کلمه جو
صفحه اصلی

soloist


معنی : تک نواز، تک خوان، خلبان تک پرواز
معانی دیگر : کسی که کاری را (به ویژه در موسیقی یا پرواز) تنها انجام می دهد، تک پرواز، تکرو

انگلیسی به فارسی

تک نواز، تک خوان، خلبان تک پرواز


سولویست، تک نواز، تک خوان، خلبان تک پرواز


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who performs a solo.

• one who performs a solo, one who gives a solo performance
a soloist is a person who plays a musical instrument alone or sings alone.

مترادف و متضاد

تک نواز (اسم)
reciter, soloist

تک خوان (اسم)
soloist

خلبان تک پرواز (اسم)
soloist

جملات نمونه

1. The soloist received a huge bouquet of roses.
[ترجمه ترگمان]The یک دسته گل بزرگ دریافت کرد
[ترجمه گوگل]سولیست یک دسته گل رز را دریافت کرد

2. The soloist in the violin concerto was Menuhin.
[ترجمه ترگمان]The در کنسرتو ویولن، Menuhin بود
[ترجمه گوگل]سولیست در کنسرتو ویولون منویین بود

3. The bass soloist was in excellent voice.
[ترجمه ترگمان]صدای بم صدا در صدای بسیار عالی بود
[ترجمه گوگل]سولیست باس در صدای عالی بود

4. The soloist got a ten-minute standing ovation .
[ترجمه ترگمان]افراد خانواده \"soloist\" یه تشویق کامل برای تشویق کردن دارن
[ترجمه گوگل]سولوئیست یک دهه ای ایستاده بود

5. The soloist in the violin concerto was Yehudi Menuhin.
[ترجمه ترگمان]The در کنسرتو ویولن، Yehudi Menuhin بود
[ترجمه گوگل]سولیست در کنسرتو ویولون Yehudi Menuhin بود

6. The soloist brought the house down with encore for his impressive voice.
[ترجمه ترگمان]soloist با صدای impressive خانه را به صدا درآورد
[ترجمه گوگل]سولویست برای صدای چشمگیرش خانه را با صدای باریک آورد

7. The tenor soloist is unable to appear tonight because of illness.
[ترجمه ترگمان]The \"soloist\" امشب به خاطر بیماری نمی تونه ظاهر بشه
[ترجمه گوگل]سولویست تنور قادر به دیدن امشب به علت بیماری نیست

8. Soloist Annette Servadei played beautifully with an involvement entirely free from any kind of ostentation.
[ترجمه ترگمان]Soloist آنت servadei با یک دست مشارکت کاملا عاری از هرگونه تظاهر نمایشی بازی می کرد
[ترجمه گوگل]انتیست Servadei، بازیگر سینما، به طور زیبایی با مشارکتی که به هیچ وجه به صورت رایگان از آن لذت نمی برده است، بازی کرد

9. Angie was the orchestra's soloist at the ripe old age of 2
[ترجمه ترگمان]ان جی اوی ارکستر در سن پیر ۲ سالگی بود
[ترجمه گوگل]انجی، نوازنده ارکستر در سن رسیده سن 2 سالگی بود

10. Violin soloist Jessica Solano will perform Mozart's Concerto No.
[ترجمه ترگمان]Violin soloist، جسیکا سولانو، کنسرتو Mozart را اجرا خواهد کرد
[ترجمه گوگل]جسیکا سولانو کارگردان ارکستر ویولن کنسرت شماره موتزارت را اجرا خواهد کرد

11. A secure soloist, it is implied, might not be given much guidance.
[ترجمه ترگمان]یک soloist امن، به طور ضمنی گفته می شود، ممکن است راهنمایی زیادی به آن داده نشود
[ترجمه گوگل]یک سولویست صحیح، به این معناست که ممکن است هدایت زیادی داده نشود

12. Here the excellent soloist was Michael Roll.
[ترجمه ترگمان]در اینجا the عالی مایکل Roll بود
[ترجمه گوگل]در اینجا استاد بزرگ مایکل رول بود

13. Gabrielle Lester was the soloist with Bartok's 1928 Second Rhapsody for violin and orchestra.
[ترجمه ترگمان]گابریل لس تر (گابریل لس تر)در سال ۱۹۲۸ (bartok s)در سال ۱۹۲۸ به عنوان نوازنده ویولون و ارکستر انتخاب شد
[ترجمه گوگل]گابریل لستر در سال 1928 با نام �راپسودی دوم� برای ویولن و ارکستر عضو شورا شد

14. Soloist John Kenny has a career which embraces a number of creative activities - composing, playing, acting.
[ترجمه ترگمان]کنی جان کنی شغلی دارد که شامل تعدادی فعالیت های خلاقانه است - آهنگ سازی، بازی کردن، بازی کردن
[ترجمه گوگل]جان کینی، استاد کارگردان، کارگردانی دارد که شامل تعدادی از فعالیت های خلاقانه است - آهنگسازی، بازی، بازیگری

15. There has never been another full-time soloist before.
[ترجمه ترگمان]قبلا هیچ وقت تمام وقت پیش رو ندیده بودم
[ترجمه گوگل]پیش از این هیچ وقت سولویست تمام وقت وجود نداشت

پیشنهاد کاربران

A person who sing alone

تک نواز. تک. تک اهنگ


تک اهنگ

She/he sing alone

A person who sings or plays alone

I sat waiting for the soloist to walk onto the stage

soloist ( موسیقی )
واژه مصوب: تکخوان
تعریف: خواننده یا نوازنده‏ای که قطعۀ موسیقی را غالباً بدون همراهی اجرا کند|||متـ . تکنواز


کلمات دیگر: