کلمه جو
صفحه اصلی

hardboard


(تخته ای که از هم فشردن و گرما دادن به تراشه های چوب درست شده) فیبر، چوب (یا تخته ی) همفشرد، تخته فشاری

انگلیسی به فارسی

(تختهای که از همفشردن و گرما دادن به تراشههای چوب درست شده) فیبر، چوب (یا تخته‌ی) همفشرد


چوب سخت، تخته فشاری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: construction board made of wood chips that have been heated and compressed.

• stiff board made from compressed wood fibers, fiberboard (used in construction and building)
hardboard is a thin, flexible sheet of wood made by pressing wood fibres very closely together.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] الوار - چوب جنگلی

جملات نمونه

1. There were just hardboard partitions between the rehearsal rooms - cubicles really.
[ترجمه ترگمان]فقط یه رابطه hardboard بین اتاق های تمرین بود واقعا
[ترجمه گوگل]پارتیشن های سخت افزاری بین اتاق های تمرینی - حوضچه ها واقعا وجود داشت

2. If you are using hardboard or plywood, cut each of the four sides separately and join them with glue and nails.
[ترجمه ترگمان]اگر از hardboard یا plywood استفاده می کنید، هر کدام از چهار طرف را جداگانه ببرید و با چسب و میخ به آن ها ملحق شوید
[ترجمه گوگل]اگر از چوب سخت یا تخته سه لا استفاده می کنید، هر یک از چهار طرف را به طور جداگانه برش دهید و با چسب و ناخن به آنها ملحق شوید

3. Cover a flat piece of hardboard with a single layer of flannelette of similar material.
[ترجمه ترگمان]یک تکه صاف از hardboard را با یک لایه of از مواد مشابه بپوشانید
[ترجمه گوگل]یک قطعه تخت چوب سخت را با یک لایه فنجان از مواد مشابه بپوشانید

4. Finish the semi-circle with a strip of hardboard nailed to the outer edges of the plywood arch.
[ترجمه ترگمان]با یک نوار of میخکوب شده به لبه بیرونی طاق plywood، نیمه دایره ای را تمام کنید
[ترجمه گوگل]نیمه دایره را با یک نوار سخت افزاری که به لبه های بیرونی قوس تخته سنگ متصل است، پایان دهید

5. Summerchild taps on the hardboard divisions to demonstrate their solidity and stops at once when they ring hollow.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن که حلقه محاصره را به نمایش می گذارند، Summerchild را به نمایش می گذارند تا استحکام و استحکام خود را ثابت کنند
[ترجمه گوگل]Summerchild بر روی دیوارهای سخت افزاری میچرخد تا نشان دهندۀ جامدیت خود باشند و در صورت تکه تکه شدن، یکبار متوقف شوند

6. All wall hangings will have a hardboard or cardboard finish at the back.
[ترجمه ترگمان]همه پرده های دیوار یک تکه مقوا یا مقوا پیدا می کنند
[ترجمه گوگل]تمام دکوراسیون دیواری یک تخته چوب سخت یا مقوا در پشت داشته باشد

7. Mold hardboard used in the manufacture of high-strength standard filters, features high accuracy specifications, aesthetic, low cost.
[ترجمه ترگمان]hardboard قالب استفاده شده در ساخت فیلترهای استاندارد با قدرت بالا، ویژگی های دقت بالا، زیبایی، هزینه پایین
[ترجمه گوگل]چوب سخت تخته ای مورد استفاده در ساخت فیلترهای استاندارد با قدرت بالا، ویژگی های دقت بالا، زیبایی شناسی، هزینه کم

8. The hardboard is suitable for fabrication of carriage, shipping, furniture, movable house, water proof board, acoustic board and insulating board.
[ترجمه ترگمان]The برای ساخت کالسکه، حمل و نقل، مبلمان، خانه قابل انتقال، صفحه ضد آب، تخته آکوستیک و تخته عایق بندی مناسب است
[ترجمه گوگل]تخته چوب مناسب برای ساخت حمل و نقل، حمل و نقل، مبلمان، خانه متحرک، تخته اثبات ضد آب، هیئت مدیره صوتی و هیئت مدیره عایق است

9. The hardness of the hardboard was highest; on the other hand, laminated bamboo oors were superior to wood oors.
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر، سختی of بود؛ از طرف دیگر چوب بامبو را از چوب oors می ساخت
[ترجمه گوگل]سختی تخته چوب بالاترین بود؛ از طرف دیگر، oors بامبو روکش شده بیشتر از چوب های چوبی بود

10. Hardboard is being replaced by MDF.
[ترجمه ترگمان]Hardboard با MDF جایگزین می شود
[ترجمه گوگل]تخته چوب MDF جایگزین شده است

11. Now you have to make your own out of concrete and hardboard.
[ترجمه ترگمان]حالا باید خودتو از بتون و hardboard نجات بدی
[ترجمه گوگل]حالا شما باید خود را از بتن و سخت تخته بسازید

12. All three types are good but try to avoid the cheaper plastic-sided drawers with a thin hardboard base.
[ترجمه ترگمان]هر سه نوع خوب هستند اما سعی می کنند از کشوهای plastic ارزان تر با پایه hardboard نازک اجتناب کنند
[ترجمه گوگل]هر سه نوع خوب هستند، اما سعی کنید از کمربندهای ارزان قیمت پلاستیکی با یک پایه چوب سخت استفاده نکنید

13. Alternately, a piece of light green paper might be glued over the hardboard.
[ترجمه ترگمان]ممکن است یک تکه کاغذ سبز روشن به the چسبانده شود
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، یک قطعه کاغذ سبز روشن ممکن است بر روی تخته چوب چسب شود

14. Black and white vinyl tiles can look particularly effective, and hardboard or chipboard, painted or varnished, make cheap cover-ups.
[ترجمه ترگمان]کاشی های سفید پوست سفید و سفید می تواند به طور خاص موثر باشد، و hardboard یا chipboard، رنگ آمیزی شده و یا جلا خورده، پوشش ارزان قیمت داشته باشند
[ترجمه گوگل]کاشی های وینیل سیاه و سفید می تواند به طور خاص مؤثر باشد، و تخته و چوب یا تخته سیاه، نقاشی شده و یا رنگی، پوشش های ارزان قیمت را پوشش می دهد

15. They also supply small metal clips to secure items between picture glass and a sheet of hardboard or thin plywood.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین فیلم های کوچک فلزی را برای امن کردن موارد بین شیشه تصویر و یک ورق پلاستیکی یا تخته سه لایه نازک تامین می کنند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین کلیپ های کوچک فلزی را برای محافظت از اقلام بین شیشه های تصویر و یک ورق چوب سخت یا تخته سه لا نازک عرضه می کنند


کلمات دیگر: