1. The butterflies were performing aerial gyrations.
[ترجمه ترگمان]پروانه ها در حال اجرا gyrations هوایی بودند
[ترجمه گوگل]پروانه ها در حال انجام جراحی های هوایی بودند
2. Prince continued his enthusiastic gyrations on stage.
[ترجمه ترگمان]شاهزاده پس از ادامه سخنان پرشور خود روی صحنه سخنان پرشور خود را ادامه داد
[ترجمه گوگل]شاهزاده سینمایی مشتاقانه خود را بر روی صحنه ادامه داد
3. Enough blades gyration diameter for easily cutting long and narrow profile shapes or pipes.
[ترجمه ترگمان]تیغه به اندازه کافی قطر دارند که به راحتی شکل و یا لوله ها را کوتاه کنند
[ترجمه گوگل]قطر دایره ای تیغه مناسب برای برش دادن به شکل های لوله ای و طولانی و باریک
4. When the load is lifted, unload the gyration handle and turn it.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که بار برداشته شد، دسته gyration را تخلیه کرده و آن را تحویل دهید
[ترجمه گوگل]هنگامی که بار برداشته شود، دسته بازشو را آزاد کنید و آن را بچرخانید
5. The obtained characteristic ratio of mean-square radius of gyration and its temperature coefficients for the long Poly(dimethylsilylene)chains with side groups approach the asymptotic value of
[ترجمه ترگمان]نسبت مشخصه به دست آمده از شعاع میانگین مربعی of و ضرایب دمای آن برای زنجیره بلند (dimethylsilylene)با گروه های فرعی به مقدار مجانب نزدیک شده است
[ترجمه گوگل]نسبت ویژگی به دست آمده از شعاع متوسط مربع و ضریب دمای آن برای زنجیرهای Poly (dimetilsilylene) طولانی با گروه های جانبی به مقدار آستیپتوزی
6. The application of the double - gyration device on LAMOST fiber positioning unit is introduced.
[ترجمه ترگمان]کاربرد دستگاه دوگانه - gyration در واحد موقعیت یابی فیبر LAMOST معرفی می شود
[ترجمه گوگل]استفاده از دستگاه دوشاخصه در واحد موقعیت یابی فیبر LAMOST معرفی شده است
7. The equivalent radius two - gyration ventilating duct is a design project of new type of movable duct.
[ترجمه ترگمان]شعاع معادل دو - ventilating یک پروژه طراحی نوع جدید از لوله متحرک است
[ترجمه گوگل]شعاع معادل دو مجاورت تهویه هوا یک پروژه طراحی جدید نوع کانال متحرک است
8. When you want to turn to scrub the gyration grooming.
[ترجمه ترگمان]زمانی که می خواهید turn را تمیز کنید، آرایش gyration را تمیز کنید
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما می خواهید به نوبه خود به خراش گرایش gyration
9. Finally, perhaps there will be a welcome end to the wild gyrations in our economic fortunes.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، شاید یک پایان خوش بین the وحشی در سرنوشت اقتصادی ما وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]در نهایت، شاید در آینده ما خوشبینی به وحشی وحشی در ثروت اقتصادی ما خواهد بود
10. She got up and they completed a rather formal foxtrot amid the strange gyrations of the more experimental couples.
[ترجمه ترگمان]از جا برخاست و در میان the عجیب و عجیب زوج های more، یک foxtrot نسبتا رسمی را به پایان رساند
[ترجمه گوگل]او صعود کرد و یک فاکسورتیک رسمی را در میان جاه طلبی های عجیب و غریب زوج های آزمایشی تکمیل کرد
11. In this case, a charged particle has a simple cyclotron gyration.
[ترجمه ترگمان]در این حالت، یک ذره باردار یک gyration ساده cyclotron دارد
[ترجمه گوگل]در این حالت، یک ذره باردار دارای یک چرخش ساده سیکلوترون است
12. You expect me to react to all that head - shake and body gyration?
[ترجمه ترگمان]تو انتظار داری که من نسبت به همه اون سر و and واکنش نشون بدم؟
[ترجمه گوگل]شما انتظار دارید که من به این سر و لرزش و تکان دادن بدن واکنش نشان دهم؟
13. The simulation results indicate that this method can improve gyration precision and stability.
[ترجمه ترگمان]نتایج شبیه سازی نشان می دهد که این روش می تواند دقت و ثبات gyration را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]نتایج شبیه سازی نشان می دهد که این روش می تواند دقت و ثبات gyration را بهبود بخشد
14. The molar mass, polydispersity, root mean square radius of gyration, molecular conformation enjoyed rising as well.
[ترجمه ترگمان]جرم مولی، polydispersity، جذر میانگین مربع gyration، ترکیب مولکولی از افزایش به خوبی برخوردار است
[ترجمه گوگل]جرم مولی، پلییدریزی، شعاع متوسط ریشه، راندمان مولکولی نیز افزایش یافته است