کلمه جو
صفحه اصلی

wrongdoing


معنی : خلاف، خطا کاری، عمل پست و شیطنت امیز
معانی دیگر : خلافکاری، تبهکاری، تخلف، تخطی

انگلیسی به فارسی

خطا کاری، عمل پست و شیطنت آمیز


اشتباه، خلاف، خطا کاری، عمل پست و شیطنت امیز


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: conduct that is bad, immoral, or illegal.
مشابه: abuse, harm, iniquity, misbehavior, misconduct, scandal, trespass, wrong

- He'd been imprisoned several times for wrongdoing of various sorts, and it didn't appear that he had any intention of mending his ways.
[ترجمه ترگمان] او چندین بار به خاطر wrongdoing مختلف زندانی شده بود و به نظر نمی رسید که قصد تعمیر راه های او را داشته باشد
[ترجمه گوگل] او برای چندین مرتبه مرتکب شدن چندین بار زندانی شده است و به نظر نمی رسد که قصد دارد راه های خود را اصلاح کند

• evil act; transgression; sin; bad actions
wrongdoing is behaviour that is illegal or immoral; a formal word.
evil act; transgression; sin; bad actions

مترادف و متضاد

خلاف (اسم)
foul, lie, misdeed, wrongdoing

خطا کاری (اسم)
wrongdoing

عمل پست و شیطنت امیز (اسم)
wrongdoing

جملات نمونه

1. The bank hotly denies any wrongdoing.
[ترجمه ترگمان]بانک هرگونه خطاکاری را تکذیب می کند
[ترجمه گوگل]این بانک به شدت هرگونه تخلف را رد می کند

2. He pleaded ignorance of any wrongdoing.
[ترجمه ترگمان]او از هرگونه خطاکاری خودداری کرد
[ترجمه گوگل]او بی احترامی به هرگونه تخلف را اعتراف کرد

3. You'll answer for your wrongdoing one day.
[ترجمه ترگمان]یک روز به خاطر wrongdoing جواب خواهی داد
[ترجمه گوگل]شما برای یک بار به اشتباه خود جواب می دهید

4. She has strenuously denied any criminal wrongdoing.
[ترجمه ترگمان]او قاطعانه هرگونه خطاکاری را رد کرده است
[ترجمه گوگل]او به شدت هرگونه تخلف جنایی را رد کرده است

5. There is no evidence yet of any serious wrongdoing on her part.
[ترجمه ترگمان]هیچ مدرکی وجود نداره که هیچ اشتباهی در اون نقش داشته باشه
[ترجمه گوگل]هیچ شواهدی وجود ندارد مبنی بر نقض جدی در مورد او

6. Both have denied wrongdoing, are fighting the administrative charges and are still working on non-Foxglove investigations.
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها خطاکاری را تکذیب کرده، با اتهامات اداری مبارزه می کنند و هنوز هم بر روی تحقیقات non کار می کنند
[ترجمه گوگل]هر دو از تخلف برخوردارند، با اتهامات اداری مبارزه می کنند و هنوز هم در مورد تحقیقات غیر فاکسگوولو کار می کنند

7. The authority said the suspension did not imply wrongdoing.
[ترجمه ترگمان]این مقام گفت که این تعلیق دلالت بر خطاکاری ندارد
[ترجمه گوگل]مقامات گفتند که تعلیق به معنای تخلف نیست

8. May, who had denied any wrongdoing, hanged himself a week ago with the laces from his combat boots.
[ترجمه ترگمان]ماه مه که هر گونه خطایی را انکار کرده بود، یک هفته پیش با بند کفش خود به دار آویخت
[ترجمه گوگل]مه که هرگونه تخلف رد کرده بود، خود را یک هفته پیش با بند از چکمه های مبارزه با او به دار آویخته

9. Starr is probing possible wrongdoing by a number of people in Arkansas and Washington, including the Clintons.
[ترجمه ترگمان]استار در حال تحقیق در مورد خطاکاری احتمالی تعدادی از مردم در آرکانزاس و واشنگتن از جمله the است
[ترجمه گوگل]استار در حال تحقیق در مورد تعدادی از مردم در آرکانزاس و واشنگتن، از جمله کلینتون، ممکن است مرتکب اشتباه شود

10. Jibli also denied wrongdoing but was ordered held for four days for investigation.
[ترجمه ترگمان]Jibli همچنین خطاکاری را تکذیب کرد اما دستور داده شد که چهار روز برای تحقیقات برگزار شود
[ترجمه گوگل]Jibli همچنین مرتکب جرائم شده است اما دستور داد تا برای چهار روز نگهداری شود

11. Neither firm admitted wrongdoing in settling the case.
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از شرکت ها خطاکاری در حل این پرونده را تایید نکردند
[ترجمه گوگل]هیچ شرکتی در حل و فصل پرونده به اشتباه اعتراف نکرد

12. The bank said it discovered the wrongdoing last May and later filed suit against him.
[ترجمه ترگمان]این بانک اعلام کرده است که این خطاکاری را در ماه مه گذشته کشف کرده است و سپس پرونده ای علیه وی تنظیم کرده است
[ترجمه گوگل]این بانک اعلام کرد که اوضاع را در ماه مه گذشته کشف کرده و بعد از آن پرونده علیه وی صادر شده است

13. Samson said Becker denied any wrongdoing.
[ترجمه ترگمان]سام سون گفت که بکر هرگونه خطاکاری را تکذیب کرده است
[ترجمه گوگل]سامسون گفت بکر هرگونه تخلف را رد کرد

14. A fortuitous fire destroyed all evidence of his wrongdoing.
[ترجمه ترگمان]یک آتش سوزی اتفاقی تمام شواهد خطاکاری را خراب کرد
[ترجمه گوگل]آتش غیرمنتظره تمام شواهد تجاوز او را نابود کرد

15. President Clinton apologized, denied knowledge of any wrongdoing and conceded a mistake had been made.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور کلینتون معذرت خواهی کرد، هرگونه خطاکاری را تکذیب کرد و تصدیق کرد که اشتباهی صورت گرفته است
[ترجمه گوگل]پرزیدنت کلینتون عذرخواهی کرد، از هر گونه تخطی و رد هرگونه تخطی و تخطی بر خورد

پیشنهاد کاربران

عمل اشتباه

حرکت اشتباه

بزهکاری

, wickedness , Vice
گناه، بدی، کار بد، بدجنسی

تخلف، اشتباه

خلافکار
خطاکار

خطا


کلمات دیگر: