کلمه جو
صفحه اصلی

incised


حک شده، کنده کاری شده، چاکدار

انگلیسی به فارسی

حک شده، کندهکاری شده


(دارای لبه‌ی چاکدار مانند برخی برگ‌ها) بریده بریده، چاکدار


برش خورده، بریدن، کندن، چاک دادن، شکاف دادن، حجاری کردن


انگلیسی به انگلیسی

• cut; carved; formed by cutting

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] شکافته

مترادف و متضاد

cut


Synonyms: engraved, etched, carved


جملات نمونه

1. an incised design
طرح کنده کاری شده

2. The design is incised into a metal plate.
[ترجمه ترگمان]طراحی به یک صفحه فلزی تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]طراحی به یک صفحه فلزی تزریق می شود

3. The letters were incised in stone.
[ترجمه ترگمان]حروف را از سنگ پرت کرده بودند
[ترجمه گوگل]حروف در سنگ بریده شدند

4. His name was incised on the stone.
[ترجمه ترگمان]اسم او دیگر روی سنگ بود
[ترجمه گوگل]نام او بر روی سنگ بریده شد

5. After the surface is polished, a design is incised or painted.
[ترجمه ترگمان]بعد از صیقل دادن سطح، طراحی incised یا نقاشی شده است
[ترجمه گوگل]پس از جلا دادن سطح، یک طراحی برش داده شده یا رنگ آمیزی شده است

6. The deeply incised DE/ED made with a red-hot nail was visible for anyone to see.
[ترجمه ترگمان]به محض دیدن هر کسی که ببیند یک میخ پر از شدت و تصادفات با میخ داغ به چشم می خورد
[ترجمه گوگل]DE / ED عمیقا برش خورده با یک ناخن قرمز گرم برای هر کسی قابل مشاهده بود

7. The pot surface can also be carved, incised and perforated: all three of these techniques involve the removal of clay.
[ترجمه ترگمان]سطح قابلمه نیز می تواند حکاکی، incised و سوراخ دار باشد: هر سه این روش ها شامل حذف خاک رس هستند
[ترجمه گوگل]سطح گلدان نیز می تواند حک شده، برش داده شده و سوراخ شود: تمام این سه تکنیک شامل حذف رس است

8. Its bright green color and incised leaves serve as a most suitable complement to cryptocorynes.
[ترجمه ترگمان]رنگ سبز روشن آن و برگ های incised به عنوان a مکمل برای cryptocorynes عمل می کنند
[ترجمه گوگل]رنگ سبز روشن آن و برگ های بریده شده به عنوان مکمل مناسب برای کریپتوکارین ها عمل می کنند

9. Two square escutcheon plates, each incised with a cross, have been riveted on to the surface above and below the keyhole.
[ترجمه ترگمان]دو بشقاب بزرگ خانوادگی که هر یک از آن ها با صلیب کشیده شده و روی سطح سوراخ سوراخ سوراخ شده بود
[ترجمه گوگل]دو تکه مربع مربع، هر کدام با یک صلیب بریده شده، به سطح بالا و پایین کلید سوراخ تزریق شده اند

10. Now the natural drainage systems are incised 20 feet below the surrounding landscape.
[ترجمه ترگمان]اکنون سیستم های زه کشی طبیعی در حدود ۲۰ فوت پایین تر از چشم انداز اطراف قرار دارند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر سیستم های زهکشی طبیعی 20 فوت زیر چشم انداز اطراف برش خورده اند

11. I am worried if the poet could be incised wound by the paper's edge.
[ترجمه ترگمان]من نگران این هستم که آیا این شاعر میتونه زخم بزرگی رو لبه کاغذ گیر بندازه یا نه
[ترجمه گوگل]من نگران این هستم که شاعر بتواند با لبه کاغذی زخمی شود

12. The skin is now incised with the scalpel along the previously - drawn lines.
[ترجمه ترگمان]پوست در حال حاضر با چاقوی جراحی که پیش از این کشیده شده بود، مرطوب کننده است
[ترجمه گوگل]پوست اکنون با خطوط کشیده شده با چسبناک ساخته شده است

13. A die incised so as to produce a design in relief.
[ترجمه ترگمان]یک incised در حال مرگ به گونه ای که بتواند طرحی را در آرامش تولید کند
[ترجمه گوگل]یک مورچه به گونه ای طراحی شده است که بتواند با کمک آن طراحی کند

14. The relationships between the cutting speed and a incised workpiece of intension, thickness are analyzed.
[ترجمه ترگمان]روابط بین سرعت برش و قطعه کار بر روی قطعه کار of، ضخامت تحلیل می شوند
[ترجمه گوگل]روابط بین سرعت برش و یک قطعه کاری برش، ضخامت مورد بررسی قرار می گیرد

15. The elbow capsule is incised longitudinally and elevated off the anterior aspect of the distal humerus along with the brachioradialis .
[ترجمه ترگمان]کپسول آرنج incised longitudinally است و بخش جلویی استخوان بازو را همراه با brachioradialis بالا برد
[ترجمه گوگل]کپسول آرنج به صورت طولی و از جنبه قدامی هیپمنتال دفاعی همراه با Brachioradialis بریده می شود

an incised design

طرح کنده‌کاری‌شده


پیشنهاد کاربران

اصطلاح نسخه شناسی:
حکاکی شده. نقر شده

بریده شده ( برش جراحی )

incised ( زیست شناسی - علوم گیاهی )
واژه مصوب: شکافته
تعریف: ویژگی برگی که حاشیۀ آن بریدگی های عمیق و نامنظم داشته باشد


کلمات دیگر: