاژ تعویض است

12. Load limiter in the platform for maximum security.
[ترجمه ترگمان]محدود کننده بار در پلت فرم برای حداکثر امنیت
[ترجمه گوگل]محدودیت بار در پلت فرم برای حداکثر امنیت

13. The microwave limiter modules have been designed and fabricated with hybrid integrated circuit in a small size, it has been fabricated with two PIN diode chips and a single detector diode chip.
[ترجمه ترگمان]مدول کننده های مایکروویو با مدار مجتمع ترکیبی در یک اندازه کوچک طراحی و ساخته شده اند، که با دو تراشه PIN دیود و یک چیپ detector single ساخته شده است
[ترجمه گوگل]ماژول های محدود کننده مایکروویو با اندازه های کوچک ساخته شده و با مدار مجتمع هیبریدی طراحی شده اند و با دو تراشه دیود پین و یک تراشه دیود آشکارساز ساخته شده اند

14. As single Optical Hard Limiter(OHL)-based synchronous OCDMA system cannot be entirely immune from channel crosstalk, double OHL structure is introduced to optimize the system transmission performance.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک سیستم تک نوری تک نوری (ohl)- سیستم OCDMA synchronous (ohl)نمی تواند به طور کامل از crosstalk کانال مصون باشد، ساختار ohl دوگانه برای بهینه سازی عملکرد انتقال سیستم معرفی می شود
[ترجمه گوگل]به عنوان یک سیستم OCDMA همزمان بر اساس محدود کننده سخت نوری (OHL) نمی تواند به طور کامل از تداخل کانال ایمنی باشد، ساختار Double OHL برای بهینه سازی عملکرد انتقال سیستم معرفی شده است

15. Automatic moment limiter has the function of self testing and alarming.
[ترجمه ترگمان]محدود کننده لحظه ای محدود کننده عملکرد خود تست و هشدار دهنده است
[ترجمه گوگل]محدود کننده لحظه اتوماتیک عملکرد خود تست و هشدار دهنده است

دانشنامه عمومی

کران بند. برای نمونه، کران بند ولتاژ کران های بالا و پایین ولتاژ را می بندد.



کلمات دیگر: