کلمه جو
صفحه اصلی

provisions


معنی : خواربار، تدارکات، مقررات
معانی دیگر : قیود

انگلیسی به فارسی

مقررات، قیود، تدارکات


مقررات، تدارکات، خواربار


انگلیسی به انگلیسی

• supplies; food

مترادف و متضاد

خواربار (اسم)
food, supply, viand, victual, grocery, provender, provisions, foodstuff, provand, provant, proviant

تدارکات (اسم)
munition, provisions, supplies

مقررات (اسم)
provisions, prescriptions, requirements, stipulations

جملات نمونه

1. according to the provisions of the contract . . .
طبق مواد پیش بینی شده در قرارداد . . .

2. to lay up provisions for winter
برای زمستان آذوقه کنار گذاشتن

3. we were running out of water and provisions
آب و خواربار ما داشت تمام می شد.

4. The campers got their provisions at the village shop.
[ترجمه ملکوتی] گردشگران طبیعت مواد غذایی را از مغازه ای در روستا خریدند
[ترجمه ترگمان]The آذوقه آن ها را در مغازه دهکده قرار داده بودند
[ترجمه گوگل]کمپین ها در مغازه روستا مقرراتی داشتند

5. He made provisions for his wife and his children in his will.
[ترجمه ملکوتی] او دروصیت خود برای زن وفرزندانش وسیله امرار معاش درنظر گرفت
[ترجمه ترگمان]او برای همسرش و فرزندانش در وصیتنامه خود آذوقه تهیه کرد
[ترجمه گوگل]او برای همسر و فرزندانش در اراده خود مقرر کرد

6. The lack of childcare provisions made it difficult for single mothers to get jobs.
[ترجمه ترگمان]کمبود مواد مراقبت از کودکان برای مادران مجرد برای گرفتن شغل دشوار بود
[ترجمه گوگل]فقدان مقاصد مراقبت از کودک باعث شد که مادران مجرد بتوانند مشاغل خود را دریافت کنند

7. Provisions may be purchased from the mini-market.
[ترجمه ترگمان]توشه ممکن است از بازار کوچک خریداری شود
[ترجمه گوگل]مقررات ممکن است از بازار مینی خریداری شود

8. On board were enough provisions for two weeks.
[ترجمه ترگمان]هیات مدیره برای دو هفته آذوقه کافی بود
[ترجمه گوگل]در هیئت مدیره به اندازه کافی مقررات برای دو هفته بود

9. The Act contained provisions designed to preserve the status quo.
[ترجمه ترگمان]قانون حاوی مقرراتی بود که برای حفظ وضع موجود طراحی شده بود
[ترجمه گوگل]این قانون حاوی مقرراتی بود که برای حفظ وضعیت موجود طراحی شده بود

10. We had enough provisions for two weeks.
[ترجمه ترگمان]برای دو هفته آذوقه کافی داشتیم
[ترجمه گوگل]ما برای دو هفته به اندازه کافی مقررات داشتیم

11. Under the provisions of the lease, the tenant is responsible for repairs.
[ترجمه ترگمان]مستاجر مسئول اجاره نامه است، مستاجر مسئول تعمیرات است
[ترجمه گوگل]تحت شرایط اجاره نامه، مستأجر مسئول تعمیرات است

12. We have inserted certain provisions into the treaty to safeguard foreign workers.
[ترجمه ترگمان]ما مقررات خاصی را برای حفاظت از کارگران خارجی وارد معاهده کرده ایم
[ترجمه گوگل]ما مقررات خاصی را در معاهده برای محافظت از کارگران خارجی وارد کردیم

13. They failed to carry out the provisions.
[ترجمه ترگمان]آن ها نتوانستند مقررات را اجرا کنند
[ترجمه گوگل]آنها نتوانستند مفاد را اجرا کنند

14. We went into town to stock up on provisions.
[ترجمه ترگمان]به شهر رفتیم تا آذوقه تهیه کنیم
[ترجمه گوگل]ما به شهر رفتیم تا مقررات را در اختیار داشته باشیم

پیشنهاد کاربران

مفاد

مقررات

اقدامات

ذخایر

قیود
شرایط
مقررات
( صندوق ) ذخیره

موازین:
sharia provisions: موازین شریعت

مایحتاج

تمهیدات


کلمات دیگر: