کلمه جو
صفحه اصلی

grinder


معنی : لله، خرد کننده، تیز کن، دندان اسیا
معانی دیگر : آدمی که دسته ای را می چرخاند و یا چاقو تیز می کند، تیزگر، دستگاه خرد کنی یا آردسازی، (در چاقو تیز کنی) چرخ سنباده، سنگ تیزگر، فسان، دندان اسیاب، سنگ رویی اسیاب

انگلیسی به فارسی

دندان اسیاب، سنگ رویی اسیاب، تیز کن، لله


خرد کننده، لله، تیز کن، دندان اسیا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person or machine that grinds.

(2) تعریف: one that sharpens tools.

(3) تعریف: a tooth at the back of the mouth; molar.

• person or thing which grinds; molar tooth; device which sharpens tools; device which grinds food
a grinder is a machine or device which crushes something into small pieces.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] خرد کن
[پلیمر] آسیاب گردساز

مترادف و متضاد

لله (اسم)
bedder, grinder, mammy, tutor, dry-nurse

خرد کننده (اسم)
chopper, grinder, crasher

تیز کن (اسم)
grinder

دندان اسیا (اسم)
grinder

جملات نمونه

1. The chef used an electric grinder in the kitchen.
[ترجمه زهرا حیدری] سرآشپز از آسیاب برقی در آشپزخانه استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]آشپز از یک آسیاب برقی در آشپزخانه استفاده کرد
[ترجمه گوگل]سرآشپز یک آشپزخانه الکتریکی را در آشپزخانه استفاده می کند

2. The grinder was powered by a windmill.
[ترجمه ترگمان]آسیاب بادی از آسیاب بادی برق می زد
[ترجمه گوگل]میلز توسط یک آسیاب بادی طراحی شده است

3. We've got a juicer, a blender, a coffee grinder - in fact all manner of kitchen gadgetry.
[ترجمه ترگمان]ما یک juicer، یک مخلوط کن و یک قهوه coffee در حقیقت آشپزخانه داریم
[ترجمه گوگل]ما آبمیوه گیری، مخلوط کن، قهوه جوش - در واقع همه نوع وسایل آشپزخانه

4. Do not hold the grinder back to front, and never remove the guard.
[ترجمه ترگمان]چرخ را به جلو نگاه نکنید و هیچ وقت نگهبان را بیرون نیاورید
[ترجمه گوگل]چرخ دنده را به جلو برگردانید و گارد را هرگز بردارید

5. We never did see that organ grinder again and I felt sorry about what had happened.
[ترجمه ترگمان]ما دیگر آن چرخ ساز را ندیدیم و احساس تاسف می کردم که چه اتفاقی افتاده
[ترجمه گوگل]ما هرگز آن اره را ندیده بودیم و از اینکه اتفاق افتاده بود متاسفم

6. Also provided with the grinder is a disc for use on metalwork.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، چرخ یک دیسک برای استفاده در فلزکاری می باشد
[ترجمه گوگل]همچنین با چرخ دنده ارائه می شود یک دیسک برای استفاده در فلزات

7. Relate to hypothetical activity of roller, grinder, sieves and mill, he wrote.
[ترجمه ترگمان]او نوشت که مرتبط با فعالیت فرضی of، آسیاب، الک و آسیاب است
[ترجمه گوگل]او نوشت که مربوط به فعالیت فرضی از غلتک، آسیاب، غربال و آسیاب است

8. The grocer had a grinder somewhere, and his wife unearthed it, dusted it down and plugged it in for me.
[ترجمه ترگمان]The جایی چرخ زد و زنش آن را از زیر خاک بیرون کشید، آن را گردگیری کرد و آن را به خاطر من روشن کرد
[ترجمه گوگل]بچگانه جایی جاروبرقی داشت، و همسرش آن را کشف کرد، آن را خراب کرد و آن را برای من متصل کرد

9. His voice churned like a meat grinder that had long been abused by its owner.
[ترجمه ترگمان]صدایش مثل چرخ گوشتی بود که از صاحبش سو استفاده کرده بود
[ترجمه گوگل]صدای او مانند یک چرخ گوشت که مدتها توسط صاحبش مورد سوء استفاده قرار گرفته بود، رنج می برد

10. By improving the wheel gear grinder of large plane grinding, the tooth modification method was presented for manufacturing noninvolute beveloid gears.
[ترجمه ترگمان]با بهبود چرخ چرخ دنده در آسیاب بزرگ، روش اصلاح دندان برای تولید gears beveloid نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]با بهبود دنده چرخ دنده ای از سنگ شکن بزرگ، روش اصلاح دندان برای ساخت چرخ دنده های غیر چرخشی ارائه شده است

11. Visual Universal Wheel Dresser adaptable on surface grinder and universal tool grinder.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]Universal Wheel Dresser ویژوال قابل انعطاف در سطح دنده و چرخ دنده جهانی

12. A kind of new typed robotic abrasive belt grinder was designed.
[ترجمه ترگمان]نوعی از belt که مخصوص abrasive می باشد، طراحی شده است
[ترجمه گوگل]یک نوع ریش تراش رباتیک جدید تایپ شده طراحی شده است

13. The unit uses Air-feed grinder, is a grinding, mixing as one of the feed processing equipment, suitable f small medium sized farms feed mills to use.
[ترجمه ترگمان]این واحد از چرخ تغذیه - تغذیه استفاده می کند، که به عنوان یکی از تجهیزات فرآوری فید استفاده می شود، که برای استفاده از کارگاه تولید مزارع کوچک با اندازه متوسط کوچک استفاده می شود
[ترجمه گوگل]این واحد با استفاده از دستگاه تهویه مطبوع، یک آسیاب آسیاب، مخلوط کردن به عنوان یکی از تجهیزات پردازش خوراک، مناسب f کوچک کارخانه های مواد غذایی مزارع متوسط ​​برای استفاده است

14. Designing the high - speed tool grinder of good performance is a principal condition.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]طراحی ابزار سرعت بالا ابزار دقیق عملکرد خوب یک شرط اصلی است

پیشنهاد کاربران

خُردال = خرد ال ( مانند چنگال )

خردگر.

آسیاب ، خردکُن

دستگاه آسیاب کردن

آسیاب، خرد کننده


کلمات دیگر: