معنی : استحکام، ثبات، سنگ ریزه، شن، ریگ، ماسه سنگ، ازردن، اسیاب کردن
معانی دیگر : انواع ماسه سنگ (که به خاطر سختی ذراتش به عنوان تیزگر و سنگ آسیاب و غیره کاربرد دارد)، (در اثر سایش) صدای خش خش کردن، (آمریکا) شجاعت واستقامت، طاقت، دل و جرات، عزم، شکسته سنگ (باتاکید بر زبری و سختی آنها)، با سنگریزه ی زبر پوشاندن، شن پوش کردن، میزان سختی و زبری سنگ، (به نشان تصمیم یا خشم) دندان به هم فشردن، دندان قروچه کردن، خاک، نخاله، ساییدن