کلمه جو
صفحه اصلی

hillside


معنی : دامنه، سینه کش، سرازیری تپه، دامنه کوه
معانی دیگر : کنار تپه، دامنه ی تپه، شیب تپه

انگلیسی به فارسی

دامنه، سرازیری تپه، دامنه کوه


تپه ساحلی، دامنه کوه، دامنه، سرازیری تپه، سینه کش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the sloping part of a hill.

• side of a hill
a hillside is the side of a hill.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] دامنه
[زمین شناسی] دامنه تپه
[زمین شناسی] کوهپایه، دامنه تپه

مترادف و متضاد

دامنه (اسم)
amplitude, foot, domain, hillside, skirt, sidehill, brae

سینه کش (اسم)
hillside, bias, downhill, escarpment, declivity

سرازیری تپه (اسم)
hillside, brae

دامنه کوه (اسم)
hillside, skirt

جملات نمونه

1. a nude hillside
دامنه ی تپه ای بی گیاه

2. rocks stud the hillside
اطراف تپه پر از تخته سنگ است.

3. foxes kennel on the hillside
روباه در کنار تپه لانه می کند.

4. his house is built on a hillside
خانه ی او کنار تپه بنا شده است.

5. the house is in a beautiful situation, on a wooded hillside
خانه در کوهپایه ی جنگلی موقعیت زیبایی دارد.

6. They crouched together on a shadowy hillside.
[ترجمه ترگمان]آن ها روی یک تپه تاریک چمباتمه زده بودند
[ترجمه گوگل]آنها با هم در یک تپه ساحلی سایه انداخته اند

7. She scrambled up the steep hillside and over the rocks.
[ترجمه ترگمان]از دامنه پرشیب تپه بالا رفت و روی صخره ها
[ترجمه گوگل]او تپه تپه و بیش از سنگ ها را تکان داد

8. On our left was a wooded hillside.
[ترجمه ترگمان]سمت چپ ما یک تپه جنگلی بود
[ترجمه گوگل]در سمت چپ ما یک تپه چیده شده است

9. Lava from the volcano was flowing down the hillside.
[ترجمه ترگمان]Lava از کوه آتشفشان پایین تپه سرازیر شده بود
[ترجمه گوگل]گدازه از آتشفشان در دامنه تپه جریان دارد

10. As the hillside was covered with snow, we had to walk up carefully.
[ترجمه ترگمان]وقتی تپه پوشیده از برف بود، مجبور بودیم با احتیاط راه برویم
[ترجمه گوگل]همانطور که تپه با برف پوشیده بود، ما مجبور بودیم با دقت راه بریم

11. They are quarrying the hillside for marble.
[ترجمه ترگمان]آن ها در دامنه کوه برای مرمر قرار دارند
[ترجمه گوگل]آنها سنگ مرمر را در معرض حفاری قرار می دهند

12. The rabbits burrowed into the hillside.
[ترجمه ترگمان]خرگوش ها به دامنه کوه رفتند
[ترجمه گوگل]خرگوش ها به دامنه تپه رفته اند

13. Steps cut in the hillside give walkers an easy passage down the mountain.
[ترجمه ترگمان]راه رفتن در دامنه کوه به واکر یک راه آسان در پایین کوه می دهد
[ترجمه گوگل]قدمهایی که در دامنه تپه برداشته میشوند، واکرها را به آسانی عبور میکنند

14. The hotel was perched precariously on a steep hillside.
[ترجمه ترگمان]هتل در یک دامنه پر شیب قرار داشت
[ترجمه گوگل]هتل به شدت در دامنه تپه ای قرار داشت

15. Acid rain has caused severe erosion on the hillside.
[ترجمه ترگمان]باران اسیدی موجب فرسایش شدید روی دامنه تپه شده است
[ترجمه گوگل]باران اسیدی باعث بروز فرسایش شدید در دامنه های کوهستانی شده است

16. Many of the chalets are set on a hillside reached by steps.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کلبه ها در دامنه تپه قرار دارند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کلبه های چوبی در دامنه ای قرار دارند که توسط مراحل ساخته شده است

His house is built on a hillside.

خانه‌ی او کنار تپه بنا شده است.



کلمات دیگر: