کلمه جو
صفحه اصلی

gravel


معنی : ماسه، سنگ مثانه، سنگ ریزه، شن، ریگ، متوقف کردن، در شن دفن کردن، شن پاشیدن
معانی دیگر : خجل کردن، گیج کردن، (راه و غیره) با سنگریزه پوشاندن، شن ریزی کردن، (پزشکی) سنگ مثانه، سنگ کلیه، شنی، شن دار

انگلیسی به فارسی

شن، ریگ، ماسه، سنگ مثانه، سنگریزه، شنی، شن دار،متوقف کردن، درشن دفن کردن، شن پاشیدن


سنگ ریزه، شن، ماسه، ریگ، سنگ مثانه، متوقف کردن، در شن دفن کردن، شن پاشیدن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a loose mixture of small stones, pebbles, and sometimes sand.

- They laid the gravel for the new parking lot.
[ترجمه ترگمان] آن ها شن را برای پارکینگ جدید گذاشتند
[ترجمه گوگل] آنها پارکینگ جدید را برای شن و ماسه گذاشتند
- There is a path of gravel between the cabins.
[ترجمه ترگمان] یک راه شنی بین کلبه ها هست
[ترجمه گوگل] مسیر کوهی بین کابین وجود دارد
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: gravels, graveling, graveled
(1) تعریف: to cover with gravel, as a path or road.

- They came to gravel the driveway today.
[ترجمه ترگمان] امروز به جاده شنی رسیدند
[ترجمه گوگل] آنها امروز به خیابان رفتند

(2) تعریف: to puzzle or confuse.

(3) تعریف: (informal) to irritate or frustrate.

• small stones and pebbles (sometimes mixed with sand)
cover with gravel; embarrass, perplex
gravel consists of very small stones. it is often used to make paths.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] شن - سنگریزه
[زمین شناسی] گراول تجمع طبیعی، تحکیم نیافته اجزای سنگی گردشده که ناشی از فرسایش اند،شامل ذرات بزرگتر از ماسه (قطر بیشتر از 2میلی متر یا 1.12 اینچ)، از قبیل تخته سنگ ،قلوه سنگ، ریگ، دانه های ریز یا ترکیبی از این ذرات؛این واژه معادل تحکیم نیافته کنگلومرا می باشد. در انگلستان برای ذراتی که اندازه 10-2میلی متر داشته باشند بکار می رود.
[معدن] شن (عمومی)
[پلیمر] شن
[آب و خاک] شن-سنگریزه

مترادف و متضاد

ماسه (اسم)
ballast, sand, gravel

سنگ مثانه (اسم)
gravel, calculus

سنگ ریزه (اسم)
gravel, flint, pebble, grit, scree, spall, riprap, road metal

شن (اسم)
sand, gravel, grit

ریگ (اسم)
sand, gravel, pebble, grit

متوقف کردن (فعل)
gravel

در شن دفن کردن (فعل)
gravel

شن پاشیدن (فعل)
sand, gravel

pebbles


Synonyms: rocks, stones, shale, crushed rock, macadam, screenings, sand, tailings


جملات نمونه

1. gravel that pans out 40 ounces of gold to a ton
ریگی که هر تن آن 40 اونس طلا می دهد

2. a gravel road
راه پوشیده از ریگ

3. a gravel walk in a garden
راه شن ریزی شده در یک باغ

4. pay gravel
سنگریزه ی غنی (از نظر مواد معدنی)

5. the gravel gritted under the soldiers' boots
ریگ در زیر پوتین سربازان خش خش می کرد.

6. they raked the gravel smooth
آنها با شن کش ریگ ها راصاف کردند.

7. The workmen shovelled gravel onto the road.
[ترجمه ترگمان]کارگرها روی جاده شنی پیش رفتند
[ترجمه گوگل]کارگران سنگ گچ را به جاده سوق می دهند

8. The pebbles/gravel/snow scrunched beneath our feet.
[ترجمه ترگمان]سنگریزه و سنگریزه زیر پای ما مچاله شده بود
[ترجمه گوگل]سنگریزه ها / شن / برف زیر پای ما می سوزند

9. The car drew up with a crunch of gravel.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل با صدای خرد شدن ماسه از جا بلند شد
[ترجمه گوگل]این ماشین با یک کراس ماسه ساخته شده است

10. His old car bumped down the gravel road.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل قدیمی او جاده شنی را کنار زد
[ترجمه گوگل]ماشین قدیمی خود را در جاده سنگ گچ قرار داده است

11. The tyres crunched to a standstill on the gravel.
[ترجمه ترگمان]لاستیک ها روی شن ها صدای قرچ قرچ قرچ قرچ قرچ قرچ قرچ قرچ قرچ قرچ قرچ قرچ قرچ قرچ قرچ قرچ قرچ قرچ قرچ قرچ قرچ قرچ قرچ قرچ قرچ قرچ قرچ قرچ قرچ
[ترجمه گوگل]این لاستیک ها به صورت غرق در شن و ماسه فرو رفتند

12. I heard feet crunching over the gravel outside the house.
[ترجمه ترگمان]صدای پاها را شنیدم که از روی شن بیرون خانه شنیده می شد
[ترجمه گوگل]من شنیده ام که پاها در خارج از خانه شسته اند

13. I fell on the gravel, severely grazing my knee.
[ترجمه ترگمان]روی شن ها به سختی روی زانویم افتادم
[ترجمه گوگل]من بر روی سنگ افتادم، به شدت به زانو زدم

14. A gravel drive swept between manicured lawns.
[ترجمه ترگمان]یک اتومبیل شنی بین چمن ها و چمن حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]یک درایو شن و ماسه در بین چمن های مزرعه جابجا می شود

15. A gravel road leads through the jungle and up into the Andes.
[ترجمه ترگمان]یک جاده شنی از میان جنگل و به کوه های آند منتهی می شود
[ترجمه گوگل]جاده سنگی از طریق جنگل به سمت آند می رود

16. I signed in and crunched across the gravel to my room.
[ترجمه ترگمان]من امضا کردم و با خرد شدن روی شن ها به اتاقم برخورد کردم
[ترجمه گوگل]من وارد شده و در سراسر ماسه به اتاقم افتادم

a gravel road

راه پوشیده از ریگ


I was completely graveled by her reasoning.

استدلال او مرا کاملاً گیج کرد.


پیشنهاد کاربران

ماسه . شن


کلمات دیگر: