1. certain advantages accrue to people when they reach adulthood
وقتی افراد به سن بلوغ می رسند امتیازات بخصوصی به آنها تعلق می گیرد.
2. certain chemicals are carcinogens
برخی مواد شیمیایی سرطان زا هستند.
3. certain places of denim pants are sewn with metal rivets
شلوارهای جین در برخی جاها با همبندهای فلزی دوخته شده اند.
4. certain roads can be traveled only on horseback
برخی راه ها را فقط با اسب می توان پیمود.
5. certain things can never be known with certainty
برخی چیزها را هرگز نمی توان به تحقیق دانست.
6. a certain cure
علاج قطعی
7. a certain friend of mine
یکی از دوستان من
8. a certain mr. akbary wants you
آقایی به نام اکبری شما را کار دارد.
9. a certain person is interested in buying that house
فرد به خصوصی مایل به خرید آن خانه است.
10. his certain aim
نشانه گیری بی خطای او
11. make certain all the doors are locked
اطمینان حاصل کن که همه ی درها قفل اند.
12. on certain important points the letter is quite silent
آن نامه در مورد برخی نکات مهم کاملا گنگ است.
13. under certain eventualities
تحت برخی امکانات
14. for certain
بدون شک،حتمی،مسلم،محقق
15. make certain
اطمینان به عمل آوردن،مطمئن شدن
16. electricity incandesces certain metals
برق برخی فلزات را گداخته می کند.
17. i feel certain that . . .
من اطمینان دارم که . . . .
18. i have certain reservations about going to her house
در مورد رفتن به خانه ی او دودل هستم.
19. she escaped certain death
او از مرگ حتمی جست.
20. there are certain limits which one should never overpass
محدودیت های خاصی وجود دارد که انسان هرگز نباید از آن پا فرا بگذارد.
21. to be certain
مطمئن بودن،اطمینان داشتن
22. to set certain conditions as part of the contract
برخی شرایط را به عنوان بخشی از قرارداد تعیین کردن
23. of a certain age
(معمولا در مورد زنان) پا به سن گذاشته
24. to a certain extent (or degree)
تا اندازه ای،به مقدار معینی
25. hallucinations occur in certain mental disorders
برخی نابسامانی های روانی موجب پیدایش اوهام می شود.
26. i am quite certain that they will not come
من کاملا مطمئن هستم که آنها نخواهند آمد.
27. i noticed a certain constraint on their part
متوجه شدم که محذوریت دارند.
28. the transmission of certain characteristics may jump one or more generations
انتقال برخی ویژگی ها(ی ارثی) ممکن است از روی یک یا چند نسل جهش کند (در یک یا چند نسل ظاهر نشود).
29. the use of certain drugs is harmful
استعمال برخی داروها زیان آور است.
30. to think along certain lines
در راستای خطوط معینی اندیشیدن
31. a bias toward a certain type of personality
تمایل نسبت به گونه ی ویژه ای از شخصیت
32. a lucky escape from certain death
فرارنیک بختانه از مرگ حتمی
33. he predicted the enemy's certain defeat
او شکست حتمی دشمن را پیش بینی کرد.
34. he walks with a certain amount of dash
با ژست خاصی راه می رود.
35. i don't know for certain if he is going to come or not
درست نمی دانم که او خواهد آمد یا نه.
36. polygamy is allowed in certain religions
در برخی مذاهب چند زنی مجاز است.
37. the body cannot metabolize certain minerals
بدن نمی تواند برخی مواد معدنی را سوخت و ساز کند.
38. they believe that through certain rituals one can evoke spirits
آنان بر این باورند که با برخی مراسم می توان ارواح را فراخواند.
39. divine providence saved him from certain death
مشیت الهی او را از مرگ حتمی نجات داد.
40. rain is possible but not certain
باران امکان پذیر است ولی حتمی نیست.
41. the growth in demand is certain to drive up prices
رشد تقاضا حتما قیمت ها را بالا خواهد برد.
42. we must separate superstition from certain knowledge
ما باید خرافات را از دانش مسلم جدا کنیم.
43. to some extent, to a certain extent
تا اندازه ای،تا مقداری
44. community life obligates us to follow certain rules and traditions
زندگی اجتماعی ما را ناچار به رعایت برخی مقررات و سنت ها می کند.
45. his heroism saved the group from certain death
جانبازی او گروه را از مرگ حتمی نجات داد.
46. it is not easy to digest certain foods
هضم برخی غذاها آسان نیست.
47. my doctorate had given me a certain cachet in her parents' eyes
درجه ی دکترای من موجب شد که والدین او با نظر موافقی به من نگاه کنند.
48. we will cooperate with you within certain limits
ما در حد معینی با شما همکاری خواهیم کرد.
49. the government has been very severe about certain films
دولت در مورد برخی فیلم ها خیلی سختگیری کرده است.
50. the relief of the commanding officer was certain
تعویض افسر فرمانده حتمی بود.
51. the river is said to be haunted by certain evil spirits
می گویند رودخانه میعادگاه ارواح خبیثه است.
52. the presence of these bacteria is obligate to the growth of certain plants
وجود این ترکیزه ها برای رشد برخی گیاهان لازم است.