کلمه جو
صفحه اصلی

grille


معنی : شبکه، پنجره مشبک، پنجره کوچک بلیط فروشها
معانی دیگر : (جلو پنجره یا در) نرده، دیواره ی مشبک، محجر، (اتومبیل) هواکش مشبک جلو رادیاتور، گریل، grill پنجره مشبک، پنجره کوچک بلیط فروشها در سینما و غیره

انگلیسی به فارسی

( grill ) پنجره مشبک، شبکه، پنجره کوچک بلیط فروشها(در سینما و غیره)


مشبک، پنجره مشبک، شبکه، پنجره کوچک بلیط فروشها


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: grilled (adj.)
• : تعریف: a grating, often of metal, used as a screen, barrier, or decoration over an opening such as a window or the ventilation area of an engine.
مشابه: grate, grating, grill

• metal grating placed over an opening (i.e. window, ventilation area, etc.), grillwork
a grille is a framework of metal bars or wire that is placed in front of a window or a piece of machinery, for protection.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] شبکه
[زمین شناسی] شبکه روزنه بند

مترادف و متضاد

شبکه (اسم)
grating, net, grate, trellis, netting, mesh, network, lattice, plexus, grille, meshwork, rete, reticule, reticulum, treillage, trelliswork

پنجره مشبک (اسم)
grille

پنجره کوچک بلیط فروشها (اسم)
grille

جملات نمونه

1. A grille separated the prisoners from their visitors.
[ترجمه ترگمان]از پنجره مشبک این زندانی ها را از visitors جدا می کرد
[ترجمه گوگل]یک پنجره مشبک از بازدیدکنندگان خود جدا شد

2. Ensure that the grille is in place while the machinery is in operation.
[ترجمه ترگمان]اطمینان حاصل کنید که پنجره مشبک در حالی است که دستگاه در حال کار است
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که ماشین مشبک در حال کار است

3. The Ugly: Styling groove across grille.
[ترجمه ترگمان]زشت و زشت
[ترجمه گوگل]شیار زشت: شیپور خاموشی در داخل پنجره مشبک

4. I looked through the grille into the church.
[ترجمه ترگمان]از پنجره به کلیسا نگاه کردم
[ترجمه گوگل]من از پنجره پنجره به کلیسا نگاه کردم

5. There was a fancy grille like a wrought iron gate at the rear end of the dash under the stairs.
[ترجمه ترگمان]در انتهای راهرو، پنجره ای به رنگ آهنی تعبیه شده بود که در انتهای پلکان زیر پلکان قرار داشت
[ترجمه گوگل]یک پنجره مشبک فوری مانند یک دروازه ای از آهن ساخته شده در انتهای عقب در زیر پله ها بود

6. Eventually the grille swung away from the iron chair, and the helmet from his head, releasing Lexandro.
[ترجمه ترگمان]سرانجام توری از صندلی آهنین دور شد و کلاه ایمنی سرش را از سرش بیرون آورد
[ترجمه گوگل]سرانجام مشبک از صندلی آهن دور شد و کلاه سرش را آزاد کرد و لساندرو را آزاد کرد

7. Dalgliesh passed through the grille door into the body of the church, turning to close it gently behind him.
[ترجمه ترگمان]Dalgliesh از در مشبک به داخل کلیسا گذشت و به آرامی آن را پشت سرش بست
[ترجمه گوگل]Dalgliesh از طریق درب آشپزخانه به بدن کلیسا عبور کرد، و آن را به آرامی پشت سرش بست

8. The Balcony, with its metal grille enclosures, is available only in black or paintable white.
[ترجمه ترگمان]The با حصارهای مشبک فلزی آن تنها در رنگ سیاه یا سفید در دسترس است
[ترجمه گوگل]بالکن، با حصارهای گرانول فلزی، تنها در رنگ مشکی یا سفید قابل استفاده است

9. The front grille and the chrome hub caps gleamed, because he polished them every evening with a soft chamois cloth.
[ترجمه ترگمان]پنجره جلویی و میله کروم برق می زد، زیرا هر شب آن ها را با پارچه ای نازک و لطیف صیقل می داد
[ترجمه گوگل]مشبک جلو و کلاه های کلاه کروم با شکوه، زیرا او هر شب با پارچه چوبه دار صیقل خورده است

10. The heron profile that she saw through the grille.
[ترجمه ترگمان]ماهیخوار همین که از پنجره مشبک رد شد
[ترجمه گوگل]مشخصات چهره که او از طریق پنجره مشبک دید

11. Similarly, I remember peering through the expanded grille they drew across the cinema entrance when it was closed.
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، من به خاطر دارم که از درون پنجره مشبک که از جلوی ورودی سینما عبور کردند و وقتی بسته شد، سرک کشیده بودم
[ترجمه گوگل]به طور مشابه، من به یاد می آورم از طریق مشبک گسترش یافته ای که در هنگام ورود به سینما در آن بسته شد، درگیر بود

12. The fine decorative grille in front of the doorway is by Jaroslav Horejc of 195
[ترجمه ترگمان]پنجره مشبک ظریف جلوی در با Jaroslav Horejc از ۱۹۵ امتیاز قرار دارد
[ترجمه گوگل]مشبک تزئینی زیبا در جلو درب توسط Jaroslav Horejc از سال 195 است

13. External changes are discreet but effective with chrome grille and deeper, wider air inlets.
[ترجمه ترگمان]تغییرات بیرونی محتاطانه ولی موثر با پنجره های مشبک و ورودی های هوای گسترده تر و وسیع هستند
[ترجمه گوگل]تغییرات بیرونی محتاطانه هستند، اما با پنجره های کروم و ورودی های عمیقتر و گسترده تر هوا موثر است

14. He had been unscrewing the grille, dropping the books into the duct behind, and replacing the grille.
[ترجمه ترگمان]سعی کرد پنجره را باز کند و کتاب ها را به داخل کانال بیندازد و کافه را باز کند
[ترجمه گوگل]او پنجره مشبک را باز کرده بود، کتاب ها را درون مجرای عقب گذاشت و جایگزین پنجره مشبک شد

پیشنهاد کاربران

جلوپنجرۀ خودرو


کلمات دیگر: