کلمه جو
صفحه اصلی

ingot


معنی : خشت، شمش، قالب
معانی دیگر : (در اصل) قالب فلز کاری (که فلز را به شکل میله یا آجر درمی آورد)، قالب ریخته گیری، شمش طلا و نقره و فلزات، بصورت شمش در اوردن

انگلیسی به فارسی

قالب (ریخته گیری)، شمش (طلا و نقره و فلزات)، بصورت شمش در آوردن


شمش، قالب، خشت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a mass of metal cast into a shape that makes it easily handled or stored, or the mold in which it is cast.

• mass of cast metal (especially of gold or silver)
an ingot is a lump of metal, usually shaped like a brick.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] شمش
[ریاضیات] شمس مربع القاعده، شمس

مترادف و متضاد

خشت (اسم)
adobe, brick, diamond, bat, ingot, spear

شمش (اسم)
bar, ingot, bullion

قالب (اسم)
format, case, size, ingot, pat, standard, cast, mandrel, cake, model, template, mold, mandril

جملات نمونه

1. Just the ingots, two feet high.
[ترجمه ترگمان]فقط شمش دو متر ارتفاع داشت
[ترجمه گوگل]فقط شمش، دو پا بالا

2. After various experiments, an ingot was cast in August 19 containing around 13 percent chromium with a little manganese.
[ترجمه ترگمان]پس از آزمایش ها مختلف، یک شمش در ۱۹ آگوست ریخته شد که حاوی حدود ۱۳ درصد کروم با یک manganese کوچک بود
[ترجمه گوگل]پس از آزمایش های مختلف، یک شمش در 19 اوت حاوی حدود 13 درصد کروم با منگنز کمی بازی می کرد

3. The silicon ingots are highly perfect single crystals and on the atomic scale the cutting has to proceed through breaking bonds.
[ترجمه ترگمان]شمش های سیلیکون، کریستال های منفرد بسیار کامل هستند و در مقیاس اتمی برش باید از طریق شکستن پیوندهای حاصل شود
[ترجمه گوگل]شمش سیلیکون کریستالهای بسیار عالی و در مقیاس اتمی، برش باید از طریق شکستن اوراق قرضه ادامه یابد

4. The only castings found were ingots, so this seems to have been a metal refinery.
[ترجمه ترگمان]تنها قالب های موجود، شمش بودند، بنابراین به نظر می رسد که این یک پالایشگاه فلزی بوده است
[ترجمه گوگل]تنها ریخته گری های موجود، شمش ساخته شده بود، بنابراین این به نظر می رسد یک پالایشگاه فلز است

5. Around his neck he wore a gold ingot engraved with his birthday, a present from his sister.
[ترجمه ترگمان]در اطراف گردنش یک شمش طلا بود که از خواهرش هدیه گرفته بود
[ترجمه گوگل]در اطراف گردن او یک شمش طلا با تولدش، یک هدیه از خواهرش حک شده بود

6. They eat dumplings shaped like silver ingots, long rice noodles for long life, and boiled peanuts for conceiving sons.
[ترجمه ترگمان]آن ها پیراشکی مانند شمش های نقره، رشته های دراز مدت طولانی برای زندگی طولانی و بادام زمینی خوردند
[ترجمه گوگل]آنها dumplings مانند شکلات نقره ای، رشته فرنگی برنج بلند برای زندگی طولانی، و بادام زمینی پخته شده برای تصور کردن پسران

7. Finish operation a year many does steel ingot have bad in the leg go out?
[ترجمه ترگمان]پایان کار یک سال بسیاری از شمش فولاد در پا بد است؟
[ترجمه گوگل]بسیاری از کارها را در سال انجام می دهند آیا شمش فولاد در پا از بین می رود؟

8. The quantity of magnesium ingot is improved though fitting the system of remelting and refining.
[ترجمه ترگمان]مقدار شمش منیزیم اصلاح شده و متناسب با سیستم of و پالایش می باشد
[ترجمه گوگل]مقدار شمش منیزیم در حالیکه سیستم رولتینگ و پالایش مناسب است، بهبود یافته است

9. Thus, it is necessary achieve an ingot mold to cast slabs to overcome the foregoing drawbacks.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه لازم است که برای غلبه بر اشکالات فوق، یک قالب قالبی برای cast قالب های قالبی تهیه شود
[ترجمه گوگل]بنابراین، برای رسیدن به نقاط فوق الذکر، لازم است به یک قالب ریخته شود تا اسلبها را به دست بگیرد

10. His master granted him a small ingot of silver.
[ترجمه ترگمان]اربابش یک شمش نقره از نقره به او داد
[ترجمه گوگل]استاد او به او یک شمش کوچک از نقره را داد

11. Charge of a gold ingot to have 2 hours of purgatory is also a good time!
[ترجمه ترگمان]شارژ یک شمش طلا برای داشتن ۲ ساعت برزخ نیز زمان خوبی است!
[ترجمه گوگل]شارژ کردن یک شمش طلا به مدت 2 ساعت خالص ساز نیز یک زمان خوب است!

12. The octahedron steel ingot and V - anvil forging bar can effectively prevent cracks in crystal boundary.
[ترجمه ترگمان]قالب های فولادی octahedron و میله ای شکل - سندان می تواند به طور موثر از ایجاد شکاف در مرز بلور جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]شمش فولاد هشت ضلعی و نوار جعل V-anvil می توانند به طور موثر از ترک در مرز کریستالی جلوگیری کنند

13. Increasing the utilization ratio of the ingot is an important way to reduce the forging cost.
[ترجمه ترگمان]افزایش نسبت استفاده از شمش یک روش مهم برای کاهش هزینه ساخت آن است
[ترجمه گوگل]افزایش نسبت استفاده از شمش، یک راه مهم برای کاهش هزینه جعل است

14. The rack of aluminum ingot stacker plays an important part in the process of Stacker.
[ترجمه ترگمان]آزمایش شمش آلومینیوم با نقش مهمی در فرآیند of بازی می کند
[ترجمه گوگل]قفسه شمارش شمش آلومینیوم آلومینیوم نقش مهمی در روند استاکر دارد

پیشنهاد کاربران

ingot ( مهندسی مواد و متالورژی )
واژه مصوب: شمش
تعریف: قطعه‏فلز ریخته‏گری با ابعاد معین، معمولاً دارای مقطعِ مربع‏مستطیل و تاحدی مخروطی‏شکل که برای نَوَردکاری و پُتککاری به کار می‏رود |||* مصوب فرهنگستان اول


کلمات دیگر: