کلمه جو
صفحه اصلی

degrease


پاک کردن روغن علوم مهندسى : پاک کردن گریس

انگلیسی به فارسی

گرسنگی


انگلیسی به انگلیسی

• remove grease

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] گریس زدایی، چربی زدایی

جملات نمونه

1. The plastic operation which degrease the belly have two types, one is lipectomy, another is liposuction.
[ترجمه ترگمان]عمل جراحی پلاستیک که شکم را به دو نوع تقسیم می کند یکی است و دیگری liposuction است
[ترجمه گوگل]عملکرد پلاستیکی که شکم را از بین می برد، دو نوع دارد: لیپکتومی، لیپوساکشن دیگری است

2. Conduct test on wastewater treatment, RO, Paint, phosphate, degrease, metal working fluid, cleanness.
[ترجمه ترگمان]تست تست بر روی تصفیه فاضلاب، RO، Paint، فسفات، degrease، مایع کاری فلزی، cleanness
[ترجمه گوگل]آزمون تست تصفیه فاضلاب، RO، رنگ، فسفات، چربی زدایی، مایع کارکرد فلز، پاکیزگی

3. Methanol can also degrease the skin, which may cause dermatitis.
[ترجمه ترگمان]ماساژ هم چنین می تواند پوست را تمیز کند، که ممکن است باعث آماس پوستی شود
[ترجمه گوگل]متانول همچنین می تواند پوست را خشک کند، که ممکن است درماتیت ایجاد کند

4. Degrease according to SSPC - SP 1 solvent cleaning.
[ترجمه ترگمان]Degrease مطابق با تمیز کردن حلال ۱ - SP است
[ترجمه گوگل]رطوبت با توجه به SSPC - SP 1 تمیز کردن حلال

5. One set of electrolytic degrease pickling line with annual production capacity of 200000 metric tons.
[ترجمه ترگمان]یک مجموعه از line electrolytic degrease با ظرفیت تولید سالانه of تن
[ترجمه گوگل]یک مجموعه از خط ترشی زدایی الکترولیتی با ظرفیت تولید سالانه 200000 تن

6. Degrease milk which remove the fat has as much protein and mineral subsrtates as common milk.
[ترجمه ترگمان]شیری که چربی را از بین می برد به اندازه شیر معمولی پروتئین و subsrtates معدنی دارد
[ترجمه گوگل]شیر خشک کردن که چربی را حذف می کند پروتئین و مواد معدنی را به عنوان شکر معمولی تعبیه می کند

7. The effect of the sintering temperature on the degrease performance is obvious.
[ترجمه ترگمان]تاثیر دمای sintering بر عملکرد degrease مشهود است
[ترجمه گوگل]تاثیر دمای پختن بر عملکرد چاقی آشکار است

8. Both Company uses solvent or detergent liquids to firstly degrease the metallic pieces.
[ترجمه ترگمان]هر دو شرکت از مایعات حلال و یا مواد شوینده استفاده می کنند و ابتدا قطعات فلزی را تولید می کنند
[ترجمه گوگل]هر دو شرکت از مایعات حلال یا مایع استفاده می کنند تا در ابتدا قطعات فلزی را از بین ببرند

9. Through single factor and orthogonal experiments, extraction of oil from soybean embryo and its composition were studied by using petroleum ether as degrease solvent and GC, respectively.
[ترجمه ترگمان]از طریق یک عامل واحد و آزمایش ها متعامد، استخراج نفت از جنین سویا و ترکیب آن با استفاده از اتر petroleum به ترتیب حلال و GC مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]از طریق تک فاکتور و آزمایش های متعامد، استخراج روغن از جنس سویا و ترکیب آن با استفاده از الکل نفتی به عنوان حلال زدایی و GC مورد مطالعه قرار گرفت

پیشنهاد کاربران

چربی زدایی


کلمات دیگر: