کلمه جو
صفحه اصلی

quarrelsomeness


معنی : فتنه جویی
معانی دیگر : ستیزه جوئى، نزاع طلبى، جنگجوئى

انگلیسی به فارسی

نزاع، فتنه جویی


انگلیسی به انگلیسی

• state of being inclined to quarrel, argumentativeness, contentiousness

مترادف و متضاد

فتنه جویی (اسم)
mischievousness, quarrelsomeness, seditiousness

پیشنهاد کاربران

پرخاشگری


کلمات دیگر: