کلمه جو
صفحه اصلی

globular


معنی : گرد، کروی، گوی مانند، گلبولوار
معانی دیگر : گویچه ای، توپ مانند

انگلیسی به فارسی

کروی، گرد، گوی مانند، گلبول وار


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: globularly (adv.), globularity (n.)
(1) تعریف: in the shape of a globe or globule; spherical.
مشابه: global

(2) تعریف: containing or consisting of globules.

(3) تعریف: worldwide or global.

• round; shaped like a globe; drop-like
something that is globular is round like a ball; a formal word.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] گلبولی - گوی سان
[ریاضیات] گوی مانند، کروی

مترادف و متضاد

گرد (صفت)
round, orbicular, terete, globular

کروی (صفت)
spherical, orbicular, global, globular, spheral

گوی مانند (صفت)
spherical, globular

گلبولوار (صفت)
globular

جملات نمونه

1. globular cluster
خوشه ی کروی

2. The globular seed capsule contains numerous small seeds.
[ترجمه ترگمان]کپسول دانه کروی حاوی دانه های کوچک متعددی است
[ترجمه گوگل]کپسول دانه کروی حاوی دانه های زیادی است

3. The plant has distinctive globular flowers.
[ترجمه ترگمان]این گیاه دارای گله ای globular متمایز است
[ترجمه گوگل]این گیاه دارای گل های رنگی متمایز است

4. They can also be distinguished by their almost globular shape and the long protruding remnant of the style sticking out on top.
[ترجمه ترگمان]آن ها هم چنین می توانند با شکل کروی خود و باقیمانده برجسته سبک بیرون زده در بالا تشخیص داده شوند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین می توانند با تقریبا شکل کروی و بقایای طولانی ظاهر سبک که در بالا قرار دارند، متمایز شوند

5. The globular star clusters that surround the Milky Way also seem to come in two age groups.
[ترجمه ترگمان]خوشه های ستاره ای globular که کهکشان راه شیری را احاطه کرده اند نیز به نظر می رسد که در دو گروه سنی هستند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد خوشه های ستاره ای کروی که راه شیری را احاطه کرده اند نیز در دو گروه سنی قرار دارند

6. The globular cluster M53 is in the same field as Alpha.
[ترجمه ترگمان]خوشه کروی M۵۳ در یک میدان به نام Alpha قرار دارد
[ترجمه گوگل]خوشه کروی M53 در زمینه مشابه با آلفا قرار دارد

7. Pieces of the globular bodies of eighteenth century wine bottles were unearthed.
[ترجمه ترگمان]قطعه هایی از بدن های globular در بطری های شراب قرن هیجدهم، از زیر خاک بیرون کشیدند
[ترجمه گوگل]قطعات بدن کروی بطری شراب قرن هجدهم کشف شد

8. Clusters, both open and globular, abound.
[ترجمه ترگمان]Clusters، هر دو باز و globular فراوان است
[ترجمه گوگل]خوشه ها، هر دو باز و کروی، فراوانند

9. Species forming a short globular rhizome are pulled up and left floating in a well lighted tank.
[ترجمه ترگمان]گونه هایی که یک rhizome کروی کوتاه تشکیل می دهند به سمت بالا کشیده می شوند و در یک مخزن بسیار روشن شناور می مانند
[ترجمه گوگل]گونه هایی که یک ریزوم کروی کوتاه تشکیل می دهند، در یک تانک به خوبی شناور کشیده شده و شناور می شوند

10. You can conceive of globular protein molecules folding from chains of left- and right-handed amino acids but not helical protein molecules.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید مولکول های پروتئینی کروی را تصور کنید که از زنجیره های آمینو اسید چپ و راست به دست می آیند اما مولکول های پروتئینی مارپیچی نیستند
[ترجمه گوگل]شما می توانید مولکول های پروتئینی کروی را از زنجیرهای اسید آمینه چپ و راست دست بکشید، اما نه مولکول های پروتئینی پیچیده

11. Directly ahead you see a huge, globular molecule the size of a two-car garage.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن یک مولکول بزرگ و globular را به اندازه یک گاراژ دو ماشین می بینید
[ترجمه گوگل]به طور مستقیم به جلو، شما یک مولکول بزرگ، کروی اندازه یک گاراژ دو اتومبیل را می بینید

12. Serpens contains a prominent globular cluster, M which is not far below naked-eye visibility.
[ترجمه ترگمان]Serpens شامل یک خوشه کروی معروف است که در فاصله ای کم تر از دید غیر مسلح قرار ندارد
[ترجمه گوگل]گوساله ها دارای یک خوشه کروی برجسته، M که به مراتب کمتر از دید چشم است

13. The highly conserved globular domain is essential for the binding of H1 to the nucleosome.
[ترجمه ترگمان]دامنه globular به شدت حفاظت شده برای اتصال H۱ به the ضروری است
[ترجمه گوگل]دامنه کروی بسیار محافظت شده برای اتصال H1 به نوکلئوزوم ضروری است

14. A globular volume of gas will seem to have a hot shot at its center.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که یک حجم globular از گاز در مرکز آن یک گلوله گرم داشته باشد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد یک حجم کروی گاز در مرکز آن قرار دارد

15. Smaller groups of stars called globular clusters often surround spiral galaxies.
[ترجمه ترگمان]گروه های کوچک تر از ستارگان به نام خوشه های کروی اغلب کهکشان های حلزونی را احاطه کرده اند
[ترجمه گوگل]گروه های کوچکتر از ستارگان به نام خوشه های کروی اغلب کهکشان مارپیچی را احاطه کرده اند

globular cluster

خوشه‌ی کروی



کلمات دیگر: