کلمه جو
صفحه اصلی

currently


بطورمتداول ,معمولا

انگلیسی به فارسی

درحال حاضر، به‌طور معمول


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
• : تعریف: at the present time; now.
مشابه: presently, today

• presently, at this time, most recently

جملات نمونه

1. he is currently on a lecture tour
فعلا برای انجام سخنرانی در سفر است.

2. his is currently unemployed
او فعلا بیکار است.

3. She is currently writing a sequel to Daphne du Maurier's "Rebecca".
[ترجمه Y.Younesi] او در حال حاضر در حال نوشتن نتیجه ی ربکا کتاب دافنه دو موریه است.
[ترجمه ترگمان]او در حال حاضر در حال نوشتن یک دنباله از \"ربه کا\" است
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر یک عاقبت به ربکا Daphne du Maurier می نویسد

4. He is currently on/taking medication for his heart.
[ترجمه ترگمان]او در حال حاضر برای قلب خود دارو مصرف می کند
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر برای مصرف قلب خود دارو مصرف می کند

5. The hotel is currently under construction.
[ترجمه ترگمان]این هتل در حال حاضر در دست ساخت است
[ترجمه گوگل]هتل در حال ساخت است

6. They are currently facing a long legal battle in the US courts.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال حاضر با یک نبرد طولانی قانونی در دادگاه های ایالات متحده مواجه هستند
[ترجمه گوگل]آنها در حال حاضر با یک دادگاه قانونی طولانی در دادگاه های ایالات متحده مواجه هستند

7. Neither of them is currently in paid employment.
[ترجمه ترگمان]هیچ کدام از آن ها در حال حاضر مشغول استخدام هستند
[ترجمه گوگل]هیچکدام از آنها در حال حاضر در اشتغال نیستند

8. The third book in the series is currently in preparation.
[ترجمه ترگمان]سومین کتاب این مجموعه در حال حاضر در حال آماده سازی است
[ترجمه گوگل]سومین کتاب در این مجموعه در حال آماده سازی است

9. The government is currently granting no operating licences to foreign firms.
[ترجمه ترگمان]دولت در حال حاضر هیچ مجوز اجرایی برای شرکت های خارجی صادر نکرده است
[ترجمه گوگل]دولت در حال حاضر برای شرکت های خارجی مجوز عملیاتی صادر نمی کند

10. The orchestra is currently on tour in Germany.
[ترجمه ترگمان]این ارکستر در حال حاضر در آلمان در حال سفر است
[ترجمه گوگل]ارکستر در حال حاضر در تور آلمان است

11. A mere fraction of available wind energy is currently utilized.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر تنها بخشی از انرژی باد موجود مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]بخش کوچکی از انرژی باد موجود در حال حاضر مورد استفاده قرار می گیرد

12. Our contracts are currently under review.
[ترجمه ترگمان]قراردادهای ما در حال حاضر تحت بررسی هستند
[ترجمه گوگل]قراردادهای ما در حال بررسی است

13. Currently she has a punishing schedule of five presentations a day.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر او یک برنامه آموزشی پنج سخنرانی در روز دارد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر او یک برنامه تنبیهی پنج سخنرانی در روز دارد

14. He currently terrorises politicians and their ilk on "Newsnight"
[ترجمه ترگمان]او در حال حاضر سیاستمداران و امثال آن ها را در \"اخبار شبانگاهی\" می خواند
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر سیاستمداران را ترور می کند و در 'Newsnight'

15. British distributors are currently involved in a bidding war for the film.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر توزیع کنندگان انگلیسی در یک جنگ مزایده برای این فیلم شرکت دارند
[ترجمه گوگل]توزیع کنندگان بریتانیا در حال حاضر درگیر جنگ پیشنهاد برای این فیلم هستند

He is currently unemployed.

او درحال حاضر بیکار است.


دانشنامه عمومی

در حال حاظر


پیشنهاد کاربران

اخیرا


عادی معمولی کار روزانه

معمولا



در حال حاضر

معمولا - در حال حاضر

هم اکنون , اینک

به تازگی

at this moment
at this time or period
now

فعلا

At the present time

هم اکنون
در حال حاضر

هم اینک

Usually

در آن زمان ( اگر متن مربوط به گذشته باشد )

همین الان، در حال حاضر

در حال حار
در زمان حال

در همان لحظه

در حالی که

در حال حاضر
Now
This days

در حال حاظر، هم اینک، تا حالا، تا اینجا I'm currently 64, turning 65 in few weeks.


کلمات دیگر: