کلمه جو
صفحه اصلی

gunman


معنی : سیاف، توپچی، دزد مسلح، تفنگ دار، تفنگساز
معانی دیگر : (آمریکا) آدم مسلح، طپانچه دار، هفت تیر کش، جانی مسلح، گانگستر، آدم کش حرفه ای

انگلیسی به فارسی

تفنگدار، توپچی، تفنگ ساز، دزد مسلح


مسلح، دزد مسلح، تفنگ دار، توپچی، سیاف، تفنگساز


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: gunmen
• : تعریف: a person armed with a gun or skilled in the use of guns, esp. a professional killer.

• gunner, one skilled in operating a gun; hitman, hired killer; one who makes guns
a gunman is someone who uses a gun to commit a crime.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] متصدی ملات پاش

مترادف و متضاد

سیاف (اسم)
gunman, butcher, executioner

توپچی (اسم)
artillerist, gunner, gunslinger, cannoneer, gunman, bombardier

دزد مسلح (اسم)
gunslinger, gunman

تفنگ دار (اسم)
gunslinger, gunman, musketeer, mousquetaire

تفنگساز (اسم)
gunner, gunslinger, gunman

جملات نمونه

1. The police fired away at the gunman.
[ترجمه ترگمان]پلیس به طرف مرد مسلح شلیک کرد
[ترجمه گوگل]پلیس به سوی مردان مسلح اخراج شد

2. The gunman gave himself up to the police.
[ترجمه ترگمان]مرد مسلح خود را به پلیس تسلیم کرد
[ترجمه گوگل]مردان مسلح خود را به پلیس دادند

3. He was shot by a lone gunman.
[ترجمه ترگمان]او توسط یک مرد مسلح به ضرب گلوله کشته شد
[ترجمه گوگل]او توسط یک مسلح تنها کشته شد

4. The gunman had singled Debilly out and waited for him.
[ترجمه ترگمان]مرد مسلح Debilly را بیرون کرده و منتظر او بود
[ترجمه گوگل]این تفنگدار دبیلی را به او اختصاص داد و منتظر او بود

5. The gunman, whose mask had slipped, fled.
[ترجمه ترگمان]تیرانداز، که ماسکش در دست بود، فرار کرد
[ترجمه گوگل]مرد مسلح، که ماسک او تضعیف شده، فرار کرد

6. A gunman fired off a volley of shots into the air.
[ترجمه ترگمان]یک مرد مسلح از شلیک گلوله به هوا شلیک کرد
[ترجمه گوگل]یک تفنگدار یک توپ از عکس ها را به هوا اخراج کرد

7. The police blocked off the street where the gunman was hiding.
[ترجمه ترگمان]پلیس خیابانی که مرد مسلح مخفی شده بود را مسدود کرد
[ترجمه گوگل]پلیس مسدود کردن خیابان هایی بود که مسلح مخفی شده بود

8. He gazed fearlessly at the gunman.
[ترجمه ترگمان]و بدون ترس به مرد تیرانداز چشم دوخت
[ترجمه گوگل]او با بی احترامی به مرد مسلح نگاه کرد

9. The gunman fired three times in rapid succession.
[ترجمه ترگمان]مرد مسلح سه بار پیاپی تیراندازی کرد
[ترجمه گوگل]مردان مسلح سه بار در سریعتر زدند

10. Despite pleas from his mother, the gunman refused to give himself up.
[ترجمه ترگمان]علی رغم درخواست مادرش، مرد مسلح از تسلیم نشدن خودداری کرد
[ترجمه گوگل]علی رغم درخواستهایش از مادرش، مسلمان خودداری کرد که خود را بالا ببرد

11. Police have issued a description of the gunman.
[ترجمه ترگمان]پلیس توضیح این مرد مسلح را صادر کرده است
[ترجمه گوگل]پلیس توضیحی از مردان مسلح داده است

12. The gunman was finally overpowered by three security guards.
[ترجمه ترگمان]مرد مسلح در نهایت توسط سه نگهبان امنیتی اشغال شد
[ترجمه گوگل]سربازان در نهایت توسط سه نگهبان نگهداری شدند

13. She recoiled from the gunman in terror.
[ترجمه ترگمان]او از مرد تیرانداز وحشت زده خود را عقب کشید
[ترجمه گوگل]او از تروریست مجروح شد

14. The gunman used the hostages as a human shield .
[ترجمه ترگمان]مرد مسلح از گروگان ها به عنوان سپر انسانی استفاده کرد
[ترجمه گوگل]مسلح از گروگان ها به عنوان یک سپر انسانی استفاده می کردند

15. He was shot dead by a gunman outside his home.
[ترجمه ترگمان]او توسط یک مرد مسلح در خارج از خانه اش به ضرب گلوله کشته شد
[ترجمه گوگل]او توسط یک مرد مسلح در خارج از منزل خود کشته شد

پیشنهاد کاربران

آدمی که مسلح است

مرد مسلح
Hit the gunman : مرد مسلح را بزن ( با گلوله )


کلمات دیگر: