کلمه جو
صفحه اصلی

wuss


(noun) (عامیانه) (شخص) بزدل، (شخص) ترسو، (شخص) بی عرضه

انگلیسی به فارسی

(عامیانه) (شخص) بزدل، (شخص) ترسو، (شخص) بی‌عرضه


واس


انگلیسی به انگلیسی

• wimp out, withdraw from a confrontation or competition, behave like a sissy (slang)

جملات نمونه

1. It's not hot! God, Damian, you're such a wuss!
[ترجمه ترگمان]هوا گرم نیست! خدایا، دیمن، تو خیلی بزدلی
[ترجمه گوگل]داغ نیست خدا، دامیان، تو چنین عجب!

2. Of course, this is all WUSSY behavior, and it only serves to put the final nail in the coffin, convincing the object of your desire that you are ABSOLUTELY, beyond the shadow of any doubt, a Wuss.
[ترجمه ترگمان]البته، این همه رفتار wussy است، و تنها به کار بستن میخ نهایی در تابوت کمک می کند و هدف شما را متقاعد می کند که شما در خلاف سایه هر گونه تردیدی، یک wuss هستید
[ترجمه گوگل]البته، این همه رفتار WUSSY است، و تنها در خدمت قرار دادن ناخن نهایی در تابوت، متقاعد کردن هدف از میل شما است که شما به طور کامل، فراتر از سایه هر گونه شک و تردید، Wuss

3. Musashi: Two against one? What a wuss.
[ترجمه ترگمان]دو نفر علیه یکی؟ عجب احمقی
[ترجمه گوگل]موسوی دو برابر علیه یک؟ چه عجب

4. George: Oh, you are such a wuss.
[ترجمه ترگمان]اوه، تو خیلی بزدلی
[ترجمه گوگل]جورج آه، تو چنین چشمی هستی

5. How can anybody say that I am a wuss ?
[ترجمه ترگمان]چطور کسی می تونه بگه که من ترسو هستم؟
[ترجمه گوگل]چگونه کسی می تواند بگوید که من یک ویس است؟

6. Monica: A wuss? Excuse me for living in the real world, okay?
[ترجمه ترگمان]ترسو؟ ببخشید که تو دنیای واقعی زندگی می کنم، باشه؟
[ترجمه گوگل]مونیکا واس؟ ببخشید برای زندگی در دنیای واقعی، خوب؟

7. If you do wuss out, don't get down on yourself or rationalize it away ("Oh, those girls weren't hot enough to talk to. . . yeah. . . that's it").
[ترجمه ترگمان]اگه تو این کار رو نکنی، خودت رو زمین ننداز و این رو توجیه نکن (اوه، این دخترها به اندازه کافی گرم نبودند که با او حرف بزنند … بله، همین
[ترجمه گوگل]اگر شما بیرون بیایید، خودتان را رها نکنید و یا آن را تصحیح نکنید ('آه، این دختران به اندازه کافی داغ نبودند که حرف بزنند آره این است')

8. I am just a pampered Western wuss.
[ترجمه ترگمان]من فقط یک wuss pampered غربی هستم
[ترجمه گوگل]من فقط یک غریبه غمگین هستم

9. I'll tell you what kind-a coward, a wuss.
[ترجمه ترگمان]بهت می گم چه جور ترسو و ترسویی
[ترجمه گوگل]من به شما خواهم گفت چه نوعی، بزدل، واس

10. Capri can't stop laughing. "Come on, you wuss. "
[ترجمه ترگمان]کاپری که نمی تواند جلوی خنده اش را بگیرد می گوید: \" زود باش، زود باش \"
[ترجمه گوگل]کاپری نمی تواند خنده دهد 'بیا، شما wuss '

11. This is WUSS behavior at its worst.
[ترجمه ترگمان]این رفتار wuss در بدترین حالت است
[ترجمه گوگل]این رفتار WUSS در بدترین حالت است

12. Jerry: He said wuss?
[ترجمه ترگمان]اون گفت ترسو؟
[ترجمه گوگل]جری گفت: واس؟

13. Or you're just a wuss.
[ترجمه ترگمان]یا اینکه تو فقط یه ترسویی
[ترجمه گوگل]یا شما فقط یک هاله است

14. Don't be such a wuss!
[ترجمه ترگمان]ترسو نباش!
[ترجمه گوگل]مثل این نباشید!

پیشنهاد کاربران

سوسول
بچه سوسول
تیتیش مامانی

بچه ننه، ننر، ترسو، بزدل، لوس، ضعیف، بی دل، کبک زهره، کم دل، کم جرعت.

Don't be such a wuss
اینقدر بزدل نباش


کلمات دیگر: